پیشنهاد‌های امین جوادی ازاد (٢٤٠)

بازدید
١١٦
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی نگران و ترسیده بودن. ( تحت الفظی مثل فشنگ عرق ریختن ناشی از ترس )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در چیزی عالی عمل کردن و بهترین نتیجه رو گرفتن.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نرمش قهرمانانه !!!!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته و خسته کننده شدن/له شدن از شدت کار You don't want to push yourself too hard and end up burning out. زیاد به خودت فشار نیار که منجر به خسته شدنت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر بار کاری فراوان بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

come up with a creative solution to this problem. ارائه دادن، تدبیر کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دست انجام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تماس گرفتن و بررسی وضعیت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح به معنی شروع به کار کردن با انگیزه و اشتیاق. I can't wait to get stuck in and learn the ropes. مشتاقم برای شروع ( نمیتونم بیشتر از این صب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

The ingredients like meat and vegetables that you put on top of a pizza are called toppings. In most pizza places, the basic pizza is one price and e ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

on tab : available

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شی ارزشمند مخفی گنج مخفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

i plug my nose. وقتی میرید یه جایی که بو میاد بینیتون رو چکار میکنید که بو رو حس نکنید ؟ دمافتون رو میگیرید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در اینجا سوالی شده توسط خبرنگار از اقای باراک اوبا ما که درباره nerd با هم صحبت میکنن : Galifianakis ( خبرنگار ) : You said if you had a son you wou ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

be oblivious بی حواس شدن یا بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

. . . They were oblivious to حواس شان نبود که . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سر کسی داد زدن مثال : My teacher bitched me out for coming to class late معلمم داد زد سرم بخاطر دیر رسیدن به کلاس ( دعوام کرد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

extra curricular فعالیت هاى فوق برنامه اى دانش اموز ( مانندورزش ) فوق برنامه اى

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

I don't like my job as I realise that working under pressure is robbing me of my life It means is draining me of my time and energy. deprives me ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

As verbs the difference between clothing and outfit is that clothing is ( clothe ) while outfit is to provide with, usually for a specific purpose. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف شهر میتوان گفت it is like a busy beehive یعنی مکان شلوغ و پرتکاپویی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دچار شدن به از دیگر معانی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Cocomelon, formerly known as checkgate ( 2006–2013 ) and ABC Kid TV ( 2013–2018 ) برنامه ای که قبلا به نام برنامه checkgate در شبکه abc کودکان معرو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زود رفیق شدن / زود جوش خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

صد من ( بیش از حد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

in comparison ( with ) )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

It’s not something I do on a regular basis. I guess at most I go twice a year. قاعدتا / بر اساس یک اصول و برنامه خاصی / برنامه ریزی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

= further away

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این یکی ( از بین این دو تا ) بهتره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

“That’s more like it. ” This is a phrase you can use in response to two situations, when the first situation wasn’t good, and the second situation ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

“I’m not up for” means “I don’t want to” or “I don’t have enough energy to do this.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

the mother is rowing to move the canoe forward

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابخوری / لوله ای که از ان اب می اید A water spout is a pipe that gives water

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

A picnic table is a rectangular table made of wood, which has two long benches on each side instead of chairs نیمکتی که در پارک ها قرار میدن برای نش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cabins are small, simple houses, usually built with natural materials, and located in rural areas such as in forests or on the beach. There are no ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

it is a vehicle with a small apartment inside including beds, a kitchen, and a bathroom

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

plastic floor mat

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوق ازاد وقتی کسی پشت خطه وداره با یکی دیگه زنگ میزنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( بعد از یک بار پاسخ ندادن ) دوباره زنگ زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

break in new منظور از break in : وقتی in به تنهایی میاد یعنی ورود یا داخل شدن اما وقتی break قبل از in میاد یعنی وارد بشی ولی با شکستن و زور که این و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

یعنی به زور باز کردن مثلا یک بسته چیپس رو پاره میکنید تا باز بشه یا اتش نشانی در خونه رو با مشت و لگد و ابزار خاص خودش به زور باز میکنه پس در واقع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

In my humble opinion به عقیده این بنده حقیر ( کنایه ار فروتنی و شکسته نفسی و تواضع )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شانس گوه ادم گوه بوی گوه ( خرابی ) مزه ی گوه ( خرابی فاسد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

It was moving پر از احساس بود ( چه مثبت چه غمناک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر از احساس بود ( چه مثبت چه منفی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

شعله ور شدن اتش / اتش گرفتن / Does everyone know what to do if a fire breaks out? شروع ناگهانی یک اتفاق ناگوار if something unpleasant such as a fir ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

هدایای کوچک به رسم یادبود برای مهمانان a small present given to guests at a party: He handed out the party favours as we were leaving.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

از نظر مفهومی و یا از نظر غیر فیزیکی برای مثال : به دو جمله زیر و تفاوت ان دقت کنید: اگر غیر فیزیکی یا مفهومی نباشد: Your bones are strong, but they ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

2 معنی میدهد : دیگه وقتشه . . . زودتر از اینها باید . . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

افعالی که از دو بخش معنی دار تشکیل شده اند ولی وقتی هر دو بخش در قالب یک فعل می ایند معنی ان عوض میشوند ولی گاهی اوقات تاکید میکنم فقط گاهی اوقات اضا ...