پیشنهاد‌های امین جوادی ازاد (٢٤٠)

بازدید
٦٧
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

گلوله یا کوپه ی بستنی ( اسکوپ ) که توی بستنی فروشی ها هست مثلا در مثال زیر هم به عنوان فعل اومده هم اسم : i scoop out two scoops of ice cream دو تا ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

perilous تفاوتش با Dangerous perilous = \پرخطر - پرخطر یک کلمه شدیدتر از خطرناک است که برای توصیف چیزی که احتمال آسیب جدی یا مرگ در آن زیاد است استف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

با هم تفاوت این دو مورد رو بررسی میکنیم : Gets any worse Get worse تفاوت دو مورد بالا در کاربرد خیلی جزیی است در مورد اول یعنی اگر any استفاده کنیم ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

double back = دوباره برگشتن ( بخاطر خطرناک بودن مثل خطرناک بودن جاده یا پلییس دنبال یه دزد باشه و دزده بگه باید برگردیم ) head back =برگشتن ( کنایه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

double back = دوباره برگشتن ( بخاطر خطرناک بودن مثل خطرناک بودن جاده یا پلییس دنبال یه دزد باشه و دزده بگه باید برگردیم ) head back =برگشتن ( کنایه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This path is ["getting dicey"]=جاده یا مسیر خطرناک میشود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

the trail is becoming treacherous =the path becomes dangerous the mountain trail is becoming treacherous=مسیر کوهستانی خطرناک می شود، بنابراین مراقب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت drop off با get off : برای درک تفاوت بهتر است ابتدا به مثال های زیر توجه کنید : “Get off the bus at the next stop. ” - “در ایستگاه بعدی از اتوب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This isn't my destination. because [we "went off course" at some point]. مسیر یا راه خود را اشتباهی رفتن مسیر غلط رفتن با اینکه میدونیم مسیر درست چ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

freshly squeezed orange juice آب پرتقال تازه فشرده شده orange juice has been extracted from the oranges freshly squeezed" تازه فشرده شده منظور تازه ا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

I wanted to tell you how much you mean to me. در اینجا یعنی مهم بودن یا اهمیت داشتن یا ارزش داشتن برای کسی است deep importance and value to the spea ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

می طلبد / لازم دارد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

uninspired بهتره اینطور معنی : unmotivated بی انگیزه / کسی که هیچ الهام انگیزشی از کسی نگرفته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

Break up به تکه های کوچکتر تقسیم کردن مثلا بر اثر ضربه چکش به یخ و یخ قطعه قطعه شود دعوا دو نفر را از هم جدا کردن جدا کردن شرکت به دو گروه مختلف تجا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

در مقابل break up که دو نفر از هم جدا میشوند و رابطه تمام میشود یا یک شی به قطعات کوچکتری تقسیم میشود اما break down رابطه از هم جدا نمیشوندولی از هم ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

crunch on یک phrasal verb میباشد معنی : جویدن به شکلی که صدای قرچ قرچ بده یعنی وقتی دندون روی اون میزارید صدا میده مثل جویدن یه چیز برشته یا ترد و شک ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

pressing thoughts creep up فکرهای فشار اوری ( تحمیل شده ) ای که توی سر کله ادم بالا میرن و میخزند .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"work into" is commonly used to describe massaging skincare products in a way that evenly and deeply hydrates, nourishes and protects the skin. بیشت ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سکشن های مختلف تقسیم کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چناچه جمله زیرگفته شود : Leftover food scraps به معنی تکه های باقی مانده یا اضافه کسی هست که غذاش رو خورده توی طرفش باقی مانده که این scrap ها یا تکه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

It refers to the action of removing leftover food pieces from dirty dishes before washing them. پاک زدایی تکه های باقی مانده روی ظروف غدا قبل از شست ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که کارش سم پاشیدنه فرد سم پاش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

یادتون بیاد به گیریس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

detergent

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکه leftover scraps of food تکه های باقی مانده غذا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

انجام یک وظیفه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I hope I can still make headway on our project پیش رفتن ( در شرایط سخت )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

every spot and place

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pur�e or chop food پوره پوره کردن و یا ریز ریز کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف zoom by به سرعت پشت سر گذاشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

until the clock struck 9 تا وقتی که ساعت شد 9 ساعت عدد 9 رو نشون داد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Jam out" is an informal phrase that means to experience enjoyment to the full, usually through music, relaxation, or spending time with others معمول ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دست کشیدن روی حیوون به شکل نازی I scratched his ears and said goodbye before heading out the door روی گوشای اون سگ دستی کشیدم قبل از اینکه برم بیرون

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نجاتش بده ( کنایه از اینکه زود بخور تا بره ) I gobbled it down ( devoured it ) in the blink of an eye ( instantly ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

( صدا ) کر کننده، گوش خراش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کم اوردن و نتونستن موفق بشن مثال he student came up short on their homework assignment.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم اوردن و نتونستن موفق بشن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هدف نخوردن ( تیر و کمان ) به هدف نرسیدنیا نتیجه ندادن ( هر هدفی مثلا تبلیغاتش به هدف نرسید و نتوانست با ان تبلیغات فروش خودش رو بیشتر کند ) I ai ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

This means that something that seems bad at first may actually be good in the end. گاهی بدست نیاوردن، نرسیدن خودش معجزه ای بزرگه که شاید خیلی دیر به ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

interested in علاقه داشتن به

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منتظر خبر زنگ تلفن کسی بودن گوش به زنگ بودن منتظر تماس کسی بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شروع به خرخونی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

شورش رو در اوردن روغن روش دادن دلگرم کردن الکی Daughter: Oh, thank you mom. You're the best. You always go the extra mile for me. ( اه، ممنون مامان ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

please share or spill the beans بگو پس اون راز رو بگو

پیشنهاد
٠

pulling an all - nighter or working overtime شب ها بیدار موندن و کار کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- cook up a storm: cook a large amount of delicious food ( طوفان آشپزی راه اندازی کردن: مقدار زیادی از غذای خوشمزه درست کردن ) - Synonyms: whip up ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفس کسی را بریدن، کسی را مبهوت کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پشتیبان، شخصی که در موقع سختی به شما حمایت می دهد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم به راهم، شخصی که بسیار مهم و گرانبها برای شماست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

my plans were thrown for a loop when my friend called and twisted my arm to go out. برنامه هام در کمال تعجب بهم ریخت وقتی که دوستم متقاعدم کرد که بر ...