پیشنهاد‌های امین جوادی ازاد (٢٤٠)

بازدید
١١٥
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

stay awake ( not sleep )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Kevin and I can’t seem to agree on anything

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسخره کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

PICK UP AFTER چنانچه با حرف اضافه AFTER بیاید : گند کسی رو جمع کردن یعنی یکی دیگه نامنظمه تو مجبور میشی جمع کنی pick up after someone means to clean ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامزد یا کاندید شدن برای مقام شهردار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

to gather together in large numbers پرجمعیت شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر از احساس بود ( چه مثبت چه منفی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوق ازاد وقتی کسی پشت خطه وداره با یکی دیگه زنگ میزنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی نگران و ترسیده بودن. ( تحت الفظی مثل فشنگ عرق ریختن ناشی از ترس )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

please share or spill the beans بگو پس اون راز رو بگو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هدف نخوردن ( تیر و کمان ) به هدف نرسیدنیا نتیجه ندادن ( هر هدفی مثلا تبلیغاتش به هدف نرسید و نتوانست با ان تبلیغات فروش خودش رو بیشتر کند ) I ai ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

plastic floor mat

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

A picnic table is a rectangular table made of wood, which has two long benches on each side instead of chairs نیمکتی که در پارک ها قرار میدن برای نش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شی ارزشمند مخفی گنج مخفی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سکشن های مختلف تقسیم کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Five prisoners have ________ of that prison

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که کارش سم پاشیدنه فرد سم پاش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حزب گروهی که هدف مشترک دارند برای منافع خودشون a group of people or an organization seeking or receiving special advantages, typically through polit ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم اوردن و نتونستن موفق بشن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pulling an all - nighter or working overtime شب ها بیدار موندن و کار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

be oblivious بی حواس شدن یا بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته و خسته کننده شدن/له شدن از شدت کار You don't want to push yourself too hard and end up burning out. زیاد به خودت فشار نیار که منجر به خسته شدنت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

fell asleep, snoozed, rested

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم به راهم، شخصی که بسیار مهم و گرانبها برای شماست

پیشنهاد
٠

حس عاشقانهه خوب دو طرفه یا کشش متقابل جاذبه متقابل این جاذبه میتواند هر چیزی باشد اعم از : Indications chemistry is present include: - You are havi ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفس کسی را بریدن، کسی را مبهوت کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pur�e or chop food پوره پوره کردن و یا ریز ریز کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دست انجام

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

detergent

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در چیزی عالی عمل کردن و بهترین نتیجه رو گرفتن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"work into" is commonly used to describe massaging skincare products in a way that evenly and deeply hydrates, nourishes and protects the skin. بیشت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

my plans were thrown for a loop when my friend called and twisted my arm to go out. برنامه هام در کمال تعجب بهم ریخت وقتی که دوستم متقاعدم کرد که بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زود رفیق شدن / زود جوش خوردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This path is ["getting dicey"]=جاده یا مسیر خطرناک میشود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلااستفاده ماندن پول/ بی مصرف /تنبل unemployed or unoccupied; inactive 2 not operating or being used 3 ( of money ) not being used to earn intere ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منتظر خبر زنگ تلفن کسی بودن گوش به زنگ بودن منتظر تماس کسی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

I don't like my job as I realise that working under pressure is robbing me of my life It means is draining me of my time and energy. deprives me ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نجاتش بده ( کنایه از اینکه زود بخور تا بره ) I gobbled it down ( devoured it ) in the blink of an eye ( instantly ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) Increase ( sales, registrations, subscribers, etc. ) افزایش فروش کارش گرفته ( فروشش بیشتر شده )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I hope I can still make headway on our project پیش رفتن ( در شرایط سخت )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابخوری / لوله ای که از ان اب می اید A water spout is a pipe that gives water

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر بار کاری فراوان بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی با protest اعتراض

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جور در اومدن why the numbers don’t match up with what we currently have in our accounts.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cabins are small, simple houses, usually built with natural materials, and located in rural areas such as in forests or on the beach. There are no ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This isn't my destination. because [we "went off course" at some point]. مسیر یا راه خود را اشتباهی رفتن مسیر غلط رفتن با اینکه میدونیم مسیر درست چ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

every spot and place

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکه leftover scraps of food تکه های باقی مانده غذا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

freshly squeezed orange juice آب پرتقال تازه فشرده شده orange juice has been extracted from the oranges freshly squeezed" تازه فشرده شده منظور تازه ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

ان بایدی که شما مد نظرتون هست نیست یعنی اجباری در این باید وجود ندارد میتوان میباست ترجمه اش کرد