matchup


(مثلا در بسکتبال و فوتبال) همداوی، (مقابله ی) دو بازیکن (که در تیم نقش مشابه دارند)، (با هم) جور در آمدن، با هم خواندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the assigning of one player to defend against another player, as in basketball, soccer, or football.

(2) تعریف: any contest between two players or teams.

جمله های نمونه

1. The project contains several intriguing and potentially powerful matchups.
[ترجمه گوگل]این پروژه شامل چندین مسابقه جذاب و بالقوه قدرتمند است
[ترجمه ترگمان]این پروژه دارای چندین matchups قدرتمند و بالقوه قدرتمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Broncos provide a match-up with great reward attached to it.
[ترجمه گوگل]Broncos یک مسابقه با پاداش بزرگ به آن متصل می کند
[ترجمه ترگمان]The یک مسابقه را با پاداش بزرگی که به آن متصل است فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the meantime, the one matchup which most local prep football fans long for went unplayed for the eighth straight year.
[ترجمه گوگل]در این بین، مسابقه‌ای که بیشتر هواداران فوتبال محلی آرزوی آن را داشتند، برای هشتمین سال متوالی بدون بازی ماند
[ترجمه ترگمان]در این میان، one که اکثر طرفداران فوتبال دانشگاهی برای مدت طولانی به مدت ۸ سال متوالی به رقابت پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The NBA's marquee matchup, once again on Christmas Day, will be the Kobe versus Shaq show.
[ترجمه گوگل]مسابقه خیمه شب بازی NBA، یک بار دیگر در روز کریسمس، نمایش کوبه در مقابل شاک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این فیلم یک بار دیگر در روز کریسمس برپا شد و در آن مسابقه \"کوبه\" در برابر نمایش Shaq برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the vice-presidential matchup, Gov. Sarah Palin of Alaska has refused to provide any health records or to be interviewed on the subject.
[ترجمه گوگل]در دیدار معاون رئیس جمهور، سارا پیلین فرماندار آلاسکا از ارائه هیچ گونه پرونده بهداشتی یا مصاحبه در مورد این موضوع خودداری کرده است
[ترجمه ترگمان]در معاون رئیس جمهور، سارا پالین از آلاسکا از ارائه هیچ گونه سوابق بهداشتی یا مصاحبه با این موضوع خودداری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We need a matchup of the best teachers with the neediest schools.
[ترجمه گوگل]به تطبیق بهترین معلمان با نیازمندترین مدارس نیازمندیم
[ترجمه ترگمان]ما به a از بهترین معلمان با the نیازمند نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Billed as a matchup between LeBron and DJ Strawberry, a forward headed for Maryland and the son of former big-league slugger Darryl Strawberry.
[ترجمه گوگل]مهاجمی که به عنوان مسابقه بین لبرون و دی جی استرابری به مریلند و پسر اسلاوگر سابق لیگ بزرگ، داریل استرابری می رود
[ترجمه ترگمان]Billed به عنوان یک جدایی میان لی بورن و DJ \"ستراوبری هیل\" که به سمت مری لند و پسر \"ستراوبری هیل\" نیز تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the preliminary stages of the summit the biggest story by far was the Reagan-Gorbachev matchup.
[ترجمه گوگل]در مراحل مقدماتی این اجلاس، بزرگترین داستان تا به حال مسابقه ریگان و گورباچف ​​بود
[ترجمه ترگمان]در مراحل اولیه این اجلاس، بزرگ ترین داستان تا به امروز the - گورباچف - گورباچف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Houston also seized the mental high ground for a possible playoff matchup, which could occur as early as the first round.
[ترجمه گوگل]هیوستون همچنین از موقعیت ذهنی بالایی برای دیدار احتمالی پلی آف استفاده کرد، که ممکن است در همان دور اول رخ دهد
[ترجمه ترگمان]هوستون همچنین زمین بلند فکری را برای مرحله حذفی که ممکن است زودتر از دور اول اتفاق بیفتد را توقیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At news conferences in each town, he dutifully steps to the podium and extols the virtues of such a noteworthy matchup.
[ترجمه گوگل]در کنفرانس‌های خبری در هر شهر، او با وظیفه‌شناسی به سکو می‌رود و فضیلت‌های چنین مسابقه‌ای قابل توجه را تمجید می‌کند
[ترجمه ترگمان]در کنفرانس های خبری در هر شهر، او با وظیفه شناسی بر روی سکو گام برمی دارد و فضایل چنین a را می ستاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the series will come down to one vital matchup - Kobe Bryant versus Ron Artest.
[ترجمه گوگل]اما این مجموعه به یک مسابقه حیاتی خلاصه می شود - کوبی برایانت در مقابل ران آرتست
[ترجمه ترگمان]اما این مجموعه به یکی از بخش های حیاتی کوبه برایانت در مقابل رون Artest خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. While Roger Goodell had to watch a team no one cared about a month ago crashing his Super Bowl, Stern can start salivating at the prospect of another boffo matchup in the NBA Finals in June.
[ترجمه گوگل]در حالی که راجر گودل مجبور بود یک ماه پیش تیمی را تماشا کند که هیچ کس به آن اهمیت نمی داد در حال سقوط در سوپر باول او، استرن می تواند با چشم انداز یک مسابقه دیگر در فینال NBA در ماه ژوئن شروع به ترشح بزاق کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که راجر گودل مدیر یک تیم بود و هیچ کس به حدود یک ماه پیش به سوپر بول اش توجهی نداشت، استرن می تواند شروع به ترشح بزاق در چشم انداز دیگری کند که در ماه ژوئن در فینال NBA دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But that doesn't work against the Trail Blazers, which makes the matchup all the more interesting.
[ترجمه گوگل]اما این در برابر تریل بلیزرز کار نمی کند، که مسابقه را جذاب تر می کند
[ترجمه ترگمان]اما این کار بر علیه \"تریل بلیزرز\" انجام نمی شود، که باعث می شود جذابیت بیشتری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After that, the Lakers head to Cleveland for a Sunday matchup with LeBronand the Cavaliers.
[ترجمه گوگل]پس از آن، لیکرز برای دیدار یکشنبه با لبروناند کاوالیرز راهی کلیولند می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، \"لیکرز\" برای یک روز یکشنبه با \"LeBronand\" به \"کلیولند\" به \"کلیولند\" وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

دوستان به عنوان مسابقه ورزشی به غیر از تعریف که دوستان ارائه کردن. استفاده میشه. و دو نفر دو کیفیت خواه عقیده یا کالا را بگذاری کنار یکدیگر برای رقابت کردن یا مقایسه
همخوانی داشتن، مطابق بودن
1 - متحد شدن 2 - جفت وجور شدن 3 - با هم یکی شدن برای هدف خاص
جفت کردن
جور در اومدن
why the numbers don’t match up with what
we currently have in our accounts.
تن به تن
شباهت، مطابقت، جور در اومدن :اظهاراتشون با هم جور در نمیاد!!
در ورزش فوتبال یعنی رویارویی ، مقابل هم قرار گرفتن
در ارتباط هستن
مطابقت داشتن

بپرس