to miss the mark

پیشنهاد کاربران

به هدف نخوردن ( تیر و کمان )
به هدف نرسیدنیا نتیجه ندادن ( هر هدفی مثلا تبلیغاتش به هدف نرسید و نتوانست با ان تبلیغات فروش خودش رو بیشتر کند )
I aimed for the bullseye, but I missed the mark.
...
[مشاهده متن کامل]

The politician's speech missed the mark and failed to connect with the audience.
The new advertising campaign missed the mark and failed to generate sales.

اشتباه کردن، به شکست انجامیدن، به هدف نرسیدن

بپرس