creep up

پیشنهاد کاربران

افزایش تدریجی/ آرام آرام
مثال:
Pressure creeps up out of control.
pressing thoughts creep up
فکرهای فشار اوری ( تحمیل شده ) ای که توی سر کله ادم بالا میرن و میخزند .
گاهی �موذیانه� هم می تونه معنی بده
می خزند.
مثلامیگه. . .
Cheetahs creep up on their prey.
بالا رفتن
صعود

بپرس