recreational vehicle

/ˌrekriˈeɪʃənəlˈviːhɪkəl//ˌrekrɪˈeɪʃnəlˈviːɪkəl/

رجوع شود به: rv

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a vehicle that is equipped with living quarters and is used for leisure travel.

جمله های نمونه

1. There are 1tent / recreational vehicle sites but no showers, flush toilets or boat ramp.
[ترجمه گوگل]1 چادر / سایت وسایل نقلیه تفریحی وجود دارد اما بدون دوش، توالت یا رمپ قایق
[ترجمه ترگمان]در آنجا یک وسیله نقلیه تفریحی \/ چادر تفریحی وجود دارد اما هیچ حمام، سیفون توالت و یا رمپ در قایق وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For us, the cost of recreational vehicle travel was offset by its convenience.
[ترجمه گوگل]برای ما هزینه سفر وسایل نقلیه تفریحی با راحتی آن جبران شد
[ترجمه ترگمان]برای ما هزینه سفر وسایل نقلیه تفریحی با راحتی آن جبران شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gritz and his team immediately drove in a recreational vehicle to the gate at Justus Township, Smith said.
[ترجمه گوگل]اسمیت گفت، گریتز و تیمش بلافاصله با یک وسیله نقلیه تفریحی به سمت دروازه در شهر جاستوس راندند
[ترجمه ترگمان]اسمیت گفت: \"gritz و تیم او بلافاصله با یک وسیله نقلیه تفریحی به دروازه\" یوستوس Township \" رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He spoken spoke in a former recreational vehicle factory waspreviouslyonthe whose previous owner went bankrupt.
[ترجمه گوگل]او در یک کارخانه سابق وسایل نقلیه تفریحی صحبت می کرد که قبلاً مالک قبلی آن ورشکست شده بود
[ترجمه ترگمان]او در یک کارخانه خودروی تفریحی سابق که صاحب قبلی آن ورشکست شد صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thus, this car must be a recreational vehicle made for use for fun on the weekends.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این خودرو باید یک وسیله نقلیه تفریحی باشد که برای استفاده در تعطیلات آخر هفته ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این خودرو باید یک وسیله سرگرمی برای استفاده برای سرگرمی در اواخر هفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He spoke in a former recreational vehicle factory whose previous on the owner went bankrupt.
[ترجمه گوگل]او در یک کارخانه سابق وسایل نقلیه تفریحی صحبت کرد که قبلی مالک آن ورشکست شد
[ترجمه ترگمان]او در یک کارخانه خودروی تفریحی سابق صحبت کرد که قبلا مالک آن ورشکسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shanghai Wednesday put into operation a recreational vehicle (RV) for blood donation, the first of its kind in China, the Oriental Morning Post reported.
[ترجمه گوگل]روزنامه اورینتال مورنینگ پست گزارش داد که چهارشنبه شانگهای یک وسیله نقلیه تفریحی (RV) را برای اهدای خون به بهره برداری رساند که اولین نمونه از این نوع در چین است
[ترجمه ترگمان]روزنامه مشرق Oriental گزارش داد که شانگهای روز چهارشنبه یک وسیله سرگرمی (RV)برای اهدای خون، اولین نوع از نوع خود را در چین راه اندازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No. We bought a new recreational vehicle. It can sleep nine people.
[ترجمه گوگل]نه ما یک وسیله نقلیه تفریحی جدید خریدیم می تواند نه نفر را بخواباند
[ترجمه ترگمان]نه ما یک وسیله نقلیه تفریحی نو خریدیم آن می تواند نه نفر را به خواب ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His staff rented a recreational vehicle so Michelle and his daughters could come along.
[ترجمه گوگل]کارکنان او یک وسیله نقلیه تفریحی کرایه کردند تا میشل و دخترانش بتوانند به آنجا بیایند
[ترجمه ترگمان]کارکنان او یک وسیله تفریحی را اجاره کردند تا میشل و دخترانش بتوانند به آنجا بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He spoke in a former recreational vehicle factory whose previous owner went bankrupt.
[ترجمه گوگل]او در یک کارخانه سابق وسایل نقلیه تفریحی صحبت کرد که مالک قبلی آن ورشکست شد
[ترجمه ترگمان]او در یک کارخانه خودروی تفریحی سابق صحبت کرد که صاحب قبلی آن ورشکست شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A dune buggy is a recreational vehicle with large wheels, and wide tires, designed for use on sand dunes or beaches.
[ترجمه گوگل]کالسکه شنی یک وسیله نقلیه تفریحی با چرخ های بزرگ و لاستیک های پهن است که برای استفاده در تپه های شنی یا سواحل طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]درشکه dune یک وسیله سرگرمی با چرخ های بزرگ و لاستیک های پهن است که برای استفاده در تپه های شنی یا سواحل طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our Automotive and Recreational Vehicle Products Division markets not only lubricants, oils, and treatments, but also a variety of products for use around the house or workshop.
[ترجمه گوگل]بخش محصولات خودرو و وسایل نقلیه تفریحی ما نه تنها روان کننده ها، روغن ها و درمان ها، بلکه محصولات مختلفی را برای استفاده در خانه یا کارگاه عرضه می کند
[ترجمه ترگمان]محصولات بخش محصولات خودرو و وسایل نقلیه تفریحی ما نه تنها روغن، روغن، و درمان ها، بلکه انواعی از محصولات برای استفاده در اطراف خانه یا کارگاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That should prevent the adoption of a county sales tax or special assessments like the recently imposed recreational vehicle tax.
[ترجمه گوگل]این باید از تصویب مالیات فروش شهرستان یا ارزیابی‌های ویژه مانند مالیات وسایل نقلیه تفریحی که اخیراً تحمیل شده است جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این امر باید از اتخاذ یک مالیات فروش بخش یا ارزیابی های خاص مانند مالیات بر روی وسایل نقلیه تفریحی جدید جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is nothing new about someone traveling in a recreational vehicle (RV) or even living in one.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز جدیدی در مورد مسافرت شخصی با وسیله نقلیه تفریحی (RV) یا حتی زندگی در آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز جدیدی در مورد کسی که در یک وسیله نقلیه تفریحی سفر می کند وجود ندارد (RV)و یا حتی در یکی از آن ها زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rv, caravan, camper van

پیشنهاد کاربران

ماشین های کاروان تفریحی که امکانات رفاهی زیادی از جمله سرویس بهداشتی، تلویزیون، مبل و صندلی، تخت خواب و غیره را دارا هستند.
it is
a vehicle with a small apartment inside including beds, a kitchen, and a bathroom
وسیله نقلیه تفریحی
A large motor vehicle in which you can sleep, store a lot of equipment and often cook
خودرو مسافرتی بزرگ

بپرس