پیشنهاد‌های امین جوادی ازاد (٢٤٠)

بازدید
١٢٠
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جلوی چیزی را گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ولش کنی بمیره ( برای کسی که در حال مردن هست استفاده میشود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

get hotter, increase in temperature

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

معنای صحیحش eat very fast سریع غذا خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قید کسی رو از چیزی زدن/رای یا تصمیم کسی رو زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

ان بایدی که شما مد نظرتون هست نیست یعنی اجباری در این باید وجود ندارد میتوان میباست ترجمه اش کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Kevin and I can’t seem to agree on anything

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) Increase ( sales, registrations, subscribers, etc. ) افزایش فروش کارش گرفته ( فروشش بیشتر شده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

حدکثر تلاش خود را نکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

he was trying not to let on : خودشو زد به نفهمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

help و help out یک معنی میدهند اما تفاوت هایی جزیی بین help وhelp out وجود دارد : Help out اشاره به انسان داره که یک انسان وقتی کمک میکنه میگن Help ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

محل نگذاشتن و توجه نکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بدون ترس حرف خود را زدن / ساکت ننشستن ( جهت دفاع از خود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

بد حرف زدن طوری که طرف مقابل از شما کمتره یا بی عرضه تره talk to the person as if they were inferior, stupid, or incompetent

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

وصل مجدد / دوباره توی برق زدن پس از کشیدن ان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

تفوتش با print : print out مخصوص پرینت چیزی از کامپیوتر هست در ضمن print off هم استفاده میشود print کلی تر هس و شامل چاپ هرر چیزی میشه مثل کتاب 'Prin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

برای دلخوشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

علاوه بر ترافیک میتواند معطل شدن در یک کار خاص هم باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

معطل شدن توی ترافیک گیر کردن غلطه برای گیر کردن از stuck استفاده میشه اینجا زمان تاخیر delay مد نظره نه شلوغ بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معطل شدن توی ترافیک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

معطل شدن توی ترافیک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

. . . . . . از آب در اومد ( معلوم شد که . . . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

log in : پسورد میخواد وارد شدن با مشخصات log on : وارد شدن بدون پسورد است In nontechnical web parlance, log on often means to visit ( especially a we ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

to step up ( something ) means to increase it افزایش دادن / قدمی در راه افزایش چیزی برداشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

to veer off means to turn sharply in a different direction منحرف شدن از مسیر اصلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از روش بخونیم ( جهت یادگیری و یا امتحان ) پس بنابراین از read خاص تره چون هدفی را دنبال میکند ولی read کلی هس Read is just a general verb referring ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

همان rest هست ولی rest کلی تره ولی rest up استراحت برای بهبود بیماری یا استراحت بهبود چیز خاصی بکار میره و معنییش خاصتره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

what took place, what occurred

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

از پا در اومدن ( مریض شدن مبتلا شدن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

تفاوت CLEAN , CLEAN UP UP باعث میشود فعل را کلی تر کند لذا در اینجا CLEAN به تنهایی یه معنی یک چیز مشخص است مثلا آب ریخته روی میز CLEAN میکنید ولی وق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثلا : I finally laid down the law and told him that I was going to start throwing out his stuff if he didn’t put it away. یه قانونی گذاشتم ( وضع ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

PICK UP AFTER چنانچه با حرف اضافه AFTER بیاید : گند کسی رو جمع کردن یعنی یکی دیگه نامنظمه تو مجبور میشی جمع کنی pick up after someone means to clean ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

PICK UP AFTER چنانچه با حرف اضافه AFTER بیاید : گند کسی رو جمع کردن یعنی یکی دیگه نامنظمه تو مجبور میشی جمع کنی pick up after someone means to clean ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

PICK UP AFTER چنانچه با حرف اضافه AFTER بیاید : گند کسی رو جمع کردن یعنی یکی دیگه نامنظمه تو مجبور میشی جمع کنی pick up after someone means to clean ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

fell asleep, snoozed, rested

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

باشه چشم ( حتما انجام میدم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

stay awake ( not sleep )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همرات بیام همراه کسی امدن یکی داره میره بیرون میگید میشه منم همرات بیام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧١

همان meet هست اما تفاوتی که با هم دارند این است که meet up: ملاقات میکنید که یه کاری رو انجام بدین مثلا دور هم جمع بشید شام بخورید to meet another ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

همان meet هست اما تفاوتی که با هم دارند این است که meet up: ملاقات میکنید که یه کاری رو انجام بدین مثلا دور هم جمع بشید شام بخورید to meet another ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از نظر توانمندی برای کاری ساخته شدن ( مناسب بودن برای کاری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مسخره کردن کسی rag someone about

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسخره کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مثلا یه کاری ناخواسته کردی که ابروت رفته و یا اینکه یه اتفاقی افتاده میخوای بگی "هیچ وقت یادم نمیره" در این صورت میگی : I’ll ever live it down اصلا ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طول میکشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از کفت رفت از دست دادن یه فرصت خوب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اگر با حرف اضافه about بیایید :rave about تعریف کردن مثلا میخوایم بگیم این فیلمو همه تعریفش میکنن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعریف کردن مثلا میخوایم بگیم این فیلمو همه تعریفش میکنن بریم ببینیمش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعریف کردن مثلا میخوایم بگیم این فیلمو همه تعریفش میکنن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Say lots of excellent things about it