پیشنهادهای امین جوادی ازاد (٢٤٤)
نقطه قوت، مزیت رقابتی ویژگی یا عاملی که یک محصول، خدمات یا ایده رو جذاب و متقاعدکننده می کنه. در واقع وقتی می خوایم چیزی رو بفروشیم ( sell ) ، روی " ...
Meticulously organized میشه گفت "با وسواس منظم شده"، "تمیز و مو نمی زنه"، "مرتب و بی نقص".
میشه گفت "با وسواس منظم شده"، "تمیز و مو نمی زنه"، "مرتب و بی نقص".
"Stay" ( ماندن ) "vacation" ( تعطیلات، مرخصی ) به تعطیلاتی که به جای مسافرت، در شهر خودت میمونی و از جاذبه های شهرت دیدن میکنی میگن "staycation". ن ...
گلوله یا کوپه ی بستنی ( اسکوپ ) که توی بستنی فروشی ها هست مثلا در مثال زیر هم به عنوان فعل اومده هم اسم : i scoop out two scoops of ice cream دو تا ا ...
perilous تفاوتش با Dangerous perilous = \پرخطر - پرخطر یک کلمه شدیدتر از خطرناک است که برای توصیف چیزی که احتمال آسیب جدی یا مرگ در آن زیاد است استف ...
با هم تفاوت این دو مورد رو بررسی میکنیم : Gets any worse Get worse تفاوت دو مورد بالا در کاربرد خیلی جزیی است در مورد اول یعنی اگر any استفاده کنیم ...
double back = دوباره برگشتن ( بخاطر خطرناک بودن مثل خطرناک بودن جاده یا پلییس دنبال یه دزد باشه و دزده بگه باید برگردیم ) head back =برگشتن ( کنایه ...
double back = دوباره برگشتن ( بخاطر خطرناک بودن مثل خطرناک بودن جاده یا پلییس دنبال یه دزد باشه و دزده بگه باید برگردیم ) head back =برگشتن ( کنایه ...
This path is ["getting dicey"]=جاده یا مسیر خطرناک میشود
the trail is becoming treacherous =the path becomes dangerous the mountain trail is becoming treacherous=مسیر کوهستانی خطرناک می شود، بنابراین مراقب ...
تفاوت drop off با get off : برای درک تفاوت بهتر است ابتدا به مثال های زیر توجه کنید : “Get off the bus at the next stop. ” - “در ایستگاه بعدی از اتوب ...
This isn't my destination. because [we "went off course" at some point]. مسیر یا راه خود را اشتباهی رفتن مسیر غلط رفتن با اینکه میدونیم مسیر درست چ ...
freshly squeezed orange juice آب پرتقال تازه فشرده شده orange juice has been extracted from the oranges freshly squeezed" تازه فشرده شده منظور تازه ا ...
I wanted to tell you how much you mean to me. در اینجا یعنی مهم بودن یا اهمیت داشتن یا ارزش داشتن برای کسی است deep importance and value to the spea ...
می طلبد / لازم دارد
uninspired بهتره اینطور معنی : unmotivated بی انگیزه / کسی که هیچ الهام انگیزشی از کسی نگرفته
Break up به تکه های کوچکتر تقسیم کردن مثلا بر اثر ضربه چکش به یخ و یخ قطعه قطعه شود دعوا دو نفر را از هم جدا کردن جدا کردن شرکت به دو گروه مختلف تجا ...
در مقابل break up که دو نفر از هم جدا میشوند و رابطه تمام میشود یا یک شی به قطعات کوچکتری تقسیم میشود اما break down رابطه از هم جدا نمیشوندولی از هم ...
crunch on یک phrasal verb میباشد معنی : جویدن به شکلی که صدای قرچ قرچ بده یعنی وقتی دندون روی اون میزارید صدا میده مثل جویدن یه چیز برشته یا ترد و شک ...
pressing thoughts creep up فکرهای فشار اوری ( تحمیل شده ) ای که توی سر کله ادم بالا میرن و میخزند .
"work into" is commonly used to describe massaging skincare products in a way that evenly and deeply hydrates, nourishes and protects the skin. بیشت ...
به سکشن های مختلف تقسیم کردن
چناچه جمله زیرگفته شود : Leftover food scraps به معنی تکه های باقی مانده یا اضافه کسی هست که غذاش رو خورده توی طرفش باقی مانده که این scrap ها یا تکه ...
It refers to the action of removing leftover food pieces from dirty dishes before washing them. پاک زدایی تکه های باقی مانده روی ظروف غدا قبل از شست ...
کسی که کارش سم پاشیدنه فرد سم پاش
یادتون بیاد به گیریس
detergent
تکه leftover scraps of food تکه های باقی مانده غذا
انجام یک وظیفه
I hope I can still make headway on our project پیش رفتن ( در شرایط سخت )
every spot and place
pur�e or chop food پوره پوره کردن و یا ریز ریز کردن
مترادف zoom by به سرعت پشت سر گذاشتن
until the clock struck 9 تا وقتی که ساعت شد 9 ساعت عدد 9 رو نشون داد
"Jam out" is an informal phrase that means to experience enjoyment to the full, usually through music, relaxation, or spending time with others معمول ...
دست کشیدن روی حیوون به شکل نازی I scratched his ears and said goodbye before heading out the door روی گوشای اون سگ دستی کشیدم قبل از اینکه برم بیرون
نجاتش بده ( کنایه از اینکه زود بخور تا بره ) I gobbled it down ( devoured it ) in the blink of an eye ( instantly ) .
( صدا ) کر کننده، گوش خراش
کم اوردن و نتونستن موفق بشن مثال he student came up short on their homework assignment.
کم اوردن و نتونستن موفق بشن
به هدف نخوردن ( تیر و کمان ) به هدف نرسیدنیا نتیجه ندادن ( هر هدفی مثلا تبلیغاتش به هدف نرسید و نتوانست با ان تبلیغات فروش خودش رو بیشتر کند ) I ai ...
This means that something that seems bad at first may actually be good in the end. گاهی بدست نیاوردن، نرسیدن خودش معجزه ای بزرگه که شاید خیلی دیر به ...
interested in علاقه داشتن به
منتظر خبر زنگ تلفن کسی بودن گوش به زنگ بودن منتظر تماس کسی بودن
شروع به خرخونی کردن
شورش رو در اوردن روغن روش دادن دلگرم کردن الکی Daughter: Oh, thank you mom. You're the best. You always go the extra mile for me. ( اه، ممنون مامان ...
please share or spill the beans بگو پس اون راز رو بگو
pulling an all - nighter or working overtime شب ها بیدار موندن و کار کردن
- cook up a storm: cook a large amount of delicious food ( طوفان آشپزی راه اندازی کردن: مقدار زیادی از غذای خوشمزه درست کردن ) - Synonyms: whip up ...