پاسخ‌های دکتر علی ناجی (١,٠٨٧)

بازدید
١,٤٩٦
١ رأی
١ پاسخ
٧٥ بازدید

در بیت  "این سخن پایان ندارد مصطفی / عرضه کرد ایمان و پذرفت آن فتی"  چه نوع آرایه‌ای وجود دارد؟

٩ ماه پیش
٠ رأی

در این بیت، آرایه‌ی تلمیح وجود دارد. تلمیح به اشاره‌ای غیرمستقیم به داستان‌ها، شخصیت‌ها، یا وقایع مشهور تاریخی، دینی، یا ادبی گفته می‌شود. در این بیت، اشاره به “مصطفی” (پیامبر اسلام) و “فتی” (حضرت علی) است که به داستان معروفی از تاریخ اسلام اشاره دارد.

٩ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٨٦ بازدید

از این اصطلاح چه موقه هایی استفاده میشه ؟ "I see your point, but can we focus on…"

٩ ماه پیش
٠ رأی

اصطلاح “I see your point, but can we focus on…” معمولاً در مکالمات برای نشان دادن احترام به نظر یا دیدگاه طرف مقابل استفاده می‌شود، در حالی که به طور همزمان تلاش می‌کند تا بحث را به سمت موضوع اصلی یا ...

٩ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٣٣٣ بازدید

رودکی، شاعر بزرگ قرن سوم هجری، به چه لقب معروف بود؟

٩ ماه پیش
٠ رأی

رودکی، شاعر بزرگ قرن سوم هجری، به لقب “پدر شعر فارسی” و “استاد شاعران جهان” معروف بود .  این القاب نشان‌دهنده جایگاه بلند او در عرصه شعر و ادبیات فارسی است.

٩ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٢٥٩ بازدید

فتوسنتز در گیاهان سبز در کدام اندامک سلولی انجام می‌شود و دو فرآورده اصلی آن چیست؟

٩ ماه پیش
١ رأی

فتوسنتز در گیاهان سبز در اندامک‌های سلولی به نام کلروپلاست انجام می‌شود .  دو فرآورده اصلی فتوسنتز عبارتند از: اکسیژن : که به عنوان محصول فرعی آزاد می‌شود. گلوکز : که به عنوان منبع انرژی برای گیاهان استفاده می‌شود .

٩ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٢٠٢ بازدید

ضرب المثل  " خیاط افتاد تو کوزه"  یعنی چی؟

٩ ماه پیش
١ رأی

ضرب‌المثل “خیاط افتاد تو کوزه” به این معناست که کسی که همیشه در مورد مشکلات دیگران صحبت می‌کند یا به نوعی دیگران را مورد قضاوت قرار می‌دهد، خودش دچار همان مشکلات می‌شود . این ضرب‌المثل به نوعی به مفهو ...

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٨١ بازدید

ترجمه ی  "in touch with your emotions "

٩ ماه پیش
٠ رأی

عبارت “in touch with your emotions” به فارسی به صورت “آگاه و آشنا به احساسات خود” ترجمه می‌شود. این عبارت به معنای آگاهی و شناخت از احساسات و توانایی درک و مدیریت آن‌ها است.

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٨١ بازدید

ترجمه ی  "in touch with your emotions "

٩ ماه پیش
٠ رأی

عبارت “in touch with your emotions” به فارسی به صورت “در تماس با احساسات خود” ترجمه می‌شود.  این عبارت به معنای آگاهی و شناخت از احساسات و توانایی درک و مدیریت آن‌ها است.

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١١٥ بازدید

کلاس مدیتیشن خوب تو تهران  کسی میشناسه ؟

٩ ماه پیش
١ رأی

مرکز یوگا (استودیو نیروانا) : این مرکز در شهرک غرب واقع شده و کلاس‌های مدیتیشن و یوگا را ارائه می‌دهد . موسسه یوگا رمانه : این موسسه دارای دو شعبه در هفت تیر و شریعتی است و کلاس‌های مدیتیشن و یوگا ...

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٠٥ بازدید

 "coming up"  در جمله ی   " his birthday coming up"  یعنی چی؟

٩ ماه پیش
٠ رأی

عبارت “coming up” در جمله “his birthday is coming up” به معنای “نزدیک شدن” یا “در پیش بودن” است.  به عبارت دیگر، این جمله به این معناست که تولد او به زودی فرا می‌رسد یا نزدیک است.

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٤ بازدید

"the big three six for you today"  یعنی چی؟ ممکنه غلط نوشته باشم  ولی یه اصطلاح محاوره ای تو یه مکالمه شنیدم 

٩ ماه پیش
١ رأی

به نظر می‌رسد که اصطلاحی که شنیده‌اید ممکن است “the big three-oh” یا “the big 3-0” باشد که به معنای تولد سی سالگی است. این اصطلاح به طور محاوره‌ای برای اشاره به رسیدن به سن سی سالگی استفاده می‌شود. آیا ممکنه این همان چیزیه که شنیده‌اید؟ اگر نه، لطفاً جزئیات بیشتری ارائه بدیذ تا بتوانم بهتر کمک کنم.

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦٥ بازدید

کلمه ی معادل فارسی برای : Ethnographic Research

٩ ماه پیش
٢ رأی

معادل فارسی “Ethnographic Research” در زبان فارسی “پژوهش قوم‌نگاری” یا “تحقیق قوم‌نگاری” است .  این اصطلاح به مطالعه نظام‌مند مردم و فرهنگ‌ها از طریق مشاهده و تعامل مستقیم با جامعه مورد مطالعه اشاره دارد.

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٣ بازدید

معادل فارسی  " Look on the bright side"

٩ ماه پیش
١ رأی

معادل فارسی “Look on the bright side” عبارت “نیمه پر لیوان را دیدن” است .  این اصطلاح به معنای خوش‌بین بودن و دیدن جنبه‌های مثبت یک موقعیت است.

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٧ بازدید

معادل فارسی  "Trajectory Optimization"  در مهندسی هوا فضا 

٣,٤٧٩
٩ ماه پیش
١ رأی

در مهندسی هوافضا، معادل فارسی “Trajectory Optimization” به صورت “بهینه‌سازی مسیر” یا “بهینه‌سازی مسیر حرکت” استفاده می‌شود .  این اصطلاح به فرآیند یافتن بهترین مسیر برای حرکت یک وسیله نقلیه هوایی یا فضایی اشاره دارد تا اهداف خاصی مانند کمینه کردن مصرف سوخت یا زمان سفر را برآورده کند.

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٥ پاسخ
٦٥ بازدید
چند گزینه‌ای

Oh, come on it's ....... not that difficult.

٩ ماه پیش
١ رأی

پاسخ صحیح “surely” است. جمله کامل به این صورت خواهد بود: “Oh, come on, it’s surely not that difficult.”

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٥ پاسخ
٨٤ بازدید

" The grass is always greener on the other side"  معادل فارسی داره ؟ ترجمه نمیخوام  معادل میخوام 

٩ ماه پیش
٠ رأی

بله، معادل فارسی این ضرب‌المثل “مرغ همسایه غازه” است .  این اصطلاح به این معناست که همیشه چیزهایی که دیگران دارند، بهتر و جذاب‌تر به نظر می‌رسند، حتی اگر در واقعیت این‌طور نباشد.

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٥ پاسخ
٨٤ بازدید

" The grass is always greener on the other side"  معادل فارسی داره ؟ ترجمه نمیخوام  معادل میخوام 

٩ ماه پیش
٠ رأی

بله، معادل فارسی این ضرب‌المثل “مرغ همسایه غازه” است .  این اصطلاح به این معناست که همیشه چیزهایی که دیگران دارند، بهتر و جذاب‌تر به نظر می‌رسند، حتی اگر در واقعیت این‌طور نباشد.

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٤ بازدید

فعل"line up"  برای چه چیز هایی میشه استفاده کرد؟

٩ ماه پیش
١ رأی

فعل “line up” در زبان انگلیسی کاربردهای متنوعی دارد. در اینجا چند مورد از کاربردهای رایج آن را معرفی می‌کنم: به صف کردن یا به صف شدن : برای مثال، وقتی افراد یا اشیاء را در یک خط مستقیم قرار می‌دهید ...

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١٠ پاسخ
٧٨٨ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

میشه  بهترین پادکست های انگلیسی در حوزه ی روانشناسی  بهم معرفی کنید 

٩ ماه پیش
١ رأی

حتماً! در اینجا چند پادکست انگلیسی عالی در حوزه روانشناسی را معرفی می‌کنم: Better Brain, Better You : این پادکست توسط دکتر بن وب، عصب‌شناس و روان‌شناس بالینی، ارائه می‌شود و به بررسی عملکرد و ساختا ...

٩ ماه پیش
٤ رأی
٤ پاسخ
٢٢٧ بازدید

برای دو عبارت  «مشارکت سطح بالا» و «مشارکت سطح پایین» دنبال معادل تک کلمه ای هستم. خودم «پرمشارکت و کم مشارکت»  به ذهنم میرسه که چندان جذاب نیست. لطفا پیشنهاد بدید که چه واژه ای را به کار ببرم.

٩ ماه پیش
١ رأی

مشارکت سطح بالا : Engaged مشارکت سطح پایین : Disengaged

٩ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٧٩ بازدید

معدل فارسی مفهوم  " Cultural Norms"  چی میشه ؟

٩ ماه پیش
٣ رأی

معادل فارسی برای “Cultural Norms” می‌تواند “هنجارهای فرهنگی” باشد .  این اصطلاح به قواعد و استانداردهای رفتاری اشاره دارد که در یک فرهنگ خاص پذیرفته شده و به عنوان راهنمای رفتار اجتماعی عمل می‌کنند.

٩ ماه پیش
٣ رأی
٢ پاسخ
٥٥ بازدید

کلمه ی پارسی جایگزین  "Political Machine"  چیه ؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

شاید یک معادل فارسی روان و سلیس برای عبارت “political machine” می‌تواند “شبکه سیاسی پرنفوذ” باشد . این اصطلاح به سیستمی اشاره دارد که در آن یک حزب یا گروه سیاسی از طریق شبکه‌ای از روابط و حمایت‌ها، قدرت و نفوذ خود را حفظ و تقویت می‌کند.

٩ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٠١ بازدید
چند گزینه‌ای

 It can be very difficult for youg couples to ....... a marriage when there are young children involved.

٣,٤٧٩
٩ ماه پیش
٠ رأی

در جمله‌ی “It can be very difficult for young couples to … a marriage when there are young children involved.”، گزینه‌ی صحیح “break up” است. بنابراین جمله به این صورت کامل می‌شود: “It can be very difficult for young couples to break up a marriage when there are young children involved.”

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٢٨ بازدید

معادل فارسی برای ضرب المثل  " Experience is the best teacher"

٩ ماه پیش
٢ رأی

"تجربه بهترین معلم است"

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١١٩ بازدید

"clinical studies"  به چه مطالعاتی میگن ؟

٣,٤٨٦
٩ ماه پیش
٢ رأی

مطالعات بالینی یا Clinical Studies به تحقیقاتی گفته می‌شود که با مشارکت افراد به منظور پاسخ به سوالات خاص در مورد مداخلات پزشکی یا رفتاری انجام می‌شوند. این مطالعات به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: ...

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
١٠٤ بازدید

سیاست : Checks and Balances یعنی چی؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

عبارت “Checks and Balances” به سیستمی اشاره دارد که در آن قدرت و کنترل بین بخش‌های مختلف یک سازمان یا دولت توزیع و متعادل می‌شود تا از تمرکز بیش از حد قدرت در دست یک فرد یا گروه جلوگیری شود . این سی ...

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٨ بازدید

"emotional crutch"  یعنی چی؟

٩ ماه پیش
١ رأی

ا ین اصطلاح به چیزی یا کسی اشاره دارد که فرد در مواقع سختی و فشارهای روحی به آن تکیه می‌کند تا احساس راحتی و حمایت کند . این “عصا” می‌تواند یک شخص، یک عادت، یا حتی یک شیء باشد که به فرد کمک می‌کند تا با مشکلات و چالش‌های احساسی کنار بیاید.

٩ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٥ بازدید

 "Employee Engagement"  رو شما چی ترجمه میکنید ؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

  “مشارکت کارکنان” یا “تعهد کارکنان”    

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٢ بازدید

ترجمه ی کلمه ی "Whip"  در زمینه ی سیاست  چیه و هم معنی انگلیسی براش مثال بزنید 

٤,٣٧٠
٩ ماه پیش
٢ رأی

در زمینه‌ی سیاست، کلمه‌ی “Whip” به معنای “مسئول انضباط حزبی” است .  این فرد وظیفه دارد اطمینان حاصل کند که اعضای حزب در مجلس به خط مشی حزب رأی می‌دهند و از انحراف از سیاست‌های رسمی حزب جلوگیری می‌کند. هم‌معنی‌های انگلیسی: Party enforcer Discipline officer Vote manager

٩ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٧٨ بازدید
چند گزینه‌ای

 ....... me if I've told you this before.

٩ ماه پیش
٢ رأی

در جمله‌ی “… me if I’ve told you this before.”، گزینه‌ی صحیح “Stop” است. بنابراین جمله به این صورت کامل می‌شود: “Stop me if I’ve told you this before.”

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٤ بازدید

معنی  و تعریف  ""Failure Mode and Effects Analysis (FMEA)""  در مدیریت و مهندسی صنایع  چیه  ؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

Failure Mode and Effects Analysis (FMEA) یک روش ارزیابی ریسک پیشگیرانه است که برای شناسایی و ارزیابی حالت‌های احتمالی خرابی و اثرات آن‌ها بر روی یک محصول یا فرآیند استفاده می‌شود. این روش به طور گست ...

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٣ بازدید

معادل انگلیسی برای  "همکاری یا حمایت از سوی دو حزب سیاسی مختلف، معمولاً احزاب اصلی در یک کشور." چی میشه ؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

 عبارت “bipartisan support” یا “bipartisan cooperation”  

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٠ بازدید

این علامت که عکسشو میذارم در انگلیس چه معنایی داره ؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

اشاره دست به صورت چسباندن انگشت اشاره و انگشت شست به هم، که به شکل یک دایره کوچک درمی‌آید، در زبان بدن انگلیسی معمولاً به معنای “OK” یا “همه چیز خوب است” استفاده می‌شود .  این ژست در بسیاری از فرهنگ‌ها به معنای تأیید یا رضایت است، اما باید توجه داشت که در برخی فرهنگ‌ها ممکن است معانی متفاوت یا حتی منفی داشته باشد. مثلا در برخی قوم های ایرانی !! (:

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٩٤ بازدید

معادل فارسی برای  "tough love "  داریم ؟

٩ ماه پیش
٠ رأی

به نظر بنده ،معادل فارسی برای “tough love” می‌تواند “سخت‌گیری مشفقانه” یا “عشق سفت و سخت و راستین” باشد .  این عبارت به معنای نشان دادن محبت و علاقه به کسی از طریق اعمال محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌ها است، به طوری که به نفع فرد باشد و به او کمک کند تا مسئولیت‌پذیرتر و مستقل‌تر شود.

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٧ بازدید

به چه چیزایی میگن  "actual language functions"  یعنی چی؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

“Actual language functions” به وظایف و کاربردهای واقعی زبان در ارتباطات روزمره اشاره دارد. این وظایف شامل موارد زیر می‌شود: ارتباط : استفاده از زبان برای تبادل اطلاعات و برقراری ارتباط با دیگران. ...

٩ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٣ بازدید

 ترجمه ی  let them have that crutch 

٩ ماه پیش
١ رأی

عبارت “let them have that crutch” به معنای این است که به کسی اجازه دهیم از چیزی که به آن وابسته است یا به آن نیاز دارد، استفاده کند. این “crutch” (عصا) می‌تواند به معنای واقعی یا مجازی باشد. در معنای مجازی، “crutch” به چیزی اشاره دارد که فرد برای حمایت یا راحتی به آن تکیه می‌کند، مانند یک عادت، باور یا وسیله‌ای که به او کمک می‌کند تا با شرایط سخت کنار بیاید .

٩ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٥٦ بازدید

میشه اینا رو برام معنی کنین و بگین چه زمانی استفاده میشه ؟  my legs fell like jelly i've got butterflies in my stomach  my hands  are shaking  my heart's pounding 

٩ ماه پیش
٠ رأی

 این عبارات به احساسات و حالات مختلف اشاره دارند که معمولاً در شرایط خاصی تجربه می‌شوند: My legs feel like jelly : این عبارت به معنای احساس ضعف و ناپایداری در پاهاست، به طوری که انگار پاها به ...

٩ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٩١ بازدید

"speak fluently"  یعنی چی؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

عبارت “speak fluently” به معنای “روان صحبت کردن” است. وقتی کسی به یک زبان روان صحبت می‌کند، یعنی می‌تواند بدون مکث و با تسلط کامل به آن زبان صحبت کند، به طوری که گفتارش طبیعی و بدون اشتباهات بزرگ باشد .

٩ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٣ بازدید

معادل فارسی برای  " unique position"

٩ ماه پیش
٢ رأی

معادل فارسی برای “unique position” می‌تواند “موقعیت منحصر به فرد” باشد .  این عبارت به معنای داشتن جایگاهی است که به دلیل ویژگی‌های خاص خود، بی‌همتا و بی‌نظیر است.

٩ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٥ بازدید

ترجمه ی اصطلاح "but not make them offended"

٩ ماه پیش
١ رأی

ترجمه‌ی اصطلاح “but not make them offended” به فارسی می‌تواند به این صورت باشد: "اما آنها را آزرده نکند" .

٩ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٠ بازدید

میشه چند تا هم معنی برای  "for sure "  پیشنهاد بدید 

٩ ماه پیش
٠ رأی

Definitely Certainly Surely Without a doubt Undoubtedly  

٩ ماه پیش