ترجمههای علی اکبر منصوری گندمانی (١٧٦)
او پسر را وقتی که سعی داشت فرار کند، دستگیر کرد/گرفت.
دست بر ندار/تسلیم نشو فقط به این خاطر که مشکل است!
او با دروغ نگفتن بخاطر کارفرمایش، نشان داد انسان فوق العاده صادق و درستکاری است!/ او وقتی که نپذیرفت بخاطر کارفرمایش دروغ بگوید، صداقت زیادی از خود ن ...
او این تصور که روزی یک ستاره خواهد شد را در ذهن پرورش میداد!
اون همچنین برای اینست که بفهمیم باد از کدام سمت می وزد!
اگر بدویم هنوز هم میتوانیم به اتوبوس برسیم/سوار اتوبوس بشیم.
وقتی رفتن سخت میشود، سرسخت ها و انسان های قوی هستند که به پیش میروند/ در شرایط دشوار است که دوست و دشمن مشخص میشود/ارزش انسانها در هنگام سختی معلوم م ...
من رفتم پیاده روی تا کمی از عصبانیتم رو خالی کنم!
من برای تعطیلات تابستان امسال، آنتی پودها ( اون طرف کره زمین ) را ترجیح میدم! ( منظور از آنتی پودها نقاط متقاطر یا متقابل بر روی کره زمین هستند که به ...
در اینجا چیزهای بحث انگیزتر/ مسائل قابل توجه تر/نکات حائز اهمیت تر از آنچه که احتمالا بتوانید تصور کنید وجود دارد!
برای عادت کردن به ریزه کاری های اجتماعی اداره، یه مدت زمانی وقت گرفت!
قبل از رنگ زدن/نقاشی، باید رنگ را کمی تکان دهید/بهم بزنید!
مجموع پنج، ده و بیست، میشود سی و پنج.
"ما باید هواپیما را در آب فرود بیاریم"! کمک خلبان فریاد میکشید.
باران سنگین ممکن است آب و هوای متغیر را آرام کند.
اون مبارز دو تا مشت به چانه حریفش وارد آورد/زد.
( ضرب المثل ) یکنفر ممکن است به دار آویخته شود چه برای ( دزدیدن ) یک گوسفند باشد چه یک بره! معادل فارسی: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب!
دکتر علی با بینی بالا کشیدن مخالفت خودش را اعلام کرد!
شما نمیتوانید هر بحثی را با جر و بحث فیصله بدهید.
آنها خیلی زود به شرایط خو خواهند گرفت - بچه ها در انطباق پذیری خیلی خوبند.
( ضرب المثل ) : ( بخاطر دزدی ) به دار آویخته میشود، چه برای ( دزدیدن ) یک گوسفند باشد چه ( دزدیدن ) یک بره!
ما از شما تقاضامندیم که همه تدابیر لازم را برای تضمین امنیت مردم بکار بگیرید.
وزغ رنگش را تغییر داده بود تا با محیط جدیدش همرنگ شود.
زنگ تفریح، فرصت خوبی برای بچه هاست تا دق و دلی، خشم و تنش های خودشان را با فریاد زدن خالی کنند!/زنگ تفریح فرصت خوبی برای بچه ها ست تا انرژی شون رو تخ ...
یالا بچه ها، بهتره راه بیفیتید/ باید دست به کار بشید!
من قرار است هفته آینده کار تزئینات رو شروع کنم!
ما اصرار بر شرکت شما در این برنامه جدید داریم.
شرکت قبلا به سهامدارنش بر حسب صلاحدید، سود اضافی میداد!
عادت کردن به آداب و رسوم یک کشور دیگر، سخت است!
روش قدیمی برای حل وفصل نزاع، انتخاب یک رهبر از هر طرف بود و به آنها اجازه میدادند تا با هم مبارزه کنند!
مقامات امروز تاکید بر احتیاط داشتند پس از اینکه دو مرد مسلح از یک زندان در این نزدیکی فرار کردند.
مقامات بهداشتی خواستار آن شدند که همه در این ناحیه بلافاصله واکسینه شوند.
رستوران با نورپردازی ملایمش یک محیط آرام بخشی را ایجاد میکند.
بهتره که برای مطالعه اون کتاب دست بکار بشی اگر میخواهی که اونو یک ماهه تموم کنی.
زندانی موفق به فرار از غل و زنجیرش شد. /زندانی موفق شد از غل و زنجیر ش آزاد شود. /زندانی موفق به باز کردن غل و زنجیرش شد.
جابجا شو جان، و اجازه بده تا خانم بنشیند.