تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صفحه نمایش مثلا گوشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیرمحتمل، بعید unusual

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مسابقه ورزشی مهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سرشماری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیج، وقتی انسان های زیادی برای انجام کاری دور هم جمع می شوند.

پیشنهاد
١

واقع گرایانه و عاقلانه بودن.

پیشنهاد
٠

از یک موقعیتی فهم واقع گرایانه و روشن و صریحی داشتن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک پروسه و روند مهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشگام، پیش آهنگ، هر کسی یا چیزی که خط سیر آینده را نشان می دهد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوباره روی پای خود ایستادن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیچ جوره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

وقت کافی و زیادی برای انجام کاری داستن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقت نداشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقت کافی برای انجام کاری رو داشتن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

من وقت برای انجام کاری رو ندارم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت آزادت

پیشنهاد
٠

چیزی در آستین داشتن، نقشه پنهانی داشتن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شوک زده و سورپرایز شدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ثبات قدم داشتن مهمترین عامل در موفقیت است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیاده روی به سرعت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

ماکارونی پیچ پیچی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

برای همیشه تعطیل شدن یه چیزی مثلا رستوران.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

چرخیدن در بازار و سرسری نگاه کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

فعال و پر از انرژی بودن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

عمیق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی ضعیف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی روشن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

خیلی قوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستادهای انتخاباتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جا باز کن بشینم، بکش کنار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

میشه رد بشم مثلا در سینما

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

میشه رد بشم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

یعنی از یک موقعیتی به عقب برگشتن و راجع به آن با آرامش خوب فکر کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک فردی زندگی را برای فرد دیگری سخت کند مثلاً مدام به فرد دیگر سرزنش و انتقاد کند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در یک موقعیت دشوار سخت تلاش میکنه و به راحتی تسلیم نمیشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یه سر به کسی زدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی خودش را از چشم کس دیگری دور نگه داشتن و با حرف اضافه on می آید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

کسی که برای یک مدت طولانی دیده نشده است و ریشه در ارتش دارد به معنی مفقودالاثر شدن است و خلاصه کلمه missing in action است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به تدریج کم شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

منطقه پرواز ممنوع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اگر since در آخر جمله بیاید یعنی از آن زمان تا حالا.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پایه کشت که از طریق آن بقیه گیاهان را تولید می کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

به زور وارد جایی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در مورد انسان سفر کردن و در مورد حیوان گشت و گذار کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بندر اصلی و مهم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفع مشکل، برطرف کردن مشکل.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازگرداندن کسی یا چیزی به جای اولش.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

پایین آمدن و برعکس climb up است.