تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محرک

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داشتن Ringing the tropics داشتن مناطق استوایی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن و کشتن حیوانات برای مصارف خوراکی انسان ها

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گسترش یافتن spread

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گردشگاه بزرگ برای خرید

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشکل غیرمنتظره، گرفتاری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نقطه ضعف، راه گریز

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گردش مالی سالانه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Subduction vs abduction

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Abduction vs subduction

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از اولی به دومی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پارچه هایی که بعد از شستن، آب نمی رند و کوچک نمیشن.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

New created تازه ساخته شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قضیه اینه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوباره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سه معنی دارد: ۱. به تاخیر انداختن ۲. علاقه و انگیزه کسی را برلی انجام کاری گرفتن ۳. حواس و تمرکز کسی را پرت کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماشین اتوماتیک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Airlock درهای شیشه ای که جلوی مغازه ها هست و با نزدیک یا دور شدن به آن، باز و بسته می شود.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همسفر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامرئی شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سریع

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاکت کردم در کشتی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیرقابل کنترل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بر علیه کسی پاپوش درست کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نبض بازار تو دست کسی بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من خیلی غافلگیر و سورپرایز شدم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Run a plate پیدا کردن یک پلاک ماشین

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

To bid farewell خداحافظی کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

جرات داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برو کنار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در متن پلیسی یعنی اشاره و سرنخ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکست خوردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازی های حذفی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازی گرگم به هوا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من چیکاره هستم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Put hair up موهای خود را بستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

حالت معلق

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Get turn around گم شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تزریق دوز اول واکسن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سوزن یا آمپول زدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

هم رای، متفق القول.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فقط یک ثانیه زمان میبره یعنی اینکه خیلی زود انجامش میدم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خیلی باهوش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ماهرانه، عالی، خیلی خوب He play a mean game if chess او ماهرانه شطرنج بازی می کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ورزشکار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پزشک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

گوشی را به دست کسی دادن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

داشتم I was about to call you داشتم بهت زنگ میزدم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشمان براق و درخشان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضعیف کردن مثلا چشم