پیشنهادهای ak (١,٠٥٩)
پز دادن.
۱. وقتی کسی کار آزاردهنده ای را انجام می دهد و شما از او می خواهیدکه تمام کند. میشه بس کنی؟ ۲. وقتی کسی کاری رو انجام می دهد و شما از او می خواهید که ...
go along here مستقیم برو
guilty conscience
حبس تعلیقی یعنی اینکه اگر فردی برای اولین بار جرمی را انجام دهد دادگاه برای آن فرد حبس تعلیقی حکم می کند یعنی اینکه به آن شخص می گوید شما آزاد هستید ...
You are better off برات بهتره که
وقتی صحبت چیزی بشه یا وقتی نوبت چیزی بشه و بعد از اون یا اسم یا فعل به علاوه ing می آید.
رحم اجاره ای، کسی که به جای زن نازا از طریق لقاح مصنوعی باردار میشود.
I am stumped من هنگ کردم.
برنده جایزه
زادگاه، وطن
گیرا، جذاب
well well well چشمم روشن
خوشتیپ بودن
ترک یه چیزی مثل شبکه های اجتماعی
من موافقم.
سوزن یا آمپول زدن.
I am snapped. کنترلم رو از دست دادم.
بریم سراغش
روی ابرها بودن
صحنه فیلمبرداری
بدم نمیا.
یک مکانی را با پرواز کردن ترک کردن.
خود را برای چیزی آماده کردن.
قضیه را به فال نیک گرفتن.
پس نه پس ( پ نه پ )
بری و یه چیزی رو برداری و دوباره برگردی
یعنی از یک موقعیتی به عقب برگشتن و راجع به آن با آرامش خوب فکر کردن.
اوضاع و احوال چطوره
سرویس های حمل و نقل اینترنتی مثل اسنپ
فیلم هایی که خانم ها آن ها رو دوست دارند .
خوراکی که از مواد اولیه اساسی و خوب درست می شود.
به تدریج کم شدن
اگر بعد از than اسم بیاید یعنی از، نسبت به. اگر بعد از than فعل بیاید یعنی از آنکه، نسبت به آنکه.
i m torn من مردد هستم.
به دیگران ملحق شدن و به آنها کمک کردند مثلاً در برگزاری جشن.
سبک زندگی ایموئی معمولاً کلیشه های مختلفی داره، مثلاً تمام ایموها دپرس هستن، لباس تمام مشکی می پوشن و خودشونو تیغ میزنن.
مراقب رفتارت باش
وصل شدن مثلاً آب یا گاز یا برق که قطع بود وصل شده. The electricity is back on
بیماری
دانشکده اعضای علمی دانشکده قدرت ذهنی، استعداد
بین حرف کس دیگری حرف زدن.
پاکت نامه که روش نویسنده و گیرنده و آدرس و تمبر می باشد.
کمر درد داشتن.
با یک دست چند هندوانه برداشتن.
وقت کافی و زیادی برای انجام کاری داستن.
هم رای، متفق القول.
crack someone up کسی رو خندوندن
برنامه های روزانه
سرانجام، به تدریج