تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

پز دادن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

۱. وقتی کسی کار آزاردهنده ای را انجام می دهد و شما از او می خواهیدکه تمام کند. میشه بس کنی؟ ۲. وقتی کسی کاری رو انجام می دهد و شما از او می خواهید که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

go along here مستقیم برو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

guilty conscience

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

حبس تعلیقی یعنی اینکه اگر فردی برای اولین بار جرمی را انجام دهد دادگاه برای آن فرد حبس تعلیقی حکم می کند یعنی اینکه به آن شخص می گوید شما آزاد هستید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

You are better off برات بهتره که

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

وقتی صحبت چیزی بشه یا وقتی نوبت چیزی بشه و بعد از اون یا اسم یا فعل به علاوه ing می آید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

رحم اجاره ای، کسی که به جای زن نازا از طریق لقاح مصنوعی باردار میشود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

I am stumped من هنگ کردم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

برنده جایزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

زادگاه، وطن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

گیرا، جذاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

well well well چشمم روشن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

خوشتیپ بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ترک یه چیزی مثل شبکه های اجتماعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

من موافقم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سوزن یا آمپول زدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

I am snapped. کنترلم رو از دست دادم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بریم سراغش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

روی ابرها بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صحنه فیلمبرداری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بدم نمیا.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

یک مکانی را با پرواز کردن ترک کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خود را برای چیزی آماده کردن.

پیشنهاد
١٨

قضیه را به فال نیک گرفتن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پس نه پس ( پ نه پ )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بری و یه چیزی رو برداری و دوباره برگردی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

یعنی از یک موقعیتی به عقب برگشتن و راجع به آن با آرامش خوب فکر کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اوضاع و احوال چطوره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

سرویس های حمل و نقل اینترنتی مثل اسنپ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

فیلم هایی که خانم ها آن ها رو دوست دارند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خوراکی که از مواد اولیه اساسی و خوب درست می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به تدریج کم شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اگر بعد از than اسم بیاید یعنی از، نسبت به. اگر بعد از than فعل بیاید یعنی از آنکه، نسبت به آنکه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

i m torn من مردد هستم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به دیگران ملحق شدن و به آنها کمک کردند مثلاً در برگزاری جشن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

سبک زندگی ایموئی معمولاً کلیشه های مختلفی داره، مثلاً تمام ایموها دپرس هستن، لباس تمام مشکی می پوشن و خودشونو تیغ میزنن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مراقب رفتارت باش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وصل شدن مثلاً آب یا گاز یا برق که قطع بود وصل شده. The electricity is back on

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بیماری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دانشکده اعضای علمی دانشکده قدرت ذهنی، استعداد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بین حرف کس دیگری حرف زدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پاکت نامه که روش نویسنده و گیرنده و آدرس و تمبر می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کمر درد داشتن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با یک دست چند هندوانه برداشتن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

وقت کافی و زیادی برای انجام کاری داستن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

هم رای، متفق القول.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

crack someone up کسی رو خندوندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برنامه های روزانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سرانجام، به تدریج