enhancement

/enˈhænsmənt//ɪnˈhɑːnsmənt/

معنی: افزایش، بالا بردن
معانی دیگر: افزایش، بالابردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or result of heightening, improving, or increasing, as in quality, value, attractiveness, or reputation.

جمله های نمونه

1. He was concerned with the enhancement of the human condition.
[ترجمه علی حسینی] او به تقویت شرایط انسان علاقمند بود
|
[ترجمه نرگس] او نگران افزایش بیماری های انسان ها بود.
|
[ترجمه گوگل]او نگران بهبود وضعیت انسانی بود
[ترجمه ترگمان]او نگران افزایش شرایط انسانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The most popular purposes for the grants are enhancement of the landscape and the creation of new wildlife habitats.
[ترجمه گوگل]محبوب ترین اهداف برای کمک های بلاعوض، بهبود چشم انداز و ایجاد زیستگاه های جدید حیات وحش است
[ترجمه ترگمان]رایج ترین اهداف این کمک ها، افزایش چشم انداز و ایجاد زیستگاه های حیات وحش جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. According to the first view, inspiration is an enhancement of natural, rational discernment, not a suspension or abolition.
[ترجمه گوگل]بر اساس دیدگاه اول، الهام تقویت تشخیص طبیعی و عقلانی است، نه تعلیق یا لغو
[ترجمه ترگمان]با توجه به دیدگاه اول، الهام از قدرت تشخیص صحیح، عقلانی، و نه تعلیق و یا لغو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This rejection of a distant headquarters and enhancement of their own special identity occurred some seven years after the last amalgamation.
[ترجمه گوگل]این رد یک ستاد دور و تقویت هویت خاص خودشان حدود هفت سال پس از آخرین ادغام اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]این رد دفاتر مرکزی و تقویت هویت خاص خودشان در حدود هفت سال پس از ادغام قبلی رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Such reductions might be marginal and therefore the enhancement tended to have less impact than when it was used for cross-school initiatives.
[ترجمه گوگل]چنین کاهش‌هایی ممکن است حاشیه‌ای باشند و بنابراین افزایش نسبت به زمانی که برای ابتکارات بین مدرسه‌ای استفاده می‌شد تأثیر کمتری داشت
[ترجمه ترگمان]چنین کاهشی ممکن است حاشیه ای باشد و بنابراین افزایش تاثیر کمتری نسبت به زمانی دارد که برای طرح های مربوط به مدرسه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Enhancement techniques spread the range of pixel values so that they cover the full dynamic range of the image display system.
[ترجمه گوگل]تکنیک های بهبود دامنه مقادیر پیکسل را به گونه ای گسترش می دهند که دامنه دینامیکی کامل سیستم نمایش تصویر را پوشش می دهند
[ترجمه ترگمان]تکنیک های ارتقا دامنه مقادیر پیکسل را گسترش می دهند تا محدوده دینامیکی کامل سیستم نمایش تصویر را پوشش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Automatic Contrast Enhancement feature lifts flat, under-exposed pictures, boosting mid-tones without sacrificing shadows or highlights.
[ترجمه گوگل]ویژگی ارتقای کنتراست خودکار تصاویر صاف و کم نور را بالا می‌برد و رنگ‌های میانی را بدون از بین بردن سایه‌ها یا هایلایت‌ها افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]ویژگی ارتقا اتوماتیک Contrast، بدون از دست دادن سایه ها یا هایلایت ها، بدون قربانی کردن سایه ها یا هایلایت ها، صاف و under را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An alternative explanation for the general enhancement of performance is simply that the subject populations differ between the studies.
[ترجمه گوگل]یک توضیح جایگزین برای افزایش کلی عملکرد به سادگی این است که جمعیت موضوع بین مطالعات متفاوت است
[ترجمه ترگمان]یک توضیح جایگزین برای افزایش کلی عملکرد این است که جمعیت سوژه بین مطالعات تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The most significant enhancement is the inclusion of Wysiwyg add-in which does allow reports from the spreadsheet to be rather more stylish.
[ترجمه گوگل]مهم‌ترین پیشرفت، گنجاندن افزونه Wysiwyg است که به گزارش‌های صفحه‌گسترده اجازه می‌دهد تا شیک‌تر باشند
[ترجمه ترگمان]مهم ترین افزایش، گنجاندن of است که در آن به گزارش ها از صفحه گسترده اجازه می دهد تا نسبتا شیک باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This enhancement of the greenhouse effect leads to increasing Earth-surface temperatures and global climate change.
[ترجمه گوگل]این افزایش اثر گلخانه ای منجر به افزایش دمای سطح زمین و تغییرات آب و هوایی جهانی می شود
[ترجمه ترگمان]این افزایش اثر گلخانه ای منجر به افزایش دمای سطح زمین و تغییر آب و هوای کره زمین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Happy Chip: The 810 enhancement and back-up is a circuit board which plugs into the standard disc drive for Atari computers.
[ترجمه گوگل]Happy Chip: ارتقاء و پشتیبان گیری 810 یک برد مدار است که به درایو دیسک استاندارد رایانه های Atari متصل می شود
[ترجمه ترگمان]چیپ های شاد: ۸۱۰ افزایش و بازگشت به بالا یک تخته مدار است که به دیسک استاندارد برای آتاری رایانه وصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In three-phase scanning, no enhancement was seen in areas of liquefy and necrosis in vomica.
[ترجمه زهره] . In three - phase scanning, no enhancement was seen in areas of liquefy and necrosis in vomica.
|
[ترجمه گوگل]در اسکن سه فاز، هیچ افزایشی در نواحی مایع و نکروز در استفراغ مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]در اسکن سه بعدی، هیچ افزایشی در مناطق of و نکروز تومور مشاهده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In a steam power plant, after enhancement of process control and administration, medium-loss at boiler unit is obviously reduced; scar-removing ratio is reduced from
[ترجمه گوگل]در یک نیروگاه بخار، پس از افزایش کنترل فرآیند و مدیریت، تلفات متوسط ​​در واحد دیگ به وضوح کاهش می یابد نسبت حذف اسکار از کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]در یک نیروگاه بخار پس از افزایش کنترل فرآیند و مدیریت، کاهش متوسط در واحد دیگ بخار به وضوح کاهش می یابد؛ نسبت حذف جای زخم از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result suggests that the post-tetanic enhancement process might be associated with the preganglionic acetylcholine content available for the stimulus-induced release.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می‌دهد که فرآیند افزایش پس از کزاز ممکن است با محتوای استیل کولین پیش‌گانگلیونی موجود برای انتشار ناشی از محرک همراه باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که فرآیند بهبود پس از tetanic ممکن است با محتوای استیل کولین acetylcholine در دسترس برای انتشار تحریک شده، مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افزایش (اسم)
amplification, augmentation, increase, addition, gain, intensification, accession, increment, growth, addendum, accretion, summation, enhancement, adjunction, auxesis, multiplication, scale-up

بالا بردن (اسم)
enhancement

تخصصی

[برق و الکترونیک] افزایش، ارتقا

انگلیسی به انگلیسی

• intensification; improvement; increasing of the value of
the enhancement of something is the improvement of it in relation to its value, quality, or attractiveness.

پیشنهاد کاربران

قابلیت افزایی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : enhance
✅️ اسم ( noun ) : enhancement / enhancer
✅️ صفت ( adjective ) : enhanced
✅️ قید ( adverb ) : _
بهسازی
enhancement technologies
تکنولوژی های توان افزا
بزرگ کردن
بزرگ نمایی
ارج نهادن
بالا بردن ارزش
1. He was concerned with the enhancement of the human condition.
او نگران بهبود شرایط انسانی بود.
2. The enhancement of online learning through interaction comes in both synchronous and asynchronous exchanges.
...
[مشاهده متن کامل]

افزایش یادگیری آنلاین از طریق تعامل در هر دو مبادله همزمان و غیر همزمان است.
3. The fact that Skinner's verbal diatribes are accompanied by minimum technological enhancement only add to their power.
این واقعیت که گفتگوی کلامی اسکینر با حداقل پیشرفت تکنولوژیکی همراه است ، فقط به قدرت آنها می افزاید.
4. This study was more qualitative in nature, determining the amount of exercise required for joint enhancement.
این مطالعه ماهیت کیفی تری داشته و میزان ورزش مورد نیاز برای تقویت مفصل را تعیین می کند.
Enhancement= بهبود، تقویت، پیشرفت، افزایش

تقویت کننده
بازدهی
در پزشکی به معنای بقای طولانی مدت سلول های توموری است
افزایش اضافه
به هنگام ساز:توسعه نرم افزاری و سخت افزاری
تقویت
تشدید
ترقی - پیشرفت - بهبود

انهانسمان
افراختگی
افروختگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس