تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عنوان کردن ، گفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جدا شده. مثلا منطقه ای از جنگل جدا شده.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره شیفت کاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت محوری = axial movement

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بین رفتن آب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سطح کیفیت یا استاندارد، سطح توقع

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوار حمل

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مهندسی عمران صَندوقهٔ هوا[۱] یا کِیسون ( Caisson ) گونه ای سازه نگهدارنده و ضدآب است[۲] که برای مثال در پی زیر پی پایه پل، برای ساخت سد بتنی یا تع ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوت مربع، متر مربع

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک مجموعه کسب و کار A business cluster is a geographic concentration of interconnected businesses, suppliers, and associated institutions in a parti ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Carbon sequestration به روند ذخیره کربن موجود در هوا در خاک و گیاهان گفته می شود. این روند با ذخیرهٔ کربن از هوا باعث می شود که از میزان گازِ گلخانه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسان بزرگ و مهم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نظر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغاز کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناشناخته، گمنام An unheralded scientist

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم برجسته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاییدیه نظارتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرار گرفتن در یک موقعیت به صورت غیر قابل پیش بینی و یکدفعه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوشه گل در انتهای ساقه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوشتن روی کاغذ Commit to paper

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلوه، نمود، شکل Negative light به شکل منفی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که نیاز به زمان و تلاش دارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه یابی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواندن سطحی بدون تفکر انتقادی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سختی عبور کردن و گذر کردن.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رهگیری کردن، دنبال و تعقیب کردن مثلا کشتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

= personal interest

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه گسترده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

produce something, especially when pressured or challenged "he keeps coming up with all kinds of lame excuses" تولید کردن یا تعریف کردن چیزی که چالشی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح at bay معمولا با فعل های keep و hold استفاده می شود. این اصطلاح یعنی چیزی خطرناک را در فاصله ای مناسب قرار دادن. یا مجبور باشید که با چیزی خطر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از روی دل خوشی و بدون استرس و فشار، کاری را انجام دادن .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره کارآموزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جلوگیری کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استقرار مجدد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشرفت

پیشنهاد
٠

هوش مصنوعی تجسمی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دسترس نبودن. not close enough to be touched or picked up by someone

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستمان را برای سوت زدن شبیه به فنجان کردن. form ( one's hand or hands ) into the curved shape of a cup "‘Hey!’ Dad shouted, with his hands cupped a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معتبر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمک مالی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چند over the past few millennia در طول چند هزار سال گذشته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

تلو تلو خوردن، نامنظم، شطرنجی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گارد ریل کنار خیابان ها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماده نگه دارنده