پیشنهاد‌های ابوالفضل نجفی (١١٩)

بازدید
١٤٣
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. جایگذاری ( مثلا یک فرد در یک شغل و. . ) 2. دوره کارآموزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. موفقیت بزرگ ( پیشرفت یا دستاورد یا کشف بزرگ/مهم ) 2. پیشرفت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. عایق کردن ( روکش کردن ) 2. معنای مشابه به بالایی را دارد: محافظت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. طفره رفتن از / اجتناب کردن از 2. فرار کردن از ( هر چیزی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. قدردانی/تشکر 2. درک/فهم 3. ارزیابی ( فرد ) 4. افزایش ( قیمت یا ارزش چیزی ) ( با in میاد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Adj: ورق گردان/ متحول کننده/سرنوشت ساز ( چیزی که تغییر دهنده بازی است )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صلاحیت داشتن/ واحد شرایط شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پول را دور ریختن ( در واقع همان پرداخت کردن است اما بار منفی دارد. انگار مثلا پول رو هدر دادی )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

۱. ( احساس ) ناکامی ۲. نامیدی Noun

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جرأت/جرأت مندی NOUN

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

با جرأت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

جامعه پسند ( adj )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. شورشی ( کسی که علیه حکومت شورش میکند ) 2. عصیانگر ( کسی که مثل مردم جامعه رفتار نمیکنه و ارزش های جامعه را رد میکند )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. طبقه/قشر ( در جامعه ) 2. لایه/رگه ( در زمین )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همرنگی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همریختی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. اجرا کردن ( قانون ) 2. مجبور کردن/وادار کردن ( کسی به انجام کاری یا اطاعت از قانون و. . . )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

از عهده کاری برامدن مقاابله کردن با غلبه کردن با/بر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تداخل داشتن ر وی هم افتادن ( روی هم قرار گرفتن ) هموپوشانی داشتن_ همپوشانی کردن اشتراک داشتن _

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

برداشت/ تفسیر ( از محیط اجتماعی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عفونت ( سرایت/ابتلا )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مبتلا کردن/ الوده کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتقا دادن ( سطح چیزی ) بالا بردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

Gross 1. حال بهم زن/چندش اور 2. ناخالص Adj Grossly به شدت ( به طور حال بهم زنی/ به طور چندش اوری ) Adv

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gross 1. حال بهم زن/چندش اور 2. ناخالص Adj Grossly به شدت ( به طور حال بهم زنی/ به طور چندش اوری ) Adv

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پخش /پراکندگی/ انتشار Noun

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. رئیس 2. ارشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Identify foreclosur هویت تحمیلی یا هویت ارثی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

● مشغول بودن ( درگیر ( چیزی ) شدن ) ● مشارکت کردن ● نامزد کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

V: ترکیب کردن N: ترکیب Adj: ترکیبی/مرکب N: محوطه ( ی فنس کشی یا دیوارکشی شده که دارای چند ساختمان است )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشکار/ قابل توجه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روانشناسی عصب نگر ( عصب روانشناسی )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Noun: جایزه Adj: با ارزش/ ارزشمند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متخصص اسیب شناسی روانی/اسیب شناس روان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسیب شناسی روانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

متخصص اسیب شناسی/ اسیب شناس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسیب شناسی ( پاتولوژی )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

متخصص مغز و اعصاب/ عصب شناس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصب شناسی ( نورولوژی )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متخصص اعصاب و روان/ روانشناس عصب نگر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

علت ناشناخته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ADJ عجول/عجولانه/بی فکر/بی فکرانه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

صمیمی ( نزدیک ) Adi Intimate relationship رابطه ی صمیمی ( نزدیک )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

افراد سنتی ( افراد پیرو سنت و رسوم )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

1. مسئولیت ( قانونی ) 2. بدهی ( البته باید به صورت جمع باشد و به معنی بدهی ها می شود ) مثال: assets and liabilities دارایی ها و بدهی ها 3. ( در رو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تلاش همه جانبه ( تلاش مصرانه )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصلی:همه جانبه گاهی: مصرانه _ مشترک Adj

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

- قدرت دادن/بخشیدن - صاحب اختیار و قدرت کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. رقیق _ رقیق کردن ( زیست شناسی - میکرب شناسی ) تعریف: کاستن از غلظت و قدرت محلول یا مخلوط 2. کم کردن ( ارزش/قدرت چیزی )