پیشنهاد‌های ابوالفضل نجفی (١٣٤)

بازدید
٢٦٩
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به همین ترتیب به این ترتیب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انحصارا ( منحصرا ) / صرفا / به تنهایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. توانبخشی کردن ( بازگرداندن ( کسی ) ) ( از بیماری ) 2. اصلاح کردن ( بازسازی کردن ) ( مجرم و. . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. توانبخشی 2. اصلاح/ باز پروری/ بازسازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سکونت کردن در/ساکن بودن در ( زندگی کردن در )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

1. معرفی کردن 2. وضع کردن ( تصویب کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پایدار _ قابل تحمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. تحمل کردن 2. حفظ کردن _ نگه داشتن 3. اثبات کردن ( صحت یا عدالت چیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. به تصویر کشیدن ( کسی یا چیزی ) - نشان دادن ( کسی یا چیزی ) 2. توصیف کردن ( شرح دادن ) ( با کلمات )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جیب بر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

1. جرم 2. حمله ( در ورزش ) 3. توهین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آموزش درون اجتماعی/ آموزش جامعه/ فرهنگ سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

1. سر و کار داشتن با 2. مقابله کردن با ( برخورد کردن با ) 3. معامله کردن با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پناهگاه/جای امن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1. اگزوز 2. خسته کردن ( نیروی چیزی را گرفتن/از پا دراوردن ) 3. تهی ( تمام ) کردن ( ( به طور کامل ) مصرف کردن ) 4. بیرون کشیدن ( دود، گاز ، هوا و. . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بهترین: تحریک پذیر. تند مزاج/کج خلق/بی اعصاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. کنار امدن ( با کسی ) 2. پیش رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. نامزد کردن/کاندید کردن 2. نامگذاری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصلی: تاج و تخت ( پادشاهی ) تخت پادشاهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1. قضاوت/داوری 2. حکم ( رای )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکاکانه/مشکوک/مردد Adj ############## Be skeptical of =شک داشتن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بسامد - فرکانس Noun

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لرزش - ارتعاش Noun

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عجیب است که/ جالب اینکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - خبر ( اطلاع ) محرمانه Noun 2 - خبر دادن به/اطلاع دادن به Verb

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. اختصار ( مخفف ) N 2. انقباض N 3. رکود و کساد ( در اقتصاد ) N

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - اواره_ اواره کردن 2 - جابجا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصلی: پرخاشگری می توان گفت: تهاجم N

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

اصلی: پرخاشگر ( پرخاشگرانه ) می توان گفت: تهاجمی Adj

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دارای اضافه وزن/ سنگین وزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

افزایش دادن تقویت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. نابودی ۲. ویرانی ۳. تخریب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرار دادن/ فروکردن ( چیزی را در داخل چیز دیگری ) درج کردن