mania

/ˈmeɪniə//ˈmeɪnɪə/

معنی: دیوانگی، عشق، شیدایی، علاقمندی غیر عقلانی، هیجان بی دلیل و زیاد
معانی دیگر: اشتیاق مفرط، دیوانه ی چیزی بودن، وسواس، جنون (کاری را داشتن)، (روان پزشکی) شیدایی، مانی، جنون تحریکاتی، روان شیدایی، هیجان بی دلیل وزیاد
mania _
پسوند: دیوانگی، - شیدایی، مانی [pyromania]

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: a mental or behavioral disorder characterized by obsession, compulsion, or the like.

- kleptomania
[ترجمه گوگل] لپتومانیا
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- erotomania
[ترجمه گوگل] ارتومانیا
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: great or excessive love of or enthusiasm for.

- balletomania
[ترجمه گوگل] بالتومانیا
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: an extreme desire or enthusiasm.
مترادف: enthusiasm, passion
مشابه: craze, fad, fanaticism, fascination, furor, obsession, rage, zeal

- My wife's love of animals has turned into a mania, and I fear our home is becoming some kind of zoo.
[ترجمه گوگل] عشق همسرم به حیوانات تبدیل به شیدایی شده است و می ترسم خانه ما به نوعی باغ وحش تبدیل شود
[ترجمه ترگمان] عشق زنم به حیوانات به جنون تبدیل شده است و من می ترسم خانه ما در حال تبدیل شدن به نوعی باغ وحش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a psychological disorder characterized by excitability that turns to violence in the acute stages.
مشابه: frenzy, insanity, lunacy, madness, psychosis, schizophrenia

- The medication no longer seemed to control the violent behavior caused by his mania.
[ترجمه گوگل] به نظر می رسید این دارو دیگر رفتار خشونت آمیز ناشی از شیدایی او را کنترل نمی کند
[ترجمه ترگمان] دیگر به نظر نمی رسید که این دارو رفتار خشونت آمیز ناشی از جنون او را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a mania for dancing
جنون رقص

2. he was suddenly seized by a mania for jewellery
ناگهان دیوانه ی جواهر شد.

3. gradually his love of cleanliness became a mania
عشق او نسبت به نظافت کم کم تبدیل به وسواس شد.

4. So why your sudden mania for exercise?
[ترجمه مریم سالک زمانی] این همه عشق ناگهانی شدید به ورزش از چه روست؟
|
[ترجمه گوگل]پس چرا شیدایی ناگهانی شما برای ورزش؟
[ترجمه ترگمان]پس چرا جنون ناگهانی تو برای تمرین؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has a mania for ponies.
[ترجمه گوگل]او شیدایی برای پونی ها دارد
[ترجمه ترگمان]دچار جنون اسب شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She had a mania for fast cars.
[ترجمه گوگل]او شیدایی برای ماشین های سریع داشت
[ترجمه ترگمان]شیفته ماشین های سریع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Kleptomania is a mania for stealing things.
[ترجمه گوگل]کلپتومانیا شیدایی برای دزدی چیزها است
[ترجمه ترگمان]Kleptomania یک جنون برای دزدیدن اشیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was diagnosed as suffering from persecution mania.
[ترجمه گوگل]تشخیص داده شد که او از شیدایی آزار و اذیت رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مبتلا به جنون تعقیب کیفری تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In his latter years religious mania clouded his mind.
[ترجمه گوگل]در سالهای آخر شیدایی مذهبی ذهن او را تیره کرد
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر جنون مذهبی ذهنش را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The article describes the religious mania which is sweeping the US.
[ترجمه گوگل]مقاله شیدایی مذهبی را توصیف می کند که ایالات متحده را فرا گرفته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله the مذهبی را شرح می دهد که آمریکا را جارو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He has a mania for fast cars.
[ترجمه گوگل]او شیدایی برای ماشین های سریع دارد
[ترجمه ترگمان]او یک جنون برای ماشین های سریع دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Van Gogh suffered from acute persecution mania.
[ترجمه گوگل]ون گوگ از شیدایی حاد آزار و اذیت رنج می برد
[ترجمه ترگمان]ون گوگ از جنون شدید آزار و اذیت رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had a mania for fast cars.
[ترجمه گوگل]او شیدایی به ماشین های سریع داشت
[ترجمه ترگمان]او یک جنون برای ماشین های سریع داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was a hint of mania at the corners of Defries's narrowed eyes, at the edges of her pursed mouth.
[ترجمه گوگل]در گوشه‌های چشم‌های باریک دفری، در لبه‌های دهان فشرده‌اش، نشانه‌ای از شیدایی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در گوشه و کنار لب های غنچه Defries، نوعی جنون از جنون دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The book is about the 1980s mania for mergers and takeovers.
[ترجمه گوگل]کتاب درباره شیدایی دهه 1980 برای ادغام و تصاحب است
[ترجمه ترگمان]این کتاب در مورد علاقه ۱۹۸۰ به ادغام و غلبه بر سهام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیوانگی (اسم)
derangement, frenzy, insanity, dementia, amok, madness, craziness, mania, amuck, distraction, rage, craze, rave, lunacy, delirium, furor, phrensy

عشق (اسم)
love, amour, passion, mania

شیدایی (اسم)
fascination, mania, infatuation

علاقمندی غیر عقلانی (اسم)
mania, obsession

هیجان بی دلیل و زیاد (اسم)
mania

تخصصی

[روانپزشکی] مانیا

انگلیسی به انگلیسی

• extreme excitement, intense fascination; insanity, madness
a mania for something is an excessively strong liking for it.
a mania is also a mental illness.

پیشنهاد کاربران

Mania is a English word, why you want to translate in Farsi?
شیفتگی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : mania / maniac
✅️ صفت ( adjective ) : maniac / maniacal
✅️ قید ( adverb ) : maniacally
تلفظ این کلمه مِینیا هست نه مانیا
وبه معنی اشتیاق بیش از اندازه است
مانیا به معنی عشق بزرگی و عشق خدا ست و کلا این اسم از عشق به وجود میاد
اسم من هم مانیاست
mania ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: شیدایی
تعریف: حالتی خُلقی با مشخصه های نشاط زدگی و سراسیمگی و بیش فعالی و افزایش میل جنسی و پرش افکار ( flight of ideas )
mania :
1 ) An excessively intense enthusiasm, interest, or desire: a mania for neatness; a dance mania
2 ) Psychiatry An abnormal psychological state characterized by symptoms such as elation, high energy and activity level, racing thoughts, irritability, and rapid speech, typically occurring in people with bipolar disorder.
...
[مشاهده متن کامل]

religious mania :
Hyperreligiosity is a psychiatric disturbance in which a person experiences intense religious beliefs or episodes that interfere with normal functioning. Hyperreligiosity generally includes abnormal beliefs and a focus on religious content or even atheistic content, which interferes with work and social functioning.

بله نظر مهمه پس رسیدگی کنید اسم مانیا ازظاهرش هم مشخصه یعنی ماندگار وماندنی. . . نباید اسمهای اصیل رو روی هر چیزی گذاشت خیلی ها اسمشون مانیاست لطفا رسیدگی شود
این اصلاح باید از طرف واژه شناسی انجام شودوگرنه تاثیر منفی آن روی جامعه اثر میذارد آیا پیشنهاد خواستید رسیدگی هم دارید؟از ظاهر اسم مانیا هم مشخصه که به معنی ماندن وجاودانگی هست پس لطفا طرز تلفظ آن را اصلاح
...
[مشاهده متن کامل]
کنید اون بیماری در کل تلفظش مینیا است نه مانیا . . . مانیا اسم اصیل ایرانی است. . . فقط به خاطر تشابهه نوشتاری یک طور معنی شدن. . . که main خودش در انگلیسی معنیش چیز دیگه ای است

در علم پزشکی بیماریی به نام مانیا هست که افرادی که به آن گرفتار هستند بسیار سرخوش هستند و یک نوعی از دیوانگی هست اما من با این نظر مخالفم که معنی اسم مانیا برای افراد به این معنا باشد و بله ناراحت هم می شم اگه کسی به اسمم توهین کنه
منم مانیام
خیلی خوبه آنقدر اطلاعات داری
لذت بردم
به نظر من باید معنی اسم مانیا رو اصلاح کنید
چون اسم مانیا در یونانی به معنای عشق بسیار زیاد هست
در فارسی نام مانی با الف تانیث ا در آخر به معنی جاودان و ماندنی
در کردی به معنی ماندگار
این معانی که شما اینجا گذاشتین توصیف یک بیمار ی به نام مانیا هست که حالت شیدایی و دوست داشتن بسیار زیاد هست
...
[مشاهده متن کامل]

که شیدایی و دوست داشتن بسیار زیاد در کل خصوصیت مثبتی هست در معنی یک اسم ولی در زندگی اگر به صورت یک بعدی باشه میشه بیماری
مثلا اسم آفتاب در معنی بسیار زیباست ولی اگه تاریکی و شب نباشه اونوقت منفی میشه
تمام اسم ها در معنی مثبت می تونن باشن ولی در زندگی اگر بی رویه و به صورت یک بعدی باشن منفی هست
اسم مانیا هم همین طوره در معنی عاشقی و شیدایی بسیار زیبا هست ولی به صورت یک بعدی در زندگی منفی هست
و اسم بیماری مانیا هم به همین دلیل انتخاب شده احتمالا
بنابراین به نظرم بایدمعنی اسم مانیا رو از بیماری مانیا جدا کنیم
سپاسگذارم
نام من مانیا هست و اطلاعات سطحی اینچنینی برای اشخاصی مثل من ناراحت کننده هست
مانیا به معنی بیماری روانی نیست
ولی بیماری مانیا یعنی کسی که هیجان و شادی و عشق زیاد به چیزی داره

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس