پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٦٥)

بازدید
١٢,٩٦٠
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

adjective 1 : having information ◀️Informed sources told us of the new policy. ◀️fully informed citizens/consumers/voters ◀️Please keep me informed ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

توضیح دیکشنری : noun [noncount] : the prevention or treatment of illness by doctors, dentists, psychologists, etc توضیحات ویکیپدیا : Prevention of ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

TORONTO, What a fucking city : تورنتو، عجب شهر معرکه و خفنی What a fucking Human being/Individual : چه آدم شریف و های لول و خفنی What a fucking track ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دست نیافتنی خیلی ترجمه ی خوبیه برای این کلمه با دسترس ناپذیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

پاک کننده صفحه نمایش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Nimble Agile Competent Brisk Speedy Zippy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Confectionery containing candied fruits Tutti frutti ( from Italian tutti i frutti, "all fruits"; also hyphenated tutti - frutti ) is a colorful con ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

همون Dried fruit هست به این اسم هم میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خشکبار فکر نکنم درست باشه. البته مطمئن نیستم ولی dried fruit میشه میوه هایی که خشکشون کردی Dried fruit is fruit from which the majority of the origin ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نوشتار درستش بادو تا L هست یعنی Lollipop 🔴Ice cream : بستنی ( در برگیرنده شیر - آب میشه بیرون از یخچال ) 🔴Popsicle : آلاسکا - کیم ( آب طعمدار یخ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بطری آب - قمقمه البته میم های تلفظ این دو کامه به بریتیش خیلی معروف شد که از بریتانیایی ها میخوان اینو تلفظ کنن. البته زیاده روی هم شده. چون انگلیس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

noun a dessert made with a split banana, ice cream, sauce, whipped cream, nuts, and a cherry بِنَنِسپِلِت A banana split is an American ice cream - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ضرورت، نیاز، نیاز، احتیاج، لازم بودن مطمئناً کلمه ی Necessary رو قبلاً دیدید. این اسمشه noun 1 [count] : something that you must have or do : someth ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سوتی، اشتباه خجالت آور جلوی دوربین یا در عموم دیکشنری : 🔴an embarrassing mistake usually made in public ◀️The politician's blooper [= ( Brit ) blo ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

noun count] formal] : the courses that are taught by a school, college, etc ◀️the undergraduate/mathematics curriculum ◀️The college has a liberal a ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

Scar : زخم Scared : ترسیده Scarce : کمیاب Scarcity : کمیابی Scarecrow : مترسک Screw : پیچ / گا**دن ( به عنوان فعل ) / نگهبان زندان Nail : میخ Needle ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مترسک - انسان نما - آدمک سرخرمن noun [count] : an object that looks like a person and that is placed in a field to scare birds away from crops

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

۱. جسارت و شجاعت ۲. درایت ( هنر تصمیم گیری درست و با اطمینان و مصمم بودن و عزم در شرایط سخت و نباختن انرژی ) noun noncount] informal] : 🔴courage ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مون واکر ( به انگلیسی: Michael Jackson's Moonwalker ) نام چند بازی رایانه ای دربارهٔ مایکل جکسون است که همهٔ آن ها براساس فیلم مون واکر توسط یو. اس. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

verb 1 [no obj] : to become too hot ◀️The car's engine overheated. 2 [ obj] : to cause ( something ) to become too hot ◀️I overheated the food in ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

verb 1 [ obj] : to try to make ( someone ) laugh by lightly touching a very sensitive part of the body with your fingers, a feather, etc. ◀️ Her lit ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

با چی بازی میکنی ( چه دستگاهی ) ؟ 🔵 I play video games almost everyday 🔴 ? What do you play on 🔵 I have a PS5

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ناموجود - تمام شده - به اتمام رسیده ( یعنی انقدر مردم خریدن که تمام شده ) - اتمام موجودی adjective : having all the tickets sold completely ◀️a sold ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

Pre - order : پیش سفارش دادن ( یعنی هنوز کالا وارد بازار نشده و در دسترس عموم و فروشگاه ها قرار نگرفته ولی در این موقعیت شما سفارش میدین چون میخواهید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

شرکت گیم استاپ ( به انگلیسی: GameStop ) یک شرکت خرده فروشی بازی های رایانه ای و نرم افزارهای سرگرمی آمریکایی است که شعبه اصلی آن در گریپواین، تگزاس ق ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نقض کردن ( قوانین ) ◀️joe violates the rules, has been kicked out from the party room

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

۱. بی چون و چرا - قطعی - نهایی ۲. کامل، دقیق و بهترین در نوع خود * این کلمه صفت هست adjective [more definitive; most definitive] 1 : not able to be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

( This is chaotic ( situation is not stable : اوضاع مَگسیه ( آشفته، نامنطم، به هم ریخته ) adjective [more chaotic; most chaotic] : in a state of co ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سه گانه ◀️The Lord of the Rings trilogy : سه گانه ی ارباب حلقه ها The new GTA Trilogy, The definitive edition is coming out on◀️ Playstation 4 and 5 ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اتحاد مرگبار عنوان یک بازی از سری مورتال کامبت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Forerunner Pioneer Vanguard

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

noun 1 [count] : the group of people who are the leaders of an action or movement in society, politics, art, etc. — usually singular ◀️a member of th ...

پیشنهاد
٦

Geographical Divisions

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

noun [count] : 🔴someone who is not accepted by other people ◀️She felt like a social outcast طرد شده - مطرود یا منفور - کسیکه بقیه دوست ندارن گردن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

⛩️ VERNACULAR ⛩️ زبان محلی یا گویش محلی ( انگلیسی: Vernacular ) زبان یا گویش بومی ( اغلب محاوره ای یا غیر رسمی ) یک جمعیت مشخص است؛ به ویژه وقتی که م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

همون Hi هستش به معنای سلام که به این شکل هم مینویسن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مثال : I feel shy in the social gathering : توی جمع خجالت میکشم Figure it out, Sissy : خو یه کاریش کن ترسو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Patriot : وطن پرست ( Nationalist ) Compatriot : هم وطن ( Countryman / Countrymen ) Fellow Citizen / countryfolk / fellow countryman Patriotic : وط ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

Hometown : شهر یا روستایی که توش بدنیا اومده اید و بزرگ شده اید Homeland : کشوری که توش بدنیا اومدید و بزرگ شده اید ( وطن - میهن - سرزمین مادری ) ت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

I can't get enough of this song : از این آهنگ سیر نمیشم ( قفلی زدم روش )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱. خز به پوست مودار تعدادی از پستانداران گفته می شود که اغلب فرآوری و رفو می شود تا به عنوان پوستین در لباس ها به کار رود. ( Fur ) ۲. ( در اسلنگ و ع ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Fragrant کاملاً متضاد Stinky و smelly هست. با معنای معطر و خوشبو adjective [more fragrant; most fragrant] : having a pleasant and usually sweet sme ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مثال : 🔴 you are so beautiful 🔵 I'm actually not Beautiful. But if you're hitting on someone else that's different story داستانش فرق داره If you' ...

پیشنهاد
٧

How's your day going ? Today is like every other day : مثل هر روز امروز مثل روزای دیگس. فرق چندانی نداره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱. تاس ( نه به معنای کچل، تاسِ بازی ) ( n ) ۲. خورد کردن غذا به قطعات کوچک ( v ) ۳. یک بازی قمار که با تاس انجام میشه ( n ) a small cube that is ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

تمیز کردن ( جمع کردن ) - مرتب کردن Let's tidy up the dolls / let's tidy everything up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

آدم تنبلی که فعال نیست و اکثر عمرش رو داره با گوشیش وَر میره یا داره تلوزیون میبینه. یعنی همش سرش تو گوشی و تلوزیون و کامپیوتره 🌠a person who spend ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به شدت تنبل - تن لش - باسن گشاد - کسیکه لنگش رو میندازه رو اون لنگش و مل روز میخوره و می خوابه و گیم میزنه یا فیلم میبینه، از خونه به ندرت بیرون می ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱. خودتو ببین - خودتو نگاه کن ( یا منظور گوینده اینه که ریدی و اوضاعت داغونه یا منظورش اینه خیلی اوضاعت ردیف خوب و عالیه ) ۲. چه خوشگل شدی ( با تن ص ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در حال حاضر، فعلاً، الان مثال : 🔴Tell us a joke 🔵 I'll do it later. At the moment It may not be funny