porcupine

/ˈpɔːrkjəˌpaɪn//ˈpɔːkjʊpaɪn/

معنی: جوجه تیغی، تشی، خارپشت کوهی، خارپشت جبلی
معانی دیگر: (جانور شناسی) جوجه تیغی، خارپشت (تیره های hystricidae و erethizontidae که جونده هستند)، خار انداز، راورا، وار موک، پیهن، سیخول، خاردار کردن، خراشاندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several large rodents covered with long, stiff, sharp quills.

جمله های نمونه

1. does a porcupine really shoot its spines?
آیا جوجه تیغی واقعا تیغ می پراند؟

2. A porcupine is covered with prickles.
[ترجمه پرهام شکیبایی] جوجه تیغی با تیغ پوشیده شده است
|
[ترجمه گوگل]خارپشتی با خار پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]prickles است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or the do-probe-me inaccessibility of a porcupine.
[ترجمه گوگل]یا غیرقابل دسترس بودن جوجه تیغی
[ترجمه ترگمان]یا the - من - من را از یک جوجه تیغی ترک می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But this porcupine had no scratch on its belly; it had been attacked at the front end instead.
[ترجمه گوگل]اما این جوجه تیغی هیچ خط و خش روی شکمش نداشت در عوض در قسمت جلو مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]اما این جوجه تیغی هیچ خراش روی شکمش نداشت؛ به جای آن مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Puffers Closely related to the porcupine fish are the puffers.
[ترجمه گوگل]پوفرها ماهی های خارپشت نزدیک نزدیک به ماهی جوجه تیغی هستند
[ترجمه ترگمان]Puffers دقیقا مربوط به ماهی خارپشت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Research at the Porcupine Abyssal Plain Sustained Observatory site was supported by the European Union and the Natural Environment Research Council of the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در سایت رصدخانه پایدار دشت Porcupine Abyssal توسط اتحادیه اروپا و شورای تحقیقات محیط زیست طبیعی بریتانیا پشتیبانی شد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در این جوجه تیغی از سوی اتحادیه اروپا و شورای تحقیقات محیط زیست طبیعی بریتانیا مورد حمایت قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a philosophy parable, call philosophy of porcupine.
[ترجمه گوگل]یک مَثَل فلسفی وجود دارد که آن را فلسفه جوجه تیغی می نامند
[ترجمه ترگمان]یک حکایت فلسفی بنام فلسفه of وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Porcupine caribou herd grazes near Beaufort Lagoon in Alaska's Arctic National Wildlife Refuge.
[ترجمه گوگل]گله کاریبوی پورکوپین در نزدیکی مرداب بوفورت در پناهگاه حیات وحش ملی قطب شمال آلاسکا می چرید
[ترجمه ترگمان]جوجه تیغی گله caribou در نزدیکی Beaufort Lagoon در پناه گاه حیات وحش قطب شمال آلاسکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Porcupine gets mittens. Rabbit gets a new vest. Blue Jay gets a bonnet .
[ترجمه گوگل]جوجه تیغی دستکش می شود خرگوش یک جلیقه جدید می گیرد بلو جی کلاه می گیرد
[ترجمه ترگمان]Porcupine دستکش داره خرگوش یک جلیقه جدید می گیرد جی آبی \"کلاه داره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Any of several spiny animals, such as the porcupine that are similar to the hedgehog.
[ترجمه گوگل]هر یک از چندین حیوان خاردار، مانند جوجه تیغی که شبیه جوجه تیغی است
[ترجمه ترگمان]هر یک از چندین حیوان خاردار مانند جوجه تیغی که شبیه جوجه تیغی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the sharp hollow spines of a porcupine or hedgehog.
[ترجمه گوگل]یکی از خارهای توخالی تیز جوجه تیغی یا جوجه تیغی
[ترجمه ترگمان]یکی از تیغ های تیز a جوجه تیغی یا جوجه تیغی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One spaniel charged a porcupine five times — with a cost to remove the quills at $250 per poke. Another dog had buckshot removed from its hindquarters.
[ترجمه گوگل]یک اسپانیل پنج بار یک جوجه تیغی را شارژ کرد - با هزینه برداشتن قلاب ها 250 دلار برای هر پوکه سگ دیگری از قسمت عقبی خود ساق پا برداشته شد
[ترجمه ترگمان]یک سگ، ۵ بار به خارپشت متهم شد - با هزینه ای برای پاک کردن قلم های پر در هر سوراخ ۲۵۰ دلار سگ دیگری از روی نیم تنه عقبی خود برداشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Having sexual relations with a porcupine is illegal.
[ترجمه گوگل]داشتن رابطه جنسی با خارپشت غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]داشتن روابط جنسی با جوجه تیغی غیر قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Whenever there's prickly situation, this dandruff - laden porcupine is sure to be far, far away.
[ترجمه گوگل]هر زمان که وضعیت خاردار وجود داشته باشد، مطمئناً این جوجه تیغی با شوره سر بسیار دور است
[ترجمه ترگمان]هر زمان که وضعیت prickly وجود دارد، این جوجه تیغی مملو از شوره سر، بسیار دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوجه تیغی (اسم)
urchin, hedgehog, porcupine

تشی (اسم)
porcupine

خارپشت کوهی (اسم)
porcupine

خارپشت جبلی (اسم)
porcupine

تخصصی

[نساجی] زننده غلتکی خاردار حلاجی - سیلندر خاردار شانه فرانسوی

انگلیسی به انگلیسی

• large rodent covered with long sharp quills (native to europe and north america)
a porcupine is an animal with many long, thin, spines on its back.

پیشنهاد کاربران

Porcupine : خارپشت ( تَشی )
Hedgehog : جوجه تیغی
Porcupine : بزرگتره. گیاهخواره. تیغ هاش بزرگتره و البته تیغهاش به هرچیزی که نزدیکش بشه فرو خواهد رفت
Hedgehog : کوچکتر. همه چیز خوار. تیغ هاش نمیریزه و کنده نمیشه 🦔
* گوگل به اشتباه Porcupine رو هم جوجه تیغی ترجمه میکنه
porcupineporcupineporcupineporcupineporcupine
جوجه تیغی

بپرس