deist

/ˈdiːəst//ˈdiːɪst/

معنی: خدا پرست، خداگرای
معانی دیگر: معتقد به خدا باوری برهانی، خدا باور، خداشناس

جمله های نمونه

1. French Enlightenment writer, deist and philosopher Voltaire died at the age of 84 on May 30 th.
[ترجمه گوگل]ولتر، نویسنده، دیست و فیلسوف فرانسوی روشنگری در سن 84 سالگی در 30 می درگذشت
[ترجمه ترگمان]ول تر، فیلسوف عصر روشن گری فرانسه، در سن ۸۴ سالگی در سی ام مه در سن ۸۴ سالگی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jefferson himself may not have been a full-fledged Deist, but he certainly shared some of the views held by Deists.
[ترجمه گوگل]شاید خود جفرسون یک دئیست تمام عیار نبوده باشد، اما مطمئناً با برخی از دیدگاه‌های دئیست‌ها اشتراک داشت
[ترجمه ترگمان]خود جفرسون ممکن است یک Deist تمام عیار نبوده باشد، اما قطعا برخی از دیدگاه های ارائه شده توسط Deists را به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Yongle Mural although is to promote Deist theory, it contains traditional aesthetic standards in Chinese painting of People merges in one with universe, form merges into one with its spirit.
[ترجمه گوگل]نقاشی دیواری یونگل اگرچه برای ترویج نظریه دئیست است، اما حاوی استانداردهای زیبایی شناسی سنتی در نقاشی چینی از ادغام مردم با جهان، ادغام فرم با روح آن است
[ترجمه ترگمان]Yongle Mural گرچه برای ترویج نظریه Deist است، اما حاوی استانداردهای زیبایی شناسی سنتی در نقاشی چینی مردم است که در یکی از جهان به هم ادغام می شوند، شکل به یکی با روح خود ترکیب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These translations are believed to have had considerable influence on European thinkers of the period, particularly on the Deist philosophers of the Enlightenment.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که این ترجمه ها تأثیر قابل توجهی بر متفکران اروپایی آن دوره، به ویژه بر فیلسوفان دئیست عصر روشنگری داشته است
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که این ترجمه ها، تاثیر قابل توجهی بر اندیشمندان اروپایی دوره، به ویژه بر فلاسفه Deist عصر روشن گری داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Article 51 Where a mortgagors acts are likely to cause the value of the mortgaged property to decline, the mortgagee shall be entitled to demand that the mortgagor cease and deist from such acts.
[ترجمه گوگل]ماده 51 - هرگاه مرتهن عمل کند که موجب کاهش ارزش مال مرهونه شود، مرتهن حق خواهد داشت که مرتهن را از این اعمال منصرف کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۵۱ در جایی که اقدامات mortgagors به احتمال زیاد موجب کاهش ارزش املاک خریداری شده می شود، the مجاز خواهد بود که تقاضا کند که \"mortgagor\" و deist از چنین اقداماتی پایان یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The author firstcomplains of his being charged both with espousing the doctrines of Spinoza,and with being a Deist, two opinions directly contradictory to each other.
[ترجمه گوگل]نویسنده ابتدا از متهم شدنش به حمایت از آموزه های اسپینوزا و هم به دلیل دئیست بودن، شکایت می کند، دو عقیده که مستقیماً با یکدیگر متناقض هستند
[ترجمه ترگمان]نویسنده مدعی است که هر دو را متهم به طرفداری از عقاید اسپینوزا، و با being، دو عقیده که به طور مستقیم با هم متناقض هستند، متهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However, in his own era, Descartes was accused of harboring secret deist or atheist beliefs.
[ترجمه گوگل]با این حال، در دوران خود، دکارت متهم به داشتن عقاید مخفی دئیستی یا ملحد بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، در دوران خودش، دکارت متهم به پناه دادن به عقاید فرقه ای یا ملحد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Fairy Tree symbolizes the meaning of growing up and the writer as a deist.
[ترجمه گوگل]درخت پری نماد معنای بزرگ شدن و نویسنده به عنوان یک دیست است
[ترجمه ترگمان]درخت پری نماد رشد و نویسنده به عنوان یک ملحد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خدا پرست (اسم)
deist, theist

خداگرای (اسم)
deist

انگلیسی به انگلیسی

• person who believes in the existence of a supreme being

پیشنهاد کاربران

گروهی از افراد انکار وجود خدا را نمی پسندند. همچنین بر این باورند که قطعا این همه چیز با این همه نکته بسیار ریز را جز پروردگار کسی نه می تواند خلق کند و نه حتی در ذهن خود بگنجاند.
انها از طریق تواف و نماز به خالق شان نزدیک نمی شوند ، انها با فکر و قدرت اختیار شکر گذار تمام نعمات خدا هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

این دسته از افراد بهتر است در جایی زندگی کنند که به تفکرات هر فرد احترام گذاشته شود.
خدا نگهدار تمام این موجودات باشد

تعریف Deism :
دادارباوری یا خدااِنگاری یا دئیسم ( به انگلیسی: Deism ) برگرفته از واژه لاتین deus به معنای [خدای]، فلسفه ای است که می گوید خدایی وجود دارد و به عنوان آفریننده و دادار، عامل خلق همه چیز است؛ دئیسم مداخلهٔ مستقیم خداوند در عملکرد جهان را رد می کند ( خداباوری دین ناباورانه ) . دادارباوری، مرتبط با فلسفه دینی و جنبشی است که وجود خدا را از طریق عقل استنتاج می کند. دادارباوری دربارهٔ اینکه خدا در خارج از گیتی چه انجام می دهد، هیچ گونه موضع گیری نمی کند. این رویکرد برخلاف اصل اعتمادگرایی در ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت است که بر وحی در کتب تکیه می کنند. خداانگاران بیشتر، رویدادهای فراطبیعی مانند معجزه و پیش گویی را رد می کنند و باور دارند که خدا در زندگی انسان ها و قوانین طبیعی گیتی مداخله نمی کند. آنچه که آئین های سازماندهی شده، وحی و کتاب آسمانی می نامند، خداانگاران تفسیرها و برداشت های دیگر می دانند. به باور خداانگاران بزرگ ترین هدیه ای که خدا به انسان داده است، دین نیست، بلکه قدرت درک و استنتاج و نتیجه گیری است. می توان گفت خداانگاران خدا را تنها یک خالق می دانند نه یک ناظر.
...
[مشاهده متن کامل]

دادارباوری در قرن ۱۷ و ۱۸ در دورهٔ روشنگری به ویژه در فرانسه، بریتانیا، ایالات متحده رواج بسیار یافت. همچنین در میان مسیحیانی که نمی توانستند مفاهیمی مانند سه گانگی خدا، الٰهی بودن مسیح، معجزه ها، بی خطایی نوشته ها یا عصمت وحی را قبول کنند، امّا به خدای یکتا اعتقاد داشته باشند. در ابتدا گروه خاصّی تشکیل نشده بود، ولی این بینش بعدها باعث به وجود آمدن آیین هایی مانند توحیدگرایی و جهان گرایی توحیدگرا بودن شد و تا امروز به شکل های دادارباوری مدرن و دادارباوری کلاسیک ادامه دارد.
خلاصه
دئیسم ( Deism ) یعنی اعتقاد به خدایی بی نقص در آفرینش که نیازی به دخالت در امور هستی جهت اصلاح نقوص ندارد. [نیازمند منبع]
پیرامون دادارباوری
دادارباوری خود زیر مجموعه ای از خداشناسی است. هر دو شامل باور به خدا هستند. مانند خداشناسی، دادارباوری باوری بنیادی است که ادیان می توانند برمبنای آن ایجاد شوند. مانند ادیان یهودیت، مسیحیت، اسلام که براساس خداشناسی بنا شده اند؛ آیین های جهان گرایی توحیدگرا و کنفوسیانیسم نیز براساس دادارباوری ایجاد شده اند. همچنین دادارباوری به یک سری اعتقادات شخصی دربارهٔ نقش طبیعت در معنویّت نیز منسوب می شود.
باورهای دادارباوری دربارهٔ موضوعات دینی گوناگون، دیدگاه های متفاوت بسیاری دارند.
🔴🔴 به کسی که به Deism عقیده داره Deist میگویند

دادارباور.

بپرس