پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٦٥)

بازدید
١٢,٩٦٤
پیشنهاد
٩

یک نظام اقتصادی که مبتنی بر مالکیت خصوصی است. سرمایه داری یا کاپیتالیسم ( به انگلیسی: Capitalism ) ، یا سرمایه محوری یک نظام اقتصادی است که در آن پ ...

پیشنهاد
٨

مبارزهٔ طبقاتی عبارتست از مبارزه ای که با اشکال گوناگون بین طبقهٔ استثمارگر و استثمار شونده جریان دارد و بیانگر خصلتِ آشتی ناپذیر منافع دوطبقه است. م ...

پیشنهاد
٨

شاخص توسعهٔ انسانی ( نام علمی: Human Development Index ( HDI ) ) ، شاخصی ترکیبی است برای سنجیدن موفقیت در هر کشور، در سه معیار پایه از توسعهٔ انسانی: ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Social gap هم میشه گفت به معنی فاصله ی طبقاتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

⬛ ECONOMIC INEQUITY ⬛ نابرابری اقتصادی تفاوت موجود در معیارهای مختلف از نظر رفاه اقتصادی در میان افراد یک گروه، در میان گروه های موجود در یک جمعیت، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اصطلاحات دستوری/گرامری : اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : سوال 🔴 Answer : پاسخ - جواب 🔴 Definition : تعریف 🔴 Meaning : معنا 🔴 Word : واژه - ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : سوال 🔴 Answer : پاسخ - جواب 🔴 Definition : تعریف 🔴 Meaning : معنا 🔴 Word : واژه - کلمه 🔴 Verb : فعل 🔴 Adjec ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : سوال 🔴 Answer : پاسخ - جواب 🔴 Definition : تعریف 🔴 Meaning : معنا 🔴 Word : واژه - کلمه 🔴 Verb : فعل 🔴 Adjec ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ARCHAEOLOGY : باستان شناسی ARCHAEOLOGIST : باستان شناس ARCHAEOLOGICAL : مربوط به باستان شناسی ARCHAEOLOGICALLY : بطور باستان شناسانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

باستان شناسی [noncount] : a science that deals with past human life and activities by studying the bones, tools, etc. , of ancient people 🔵ARCHAEOL ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

⬛ STATICS ⬛ استاتیک / ایستایی noun [noncount] technical : the science that studies the relationship between forces that keep objects in balance ⬛ ST ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

⬛ STATICS ⬛ استاتیک noun [noncount] technical : the science that studies the relationship between forces that keep objects in balance ⬛ STATISTICS ⬛ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

هندسه noun [noncount] : a branch of mathematics that deals with points, lines, angles, surfaces, and solids GEOMETRIC صفت GEOMETRICAL صفت GEOMETRICA ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

الهیات - خدا و یزدان شناسی همون هدیه های آسمانی دوران مدرسمونه دیگه 😄 noun 1 [noncount] : the study of religious faith, practice, and experience : ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

AFFIX : وند PREFIX : پیشوند SUFFIX : پسوند INFIX : میانوند CIRCUMFIX : پیراوند TRANSFIX : تراوند بیناوند SIMUIFIX : دگروند INTERFIX : درون وند SUPRAF ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تمام معنی های bow طبق ویکی پدیا : 1. a long wooden stick with horse hair that is used to play certain string instruments such as the violin 2. to b ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

MUSLIM WORLD جهان اسلام یا اُمَّتِ اسلام ( به عربی: �العالم الإسلامی� یا �الأمة الإسلامیة� ) اصطلاحی است برای سرزمین هایی که بیش از پنجاه درصد مردم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Pistachio : پسته Walnut : گردو Almond : بادام Cashew : بادام هندی Hazelnut : فندق Raisin : کشمش Peanut : بادام زمینی یا پسته شامی هم میگن ( pea یا gr ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

معدوم نشدنی - تخریب ناپذیر - معدوم نشدنی - نشکن - خراب نشدنی - ویران یا نابود نشدنی - فنا ناپذیر ◀️ I woke up screaming I felt my heart sink in I mi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ابرشرکت خوشه ای آلمانی زیمنس آگ، ( به آلمانی: Siemens AG ) ابرشرکت خوشه ای آلمانی چندملیتی است، که دفتر مرکزی آن در شهر مونیخ قرار دارد و بزرگترین ش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Key terms : اصطلاحات کلیدی Technical terms : اصطلاحات فنی ( تخصصی ) Specialized terms : اصطلاحات تخصصی ( Professional )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. سکوی پرتاب ۲. صفحه کلید رنگارنگی که در موسیقی۰ و خصوصاً آهنگ سازی نقش داره ۳. لانچ پد ( به انگلیسی: Launchpad ) نام یک وب سایت اینترنتی و همچنین ی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیه یا پی : پیه چربی گرفته شده از گوشت گاو، گوشت گوسفند، خوک یا دیگر جانوران است. پیه شامل تری گلیسیریدها ( چربی ) است که بیشتر از اسید استاریک و ان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

زنده باد زدگی Vive life Lev

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Example / مثال : One could argue that every generation seems a little more narcissistic than the last, puffing out its chest and going out into the ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Traitor : خائن ( اسم ) Traitorous : خائنانه/خائن ( صفت ) Treat : رفتار کردن - برخورد کردن Trait : ویژگی - مشخصه - خصلت - صفت Characteristic : مشخصه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Plural of Trait meaning Characteristic

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Egoism : خودپرستی ( N ) Narcissist : خودشیفته ( کسی که بسیار شدید خودشو تحسین میکنه و دوست داره ) ( N ) Narcissistic : خودشیفته ( adj ) Narcissism ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

⬛ Monilial : 🔴of the fungi genus monilia ⬛ MILLENNIAL : 🔴relating to a millennium or to the year 2000 : ◀️millennial celebrations 🔴born in the ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Maximalism یا Maximalisme جبهه مخالف Minimalism هست در هنر، ماکسیمالیسم ( به فرانسوی: Maximalisme ) یک فلسفه و حرکت انتقادی علیه مینیمالیسم محسوب شد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

⬛ تعریف ویکی پدیا برای MINIMALISM : ساده گرایی یا مینیمالیسم ( به انگلیسی: Minimalism ) یا کمینه گرایی یا هنر کمینه یا هنر موجز یک مکتب هنری است که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بجنگ برو جلو It means if you have problems goin'on , Things are difficult, just work past it Yes, it means to push, struggle or fight through a sit ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Have a Good day : ( امیدوارم ) روز خوبی داشته باشی ( د ) Have a Great day : ( امیدوارم ) روز عالی ای داشته باشی ( د )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Example : 🔵 ? Can you explain it to me 🔴 *She explained it clearly* 🔵That is it. Thank you pass lindy for the information And Thank you guys for ...

پیشنهاد
٤

Decision is yours to make : تصمیم ( تصمیمش ) با شماست یا میشه گفت Final decision should be made by you : توسط شما گرفته شود final decision should be ...

پیشنهاد
٤

تصمیم با شماست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. اگه بصورت تک بیاد میشه " گرفتم، متوجه شدم و فهمیدم " ۲. گذشته understand هست ◀️ You'll probably be understood if you just use hiragana

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دو تا کاربرد داره این عبارت : ۱. در برگشت توهین یا احترام، تبریک و احوالپرسی ( تو هم همینطور ) ۲. با همون معنی Over to you ( بقیش با تو - نوبت شماس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هم - همچنین - به همین ترتیب/منوال - به علاوه - همینطور ◀️ It was my honor talking to you all Likewise : همچنین ◀️still showing love to X, you a real ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاملاً - بطور کلی مثال : "Back to you" vs "back for you" They are entirely different in meaning, though there will be some contexts in which eithe ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

در حالیکه ( وقتی میخواید به شنونده گوشزد کنید که چطور دو نفر یا گروه یا دو چیز با هم تفاوت دارن، این حرف ربط به کمکتون میاد : یعنی نقشی مثل But رو ای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱. الساعه - فوراً - فِلفور ۲. همزمان یا بطور همزمان - در یک زمان 1. immediately ◀️ "I fell asleep at once" ⬛SIMILAR : immediately / right away / r ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نوبت شماست - بقیش با تو - با تو INFORMAL 🔴used to say that it is now your turn or responsibility ◀️"it's over to you, the people of Scotland, to de ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

🔴Comprehensible : قابل درک و فهم - فهمیدنی ( understandable ) 🔴Comprehensive : جامع و کامل - فراگیرنده و دربرگیرنده ( Thorough ) 🔴Adhesive : چسب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

i love how Korean dramas are getting recognized. deserves it خوشم میاد کی دراماها دارن شناخته میشن ( در سطح جهانی ) . لیاقتش رو دارن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

🔴 because of the nature of someone or something : ◀️ Circus performers are, by definition, risk takers ◀️ Milfs are by definition proven Marriage ma ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

صد البته - چراکه نه - با کمال میل - با تموم وجود You can say 'by all means' to tell someone that you are very willing to allow them to do something. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Orc vs Ogre خیلی به هم شباهت دارن تصاویرش رو براتون میزارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تعاریف : 1. someone who is destined for Hell. 2. the subtitle for the 2nd Hellrasier movie. 3. someone who searches for Hell. 4. someone that is ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Rich in Protein, Poor in Calories : سرشار از پروتئین، کم کالری ( از لحاظ مالری ضعیف ) * Implicit reference to jizz *