پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٦٥)
۱. قیام ( مردم علیه حکومت به منظور تغییر نظام سیاسی ) - طغیان ( n ) ۲. سرپیچی - یاغی گری - نافرمانی - عصیان ( n ) * هر دایره ی قرمزی ( 🔴 ) که میب ...
۱. اغتشاش عمومی خشونت آمیز علیه مقامات، اموال یا مردم ( شورش و عصیان ) - حرکت دسته جمعی مردم بطور خشن ( N ) ۲. معرکه ( فرد ) - شیطون بلا - فرد خیلی ...
۱. وحشی بازی درآوردن - آشوب، غوغا و سر و صدا بپا کردن - راه رفتن و درب و داغون کردن هرچیزی که جلوت باشه و یا گیرت بیاد ۲. وحشی بازی - وحشی گری - رفتا ...
دلخور - آزرده خاطر - رنجور - ناراحت ( که خیلی شدید نیست ) adjective 🔴slightly angry; irritated ◀️"Kelly was annoyed with him" ◀️I was so annoyed w ...
به خشم بسیار شدید میگن غضب تلفظ : غَضَب ghazab زیاد در رابطه با خدا استفاده میشه. مثلاً میگن مواظب باش مورد غضب خداوند قرار نگیری اگه میخواید بدونید ...
خشم ( Anger ) یا عصبانیت وضعیتی روانی است که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید می گنجد. معلول های فیزیکی خشم شامل تند شدن ضربان قلب و افزایش فشار خون ...
خشم ( Anger ) یا عصبانیت وضعیتی روانی است که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید می گنجد. معلول های فیزیکی خشم شامل تند شدن ضربان قلب و افزایش فشار خون ...
۱. بسیار بزرگ و عظیم و شدید ۲. بسیار خوب و عالی - شگفت آور - فوق العاده adjective [more tremendous; most tremendous] 1 : very large or great ◀️He ha ...
? Why are you coming downstairs Go upstairs چرا داری از پله ها میای پایین ؟ برو بالا
1. A bag of milk ( کیسه شیر ) 2. slang term for a woman's breasts ( در اسلنگ : ممه - پستون ) ◀️ ? That blonde's got some great milkbags. Are they r ...
احساساتم خدشه دار شند - به دل نگرفتم - بهم بر نخورد - ناراحت نشدم I was not offended or insulted by what you just said. Said as a set response when ...
Matriarchy : زن سالاری - مادر سالاری Patriarchy : مردسالاری - پدرسالاری Matriarchal : زن/مادر سالارانه Patriarchal : مرد/پدر سالارانه
noun [noncount] 🔴formal : a strong feeling of dislike or disgust ◀️They expressed their repugnance at the idea ◀️They felt nothing but repugnance f ...
تنفر - بی میلی - انزجار - ناسازگاری - مغایرت - زدگی noun 🔴 a strong feeling of not liking something 🔴 Aversion means opposition or repugnance [coun ...
( صفت ) مرموز و اسرار آمیز - محرمانه - ناشناخته adjective [more arcane; most arcane] : secret or mysterious : known or understood by only a few peop ...
MAYOR : شهردار GOVERNOR : فرماندار فرماندار است که اداره یک شهرستان یا محدوده اداری کوچکتر از استان را بر عهده دارد و نام و وظایفش در کشورهای گوناگ ...
۱. دین ستیزانه - کفر آمیز - نامقدس ۲. بدجنس - بدجنسانه - خبیث - خبیثانه ۳. افتصاح و عظیم adjective 1 : not showing respect for a god or a religion ...
آدم فیک - ریاکار - دو رو - غیرصمیمانه - نانجیب - دغل باز کسیکه امین نیست - متقلب 🔰ADJECTIVE informal 1 : not true, real, or genuine : intended to m ...
بیا بالا بشین ( بیا یه میکروفون رو اشغال کن و شروع کن به حرف زدن ) توی اپ هایی مثل Clubhouse زیاد شنیدم میگن و استفاده میشه
۱. دشمنی که شکست دادنش بطرز وحشتناکی سخت و دشوار و تقریباً غیر ممکنه noun [count] : 🔴an opponent or enemy that is very difficult to defeat ◀️He wil ...
( Variable ( Mathematics : متغیر
اختلاس verb : to steal money that you have been trusted with [ obj] ◀️He was caught embezzling money/funds from his clients. [no obj] ◀️He was convi ...
مجاز و قادر به انجام کاری She is allowed to meet other guys - whoever, whereever, whenever she want. Cause you're not the Boss. She is
⬛ UTOPIA ⬛ آرمان شهر - مدینه فاضله an imaginary place in which the government, laws, and social conditions are perfect ⬛ DYSTOPIA ⬛ پاد آرمان شهر - ...
نگران نباش - غمت نباشه Don't sweat it : 🔴 used to urge someone not to worry 🔴 something that you say in order to tell someone not to worry means ...
OPEN UNIVERSITY : دانشگاه آزاد STATE UNIVERSITY : دانشگاه دولتی ⬛ STATE UNIVERSITY ⬛ a university managed by the public authorities of a particular ...
چه تعداد روز ؟ چند روز ؟ ? How many days are left till New Year's day چند روز تا روز سال نو مونده ؟
I'm not in the mood to go to buy some bread حوصلم نمیاد برم بیرون نون بگیرم
To feel blue means to feel sad. Examples: I don't want to go out. Since my boyfriend left me I've been feeling blue غمگین/اندوهگین/ دل آزرده / محزون/ ...
I feel blue
غصه نخور - نگران نباش DON'T FRET 🔴A cooler way to say "don't worry Person - I TOLD YOU TO STAY HOME AND CLEAN YOUR ROOM! you - Don't fret, Mom, I ...
مجمع الجزایر noun [count] : 🔴 a group of islands 🔴 Collection of islands
⬛ BERMUDA ⬛ مجمع الجزایری در اقیانوس اطلس برمودا ( با نام رسمی: جزایر برمودا، در انگلیسی: The Bermuda Islands ) نام مجمع الجزایری است که یکی از سرزم ...
۱. فن دو آتیشه ( N ) ۲. متعصب مذهبی یا حکومتی ( N ) noun [count] 1 : a person who is very enthusiastic about something ◀️I became a boating fanati ...
دستور کار - دستور جلسه - موضوع مورد بحث برنامه noun [count] 1 : a list of things to be considered or done ◀️The committee set the agenda for the nex ...
مثال : Elon wanted to invent New Spaceships/spacecrafts that are actually Reusable. NASA didn't have this technology those days
Get off the way : از سر راه برو کنار Get of my way : از سر راهم برو کنار
I'd love to live a mansion like a King. Just imagine everything is getting handed to you من دوست دارم در یک عمارت مانند یک پادشاه زندگی کنم. فقط تصور ...
۱. خرده چوب، شیشه، پلاستیک یا یک ماده دیگه ۲. خرد کردن و بصورت باریکه و تراشه و خرده در آوردن 🔴a small, sharp, broken piece of wood, glass, plastic ...
noun a collection of integrated circuits which are designed to function together as a unit, especially to perform a particular task within a computer ...
1 ) Archimedes : ارشمیدس 2 ) Aristotle : ارسطو 3 ) Plato : افلاطون 4 ) Hippocrates : بقراط 5 ) Socrates : سقراط 6 ) Isocrates : ایسوکراتس 7 ) Anaxag ...
بهبود بخشیدن - ارتقا دادن - تقویت کردن - افزایش دادن verb [ obj] : 🔴 ( to increase or improve ( something ◀️You can enhance the flavor of the dish ...
همه چیزدان، همه فن حریف یا جامع الاطراف ( به انگلیسی: Polymath ) که با علامه، بحرالعلوم، حکیم، جامع معقول و منقول و هزار فن نیز قرابت معنایی دارد؛ به ...
Cardboard : کارتن ( یک نوع محصول کاغذی ) Cardboard box : جعبه کارتنی Carton : جعبه کارتنی مواد غذایی یا کالاهی کوچکتر Cartoon : پویانمایی - انیمیشن
🔴 Caricature : کاریکاتور ( از فرانسوی: caricature ) نوعی نقاشی است که سوژهٔ دلخواه را به صورت مضحک و خنده آوری ترسیم می کند. واژهٔ کاریکاتور که اصل ...
Conjugation : صرف فعل Conjunction : حرف ربط - پیوند واژه
( Lemma ( Morphology : بُن واژه - مدخل Grammatical Conjugation : صرف فعل دستوری
Neuroimaging : تصویربرداری عصبی Physiology : کاراندام شناسی Anatomy : کالبد شناسی Autopsy : کالبدگشایی dissection : کالبدشکافی Audiology : شنوایی شنا ...
قشربندی جدایی اقشار جامعه به صورت ناعادلانه بر مبنای ثروت ، قدرت ، نژاد و غیره قشربندی اجتماعی ( به انگلیسی: Social stratification ) اصطلاحی در دانش ...
Social class Hierarchical social stratification A social class is a set of concepts in the social sciences and political theory centered on models o ...