misdemeanor

/ˌmɪsdəˈmiːnər//ˌmɪsdəˈmiːnə/

معنی: گناه، بزه، تخطی از قانون
معانی دیگر: (حقوق) جنحه، بزه (انگلیس: misdemeanour)، misdemeanour گناه

جمله های نمونه

1. He is charged with several misdemeanor, including driving without a valid licence and creating a disturbance.
[ترجمه زباری] وی به چندین فقره بزه کاری، من جمله رانندگی بدون گواهینامه ی معتبر و ایجاد اختلال متهم شده است.
|
[ترجمه گوگل]وی به چندین جنایت از جمله رانندگی بدون گواهینامه معتبر و ایجاد مزاحمت متهم است
[ترجمه ترگمان]او متهم به چندین فقره جرم از جمله رانندگی بدون مجوز معتبر و ایجاد اختلال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jones still faces a misdemeanor charge of reckless driving and an infraction for running a red light.
[ترجمه گوگل]جونز هنوز به دلیل رانندگی بی احتیاطی و تخلف برای اجرای چراغ قرمز با اتهام جنایت روبرو است
[ترجمه ترگمان]جونز هنوز با اتهام تخطی از جرم رانندگی مواجه است و نسبت به تخلفات اداره کردن نور قرمز تخطی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hudgins said Class A misdemeanor cruelty to animal charges will be filed Wednesday against the four who participated in the killing.
[ترجمه گوگل]هاجنز گفت که اتهامات ظلم جنایتکارانه کلاس A نسبت به حیوانات روز چهارشنبه علیه چهار نفری که در قتل شرکت داشتند تشکیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]Hudgins گفت که در روز چهارشنبه نسبت به این چهار نفر که در این قتل شرکت کردند، تخطی از قانون توهین به حیوانات مورد تخطی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even some misdemeanor offenses, if they draw maximum one-year sentences, can now be deemed aggravated felonies under federal immigration law.
[ترجمه گوگل]حتی برخی از جرایم جنحه‌ای، در صورتی که حداکثر یک سال محکومیت داشته باشند، اکنون می‌توانند طبق قانون مهاجرت فدرال به عنوان جرایم تشدید تلقی شوند
[ترجمه ترگمان]حتی در صورتی که آن ها حداکثر محکومیت یک ساله را بکشند، اکنون می تواند جرائم خشونت آمیز را تحت قانون مهاجرت فدرال تلقی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bob Farner is shaping up as the misdemeanor trial of the century.
[ترجمه گوگل]باب فارنر به عنوان محاکمه بزهکاری قرن شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]باب Farner در حال شکل دهی به عنوان محاکمه misdemeanor قرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not a necessary social misdemeanor, as most bootlegging was contemporaneously regarded, but a high crime in any age.
[ترجمه گوگل]نه یک جنایت اجتماعی ضروری، همانطور که اکثر قلاب‌فروشی‌ها در آن زمان تلقی می‌شد، بلکه جرم بزرگی در هر عصری بود
[ترجمه ترگمان]جرم اجتماعی ضروری نیست، همان طور که اغلب قاچاق می کردند، اما در هر سن، جنایتی بزرگ رخ داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paul Mormando and Anthony Miccio were convicted on misdemeanor assault and discrimination charges.
[ترجمه گوگل]پل مورماندو و آنتونی میچیو به اتهام تعرض جنحه‌ای و تبعیض محکوم شدند
[ترجمه ترگمان]پل Mormando و آنتونی Miccio به خاطر ضرب و جرح و اتهامات تبعیض محکوم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Last month, he pleaded no contest to a misdemeanor voter-fraud charge.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته، او ادعا کرد که هیچ رقابتی در مورد اتهام تقلب در رأی‌دهی ندارد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته او هیچ اعتراضی به اتهام تخطی از تخلف از رای دهندگان نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr Watt pleaded guilty to one misdemeanor charge.
[ترجمه گوگل]آقای وات به یکی از اتهامات جنحه خود اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]آقای وات در رابطه با اتهام تخطی از قانون اقرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The law makes it a misdemeanor for physicians to provide an abortion to a minor without written parental consent.
[ترجمه گوگل]قانون، ارائه سقط جنین به زیر سن قانونی را بدون رضایت کتبی والدین از سوی پزشکان جرم می داند
[ترجمه ترگمان]این قانون باعث می شود که پزشکان سقط جنین را بدون رضایت کتبی والدین، سقط جنین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A second offense would earn a misdemeanor citation, and a third would require a court appearance.
[ترجمه گوگل]جرم دوم مستلزم استناد جنحه است و سومین جرم مستلزم حضور در دادگاه است
[ترجمه ترگمان]دومین جرم ممکن است منجر به تخطی از قانون شود و سومی به ظاهر دادگاهی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Currently, those sales carry a misdemeanor sentence of a year or less in the county jail.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، این فروش ها یک سال یا کمتر محکومیت جنحه در زندان شهرستان دارند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، این فروش ها یک مجازات تخطی از قانون در یک سال یا کم تر در زندان استان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 198(Sentence dictionary) John Bennis pleaded guilty to the misdemeanor charge.
[ترجمه گوگل]در سال 198 (فرهنگ لغت احکام) جان بنیس به اتهام جنحه خود اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ (فرهنگ لغت حکم)جان Bennis به اتهام تخطی از قانون مجرم شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Iverson was charged with misdemeanor possession of marijuana and possession of firearms with a controlled substance.
[ترجمه گوگل]آیورسون به حمل غیر قانونی ماری جوانا و داشتن سلاح گرم با مواد کنترل شده متهم شد
[ترجمه ترگمان]Iverson به خاطر تملک ماریجوانا و داشتن سلاح گرم با یک ماده کنترل شده متهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Police made three misdemeanor arrests, including one of a news photographer, for failing to keep back.
[ترجمه گوگل]پلیس سه نفر از جمله یکی از عکاسان خبری را به دلیل کوتاهی در خودداری دستگیر کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس سه تن از افراد را از جمله یکی از یک عکاس خبری به خاطر عدم حمایت از آن ها دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گناه (اسم)
offense, blame, transgression, fault, sin, guilt, crime, vice, misdeed, delict, misdemeanor

بزه (اسم)
offense, sin, guilt, crime, misdeed, felony, misdemeanor

تخطی از قانون (اسم)
misdemeanor, misdemeanour

تخصصی

[حقوق] جنحه، خلاف

انگلیسی به انگلیسی

• small crime, petty crime; misdeed

پیشنهاد کاربران

خرده جرم
خرده بزه
بزهکاری گونه ای از کج روی است که به هنجارشکنی بیش از ارزش شکنی گرایش دارد؛ به همین دلیل نسبت به جرم گسترش معنایی بیشتری دارد.
علل بزهکاری
یکی از نخستین انسان شناسان فرانسوی، پل بروکا، مدعی کشف ویژگی هایی در جمجمه و مغز بزهکاران شد که آن ها را از افراد پیرو قانون متمایز می ساخت. جرم شناس ایتالیایی چزاره لومبروزو، که در سال های دههٔ ۱۸۷۰ کار می کرد، اذعان می کرد که بعضی افراد با تمایلات بزهکارانه متولد می شوند و در حقیقت روی آوردن به بزهکاری در آن ها نوعی بازگشت به انسان ابتدایی تر است. او معتقد بود انواع بزهکاران را می توان از روی شکل جمجمه تشخیص داد. لومبروزو می پذیرفت که یادگیری اجتماعی می تواند بر تکامل تمایلات بزهکارانه تأثیر بگذارد اما بزهکاران را از نظر زیست شناختی ناقص می دانست. ریچارد داگدیل، برای بررسی رفتار بزهکارانه به شجره نامه های خانوادگی توجه نشان داد تا تفاوت در تمایلات ارثی نسبت به بزهکاری را نشان بدهد. اندیشه ارتباط میان ساختمان زیستی و بزهکاری در مطالعات ویلیام شلدون در سال ۱۹۴۰ از سر گرفته شد. شلدون سه نوع اصلی ساختمان بدنی انسان را متمایز کرد و عنوان کرد که یکی از آن ها مستقیماً با بزهکاری ارتباط دارد. شلدون نوشت که افراد دارای ماهیچه های قوی و فعال بیش از افراد دارای ساختمان بدنی لاغر یا افراد فربه؛ احتمال دارد که بزهکار شوند. مطالعات دیگری که جان گولک انجام داد، یافته های نسبتاً مشابهی را تأیید کرد. آرتون هوربرت تمایلات بزهکارانه را با گروه خاصی از کروموزوم ها در وراثت ژنتیکی مربوط ساخته است. هوربرت ادعا کرده است که بزهکاران یک کروموزوم Y اضافه داشته اند. بر اساس فرضیه هوربرت، ساختمان ژنتیک افراد در تحریک پذیری و پرخاشگری آن ها نقش دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

دیدگاه جامعه شناسی، به نهاد اجتماعی و ارتباطات توجه دارد. جوامع امروزی خرده فرهنگهای خاص همنوایی دارند که ممکن است رفتار خارج از آن رفتار بزهکارانه تلقی شود. در حقیقت بزهکاری نوعی کجروی و جرم نوعی از بزهکاری است که شدت بیشتری را در بر می گیرد. جرم به تفاوت ارتباطات مربوط می شود و محیط های اجتماعی که مشوق فعالیت های غیرقانونی هستند آن را ترویج می کنند؛ در حالی که بی هنجاری، بزهکاری را شکل می دهد. طبقه بندی رفتار کج روانه از ضعیف به شدید عبارت است از بدعت گذاری، شعائرگرایی، انزواگرایی، هنجارشکنی، تخلف، بزهکاری و جرم.
بزهکاری نوجوانان
ریچارد کلووارد و لوید ایر نخستین کسانی بودند که باندهای نوجوانان بزهکار را مورد مطالعه قرار دادند. آن ها استدلال کردند که این باندها در اجتماعات خرده فرهنگی که احتمال دست یابی به موفقیت از راه قانونی در آن اندک است به وجود می آیند. بنابراین اکثر بزهکاران نوجوان در اجتماعات اقلیت محروم هستند. اعضای باندها برخی جنبه های مطلوب موفقیت مادی را می پذیرند، اما این ارزش ها از طریق خرده فرهنگ های اجتماع محلی پالایش می شوند. در محلاتی که شبکه های بزهکاری سازمان یافته وجود دارد، بزهکاری های کوچک مانند دزدی؛ به زندگی تبهکاری بزرگسالان هدایت می شود. در مناطقی که این گونه شبکه ها یافت نمی شوند بزهکاری باندهای نوجوانان معمولاً شکل نزاع و وحشی گری به خود می گیرد؛ زیرا فرصت اندکی برای اعضای باند وجود دارد تا به صورت جزئی از شبکه های بزهکاری بیرون آیند. افرادی که نمی توانند با نظم اجتماعی مشروع یا با خرده فرهنگ های بزهکاری روبه رو شوند معمولاً به انزواگرایی مبتلا می شوند و گرفتار اعتیاد به مواد مخدر خواهند شد. کار کلوووارد و آلبرت کهن در مورد خرده فرهنگ های بزهکاری مطالعاتی داشتند که نشان داد شخص بزهکار معمولاً موقعیت فرودست خود را در درون نظم اجتماعی تشخیص می دهند و به جای هنجارفرستی، هنجارشکنی و به جای ارزش شکنی، هنجارشکنی را برمی گزیند.
"Lesser" criminal act in some common law legal systems
A misdemeanor ( American English, spelled misdemeanour elsewhere ) is any "lesser" criminal act in some common law legal systems. Misdemeanors are generally punished less severely than more serious felonies, but theoretically more so than administrative infractions ( also known as minor, petty, or summary offences ) and regulatory offences. Typically misdemeanors are punished with monetary fines or community service.
Distinction between felonies and misdemeanors
A misdemeanor is considered a crime of lesser seriousness, and a felony one of greater seriousness. The maximum punishment for a misdemeanor is less than that for a felony under the principle that the punishment should fit the crime. One standard for measurement is the degree to which a crime affects others or society. Measurements of the degree of seriousness of a crime have been developed.
In the United States, the federal government generally considers a crime punishable with incarceration for not more than one year, or lesser penalty, to be a misdemeanor. All other crimes are considered felonies. Many states also employ the same or a similar distinction.
The distinction between felonies and misdemeanors has been abolished by several common law jurisdictions, notably the UK and Australia. These jurisdictions have generally adopted some other classification ( in the UK the substance of the original distinction remains, only slightly altered ) : in the Commonwealth nations of Australia, Canada, New Zealand, and the United Kingdom, the crimes are divided into summary offences and indictable offences. The Republic of Ireland, a former member of the Commonwealth, also uses these divisions.
In some jurisdictions, those who are convicted of a misdemeanor are known as misdemeanants ( as contrasted with those convicted of a felony who are known as felons ) . Depending on the jurisdiction, examples of misdemeanors may include: petty theft, prostitution, public intoxication, simple assault, disorderly conduct, trespass, shoplifting, vandalism, reckless driving, indecent exposure, and possession of cannabis for personal use.
When a misdemeanor becomes a felony
In the United States, even if a criminal charge for the defendant's conduct is normally a misdemeanor, sometimes a repeat offender will be charged with a felony offense. For example, the first time a person commits certain crimes, such as spousal assault, it is normally a misdemeanor, but the second time it may become a felony. Other misdemeanors may be upgraded to felonies based on context. For example, in some jurisdictions the crime of indecent exposure might normally be classified as a misdemeanor, but be charged as a felony when committed in front of a minor
( Deviance ( sociology : کج رفتاری - کج روی
Social Norm : هنجار
Anomie : بی هنجاری
Felony : جنایت و جرم سنگین

misdemeanor ( حقوق )
واژه مصوب: جنحۀ کوچک
تعریف: جرمی که به دلیل داشتن مجازات کمتر در مقایسه با جنحۀ بزرگ کم اهمیت پنداشته می شود و محکومیت حبس یک سال یا کمتر دارد
جرم کوچک

بپرس