اسم - صفحه 51

فراوانی، نعمت، ( پهلوی )، ( در اوستایی ) ( اعلام ) نام ایزدبانوی گنج و خواسته است، [نریوسنگ مینویسد ...

مانند ماه

پارامیس، نام دختر بردیا ونوه کوروش پادشاه هخامنشی، پارمیدا تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومی ...

گلِ ابریشم، ( مجاز ) زیبا و لطیف

ترکیب دو اسم حسنا و زهرا ( نیکو و روشن تر )، از نام های مرکب، حسنا ( حسنی ) و زهرا

نعنای دشتی با گل آذینی مانند سنبل در بخش خراسان

شیر مونث، نام یکی از همسران پیامبر اسلام و دختر عمربن خطاب

هموار، صاف ( نگارش کردی

حوری لقا

انسان بی آزار، سلامت ( نگارش کردی

بیننده، بیننده ( نگارش کردی

دختر بابصیرت، ( بینا، دخت = دختر )

بدون رقیب، کنایه ‏از بسیار زیبا، کنایه ‏از بسیار زیبا ( نگارش کردی

جالیز، جالیز ( نگارش کردی

دوشیدن شیر گوسفند توسط دختران در کوهستان هنگام بهار ( نگارش کردی

دختر بی مانند، دختر بی همتا و یکتا، ( بیتا، دخت = دختر )

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + بانو ( فارسی ) زن زیبای بهشتی

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + دخت ( فارسی ) مرکب از حوری ( زن زیبای بهشتی ) + دخت ( دختر )

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + رخ ( فارسی ) آن که چهره ای زیبا چون حوری دارد

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + زاد ( فارسی ) زاده حوری، زیبا

حور ( عربی ) + ی ( فارسی ) + لقا ( عربی )، آن که چون حوری زیباست، نام قهرمان کتاب عاشقانه و غنایی ح ...

همانند حوری و پری، زیبارو، ( حوری = حور، زن زیبا، سا ( پسوند شباهت ) )، شبیه و مانند حوری

گلی وحشی کةدر کوهستانهای کردستان فراوان سبز می‏شود، بابونة ( نگارش کردی

بی نظیر ( نگارش کردی

آرامش ( نگارش کردی

طوطی، نی لبک

ارزشمند و عالی، چاق، فربه، ارزشمند و عالی معمولاً در مورد سخن و شعر گفته می شود

مهتر، بزرگ

یادآوری و بخاطر آوردن در ذهن

گوهر

علاج، درمان، تدبیر

شعر، غزل، سرود، نغمه، شعری که با آواز خوانده میشد، شعری که با آواز خوانده می شود

تیره، تار، تاریک، [تار ( = تارک )، تارک سر، فرق سر، ان ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به تار، تارک، ( به م ...

مورد محبت و علاقه بسیار، محبوب

اسب به ویژه اسب سفیدرنگ

محل خارج شدن طبیعی آب از زمین، ( مجاز ) نمونه، سوراخ ریز، منبع، مبدٲ و اصل چیزی، ( در علوم زمین ) م ...

خوشحال، بدون غم و اندوه، مسرور، ویژگی آنچه سبب شادی می شود، ( در قدیم ) با شادی و خوشی

بی بی ( ترکی ) + ناز ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده

ترکیب دو اسم خدیجه و زهرا ( برکت و روشن تر )

بانوی شاد و خوشحال

نو عروس، نو عروس ( نگارش کردی

دارای بوی خوش، دارای بوی خوش ( نگارش کردی

خوشبو، خوشبو ( نگارش کردی

زیبا و با طراوت

خوش قامت

دختری زیبا و قشنگ از قوم خزر، [ ( خزر، ناز = ( در گفتگو ) قشنگ، زیبا، ( در قدیم ) فخر و مباهات، متن ...

آن که چهره ای خندان و متبسم دارد

آن که چون گل شاداب و باطراوت است

دارای چهره ای زیبا، زیبارو، زیبا

مانند خورشید، درخشان

مرکب از خورشید + بانو ( ملکه )

بهترین نور و روشنایی