اسم - صفحه 55

کولاک ( نگارش کردی

فرمانده ایل

طایفه دار و اهل خانواده

یکی از القاب خسروپرویز پادشاه ساسانی

آزادمنش

خداوندگار، قدرتمند، مرکب از ایل به معنای خداوند یا هر موجود صاحب قدرت + پسوندافاده فاعلیت ( گار )

دانش طلب

دانا، دانشمند، یار دانا و دانشمند

ایلدرم، تندر، آذرخش، رعد وبرق

یاری دهنده

نام نیای مادری زرتشت

اندیشه، اندیشمند، اندیشیدن، استفاده کردنِ آگاهانه از ذهن برای شکل دادن به تصورات و مفاهیم مربوط به ...

چشم به راه بودن، امید، نگرانی

نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی، نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی که نماد ...

رستاک، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده، ( = رستاک )، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده و راست رسته باشد

آن که می کوشد در به دست آوردن امتیازی، از یک یا چند نفر پیشی بگیرد، آن که با یک یا چند نفر درباره ی ...

منسوب به رمز، به صورت رمز، نهانی، پوشیده، ( اَعلام ) ) شیخ محمّد هادی رمزی کاشانی: شاعر [قرن هجری]، ...

راهوار، ( به مجاز ) چابک

روح بخش، جان بخش، از صفات پروردگار

دربانِ کاخ شاه، نگهبان، ( در قدیم ) آن که در درگاه کاخ شاه پاسبانی می کرد

ایام، زمان

جوشیدن، غلی

ریونیز، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی، و داماد طوس سپهسالار ای ...

فرزند، پسر، نام یکی از فرمانداران در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی، به صورت پسوند و پیشوند همراه با ...

از نام های حضرت ابراهیم خلیل ( ع )، ا، مصحف زرمان، ن، ک، زروان

شکافنده، [این واژه برگرفته از «فالق الاصباح» به معنی شکافنده ی صبح گاهان، روشن کننده ی صبح و همینطو ...

جوانمردی، بخشندگی، سخاوت

زیرکی، هوشیاری، درک و فهم، ( در تصوف ) هوشیاری و دریافت امور پنهانی از روی ظواهر امور، یا اشراف بر ...

نوعی نیزه ی کوچک با سر دو شاخه و نوک تیز، نام پسر پیران و نام پسر کاووس

پاک، طاهر، پارسا

صاحب اسب، ( جمع فارس )، سوارکار

حکم، امر، دستور

کسی که با خود دمدمه کند از دلتنگی

چاکر و خدمتگزار بت خانه

کوشش کننده، کوشا، ( در قدیم ) گرد آورنده ی زکات

رونده، راه رو، آن که راهی را طی کند، ( در تصوف ) آن که مراحل سلوک عرفانی را معمولاً با ارشاد پیری م ...

سوق دهنده، کسی که پیش می رود، بر انگیزاننده

درستکار و مطمئن، قابل اعتماد، استوار و راست، درست، محکم و استوار، ( اَعلام ) لقب منصور ابن نوح ساما ...

هر نوع آواز آهنگین، ( در موسیقی ) نوعی شعر که در یک آهنگ مشخص به آواز خوانده شود، ( در موسیقی بلوچس ...

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از موسیقیدانان دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی

لقب پادشاهان روم و بعضی از کشورهای اروپایی، معرب ار لاتین

بسیار پایدار، از نامهای خداوند، قائم به ذات

درود، آرزوی خیر و تندرستی، از نام های پروردگار

پادشاه، به صورت پیشوند و پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند سلطان مراد، سلطا ...