اسم - صفحه 49

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

تائب/tā’b/

نادم، بازگشتن از گناه، توبه کننده، ( عربی ) آن که از عملی پشیمان شده وآن را ترک کرده است


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
پیرداد

داده پیر یا بچه ای که در پیری داده شده


پسر

فارسی
تووشیار/tuvšyār/

خورشید، اشعه ی خورشید، برخورد و ملاقات، ( کردی، tušyār )، به معنی خورشید


دختر

کردی

طبیعت
پوریامین/puryāmin/

پسر یامین، بنیامین، ( فارسی ـ عبری ) پسرِ یامین، ن، ک بنیامین


پسر

فارسی، عبری
پوریامهر/p.-mehr/

ترکیب دو اسم پوریا و مهر ( بسیار دارنده و خورشید )، ( فارسی ) از نامهای مرکب، پوریا و مهر


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
پوریار/poryar/

پسر همراه، مرکب از پور ( پسر ) + یار ( یاور، دوست )


پسر

فارسی
پورداد/por-dad/

پسر عدالت


پسر

فارسی
پورچیستا/purčistā/

پر داننده، پردانش، ( اوستایی ) ( = پورچیست ) به معنی پر داننده، ( اعلام ) در روایات زرتشتی کوچکترین ...


دختر

اوستایی
تیارام/tiaram/

چشم آرام


دختر

لری، فارسی
پوپر/pupar/

گیسو


دختر

فارسی
تیامهر/tiya-mehr/

دختری که چشمانی با محبت دارد


دختر

لری، فارسی
تیامو/tiamo/

چشمان من، عزیز من


پسر

لری
تیامیس/tiamis/

چشمانم برایش


دختر

لری
پهلبد/pahlbod/

پهلوان


پسر

فارسی
تیدآ/tida/

تیدا، دختر خورشید، زاییده خورشید، دهتر زیبارو، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده


دختر

فارسی
پنجعلی/panj ali/

مرکب از پنج ( پنجه )، علی ( بلند مرتبه )، پنج ( فارسی ) + علی ( عربی ) مرکب از پنج ( پنجه ) + علی ( ...


پسر

فارسی، عربی
تیرش/tirash/

چشم عسلی


پسر

لری
تیروژ/tirozh/

پرتو و درخشش خورشید


دختر

کردی
تیریژ/tirizh/

پرتو


پسر

کردی
تیساگل/tisā gol/

گل خالص، گل ناب، [تیسا ( در طبری ) خالی، گل] ( به مجاز ) گلِ خالص، [تیسا ( در طبری ) خالی + گل] ( ب ...


دختر

مازندرانی، فارسی

طبیعت، گل
تیساناز/tisa-naz/

مرکب از تیسا ( خالص )، ناز ( زیبا )، در گویش مازندران مرکب از تیسا ( خالص ) + ناز ( زیبا )


دختر

فارسی
تیشکو/tishko/

پرتو نور


پسر

کردی
پطروس/petrus/

سنگ


پسر

عبری
تینو/tino/

تشنه


پسر

کردی
تینوش/tinush/

نوش تو


دختر

گیلکی
تیوانا/tivānā/

تیوان، توانا، الف نسبت ساز )، منسوب تیوان، ← تیوان


دختر

فارسی
ثمانه/Samāne/

با ارزش و گرانبها


دختر

عربی
پشتیسار/poshtisar/

یاور، یاور ( نگارش کردی


پسر

کردی
پسندیار

اسفندیار


پسر

فارسی
پژوهنده/pa(e)žuhande/

جست و جوگر، محقق، خردمند، دانا، ( صفت فاعلی از پژوهیدن )، پژوهش کننده، ( درقدیم ) جستجو کننده


دختر

فارسی
پژوتن/pažutan/

پشوتن، فداکار، ( = پشوتن )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پرینام/parinām/

ویژگی کسی که شهرت و آوازه او در زیبایی چون پری است، ( پَری، نام = شهرت و آوازه )، ( به مجاز ) زیبار ...


دختر

فارسی
جاندخت/jān doxt/

محبوبه، معشوقه، دختری که چون جان عزیز است


دختر

فارسی
جاندل/jandel/

زنده دل


پسر

فارسی
پریفر/p.-far/

دختر زیبا و با وقار، دختری که مانند پریان زیباست، شکوهی به سان شأن و شوکت پری، دختری که مانند پریان ...


دختر

فارسی
پریفام/p.-fām/

پری مانند، زیباروی، زیبا چون پری، شبیه به فرشته


دختر

فارسی
جاهده/jāhede/

زن جهد کننده و کوشا و ساعی، ( عربی ) ( مؤنث جاهد )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
جلیل الدین/jaliloddin/

بزرگ و بزرگوار در دین و شریعت


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
پریشا/p.-šā/

ترکیب دو اسم پری و شاد ( فرشته و خوشحال )، ( = پری شاد )، ( پری شاد، پری شاه، شاه پری ها


دختر

فارسی
جمشاد/jamshad/

پادشاه بزرگ و شاد


پسر

فارسی
جهان آذر

مرکب از جهان ( عالم، گیتی ) + آذر ( آتش )


دختر

فارسی
جهان آسا

موجب آسایش و آرامش مردم جهان


دختر

فارسی
جهان آوا

مرکب از جهان ( عالم، گیتی ) + آوا ( صدا، بانگ )


دختر

فارسی
جهان بانو

بانوی جهانیان


دختر

فارسی
جهان بخت/j.-bakht/

بلند اقبال، آن که جهان بر وفق مرادش باشد


پسر

فارسی
پریسکا/pariskā/

فرزند پرستش کننده


دختر

لاتین
جهان فر/jahan-far/

کسی که جهانیان به او افتخار کنند، مایه شکوه و عظمت جهان، شکوه جهان


پسر

فارسی
پروچیستا

سرشار از علم و دانش، نام سومین دختر زردشت


دختر

اوستایی، پهلوی
پروچستا/prochesta/

سرشار از علم و دانش، نام سومین دختر زردشت


دختر

پهلوی، اوستایی
جهانرخ/jahan rokh/

مرکب از جهان ( عالم، گیتی )، رخ ( چهره، صورت )، گیتی ) + رخ ( چهره


دختر

فارسی
همراد/hamrād/

ویژگی دو کس که در همت، سخاوت شبیه به هم باشند، سخاوت، شجاعت و جوانمردی و کرم شبیه به هم باشند


پسر

فارسی
نیلین/nilin/

نیلی


دختر

فارسی، سانسکریت

تاریخی و کهن
میناوش/m.-vaš/

جلا داده و صیقل شده، شبیه به شیشه ٔ کبود، ( مینا، وش ( پسوند شباهت ) )، مانند مینا، شبیه به مینا، م ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
میناگون/m.-gun/

سبز رنگ، به رنگ مینا، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، ( مینا، گون ( پسوند شباهت ) )، مانند مینا، شبیه ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
موهبه/muhebe/

آنچه به کسی ببخشند، بخشش، دهش، ( عربی، مَوهَبَة ) هر چیز ارزشمندی که به کسی بخشیده می شود یا او از ...


دختر

عربی
مرمری/marmari/

منسوب به مرمر، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر، به رنگ مرمر، ( مرمر، ی ( پسوند نسبت ) )، ساخته شده ...


دختر

فارسی

طبیعت
محیان/mehyan/

وقت و هنگام چیزی


دختر

فارسی
محتشمه/mohtašame/

دارای حشمت و شکوه، ( عربی ) ( مؤنث محتشم )، ( محتشم، و


دختر

عربی
محبه/mohebbe/

دوستدار


دختر

عربی
گلینه/goline/

گلین، به رنگ گل سرخ، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به گلین، و


دختر

فارسی

طبیعت، گل
فکور/fakur/

در حال فکر، آن که بسیار فکر می کند، دانا، خردمند، ( در حالت قیدی ) به معنی در حال فکر، ( در قدیم ) ...


پسر

عربی
فرهیخته/farhikhte/

ادب آموخته، آموخته، مؤدب، فرهیخته، برخوردار از سطح والایی از دانش، معرفت یا فرهنگ


دختر

فارسی
فرهی/farra(e)hi/

فرّ و شأن و شکوت و شکوه و عظمت، فره، فر، خوره


پسر

فارسی
علی فؤاد/a.-fo’ād/

ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی طه/ali-taha/

ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عطوفت/otufat/

مهربانیِ بسیار


دختر

عربی
شگرف/shegerf/

نادر، کمیاب


پسر

فارسی
شاهوند/shahvand/

دارای نشان شاهی


پسر

فارسی
شاه فر/shahfar/

شکوه شاهانه، شاه باشکوه


پسر

فارسی
سخنور/sokhanvar/

صاحب سخن، ادیب، سخن ران، ناطق، خطیب، ( به مجاز ) شاعر، نویسنده


پسر

فارسی
سترگ/se(o)torg/

بزرگ، عظیم، با اهمیت، مهم ( شخص )، بزرگوار، ( به مجاز ) بی آزرم و شرم


پسر

پهلوی، هندی
سارونه/sārune/

درخت انگور، رَز، تاک


دختر

فارسی

طبیعت
ریحانا/reyhana/

گل خوشبو


دختر

فارسی، عربی

گل
دوستدار/dust dār/

دوستار، خیرخواه، یار مهربان، خواهان، ( = دوستار )، ← دوستار


پسر

فارسی
دوستار/dustār/

یار، رفیق، دوستدار، دارای علاقه، علاقه مند


پسر

فارسی
دایار/dayar/

یار مادر


دختر

لری
حلاوت/halāvat/

دلچسب بودن، دلپذیر بودن، دلپذیری، شیرین بودن، شیرینی، شیرین شدن، ( به مجاز ) خوشایند و دلچسب بودن، ...


دختر

عربی
حصنا/hasna/

زن پارسا


دختر

عربی
حارس/hāres/

حفظ کننده، نگه دارنده، نگهبان، پاسبان، محافظ


پسر

عربی
حاذق/hāzeq/

زیرک و دانا در کاری، ماهر، استاد، مجرب، ( عربی )، کارآزموده و دارای تجربه ی کافی در دانش یا فنی، چی ...


پسر

عربی
جهان جو/j.-ju/

جوینده و طالب جهان، ( مجاز ) پادشاه بزرگ و کشور گشا، جوینده ی جهان، جوینده ی عالم، ( به مجاز ) پادش ...


پسر

فارسی
جناده/jannāde/

نام یکی از یاران پیامبر اسلام ( ص )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
جاودان/jāv(e)dān/

همیشگی، جاویدان، ابدی، پایدار، ( = جاویدان )


پسر

فارسی
جاماس/jāmās/

نام برادر قباد پادشاه ساسانی، جاماسب، ( = جاماسب )


پسر

پهلوی

تاریخی و کهن
تلاطم/talātom/

آشفتگی


دختر

فارسی
پریور/parivar/

پری دار، دارنده ی پری، ( پَری، وَر = جزء پسین بعضی از کلمههای مرکب به معنی «دارنده» )، دختری که افس ...


دختر

فارسی
بهره ور/bahrevar/

بهره مند، کامیاب، ( بهره، ور ( پسوند دارندگی ) )


پسر

فارسی
آسلان/aslan/

شیر


پسر

ترکی
اسعد الدین/aseadoddin/

خوشبخت در دین، سعیدالدین، نیک بخت در دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آستیاگ/āstiyāg/

آستیاژ، نام آخرین پادشاه ماد، ( = آستیاژ و آستیاگس )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آروز/aroz/

هدف بزرگ


پسر

فارسی
آرزم/ārazm/

جنگ، رزم، کارزار


پسر

فارسی
ادوای/edvay/

یکتا


پسر

اوستایی
آدای/aday/

نامزد برای ازدواج


پسر

ترکی
احنف/ahnaf/

کسی که در دین پایدارتر است، ( اَعلام ) احنف ابن قیس: [قرن اول هجری] از سرداران عرب که در فتح بخشهای ...


پسر

عربی
یارسان/yarsan/

همراهی و پیروی از سلطان


پسر

کردی
کیمان/keymān/

دارای اندیشه ی بلند، اندیشمند، ( کی، مان = اندیشه )، اندیشه ی بزرگان و پادشاهان، اندیشه ی شاهانه و ...


پسر

فارسی
کامرو/kāmro/

ویژگی آن که به خواست و اراده خود حرکت می کند، ( کام = خواست، اراده، قصد، رو )، به کام رونده، ( به م ...


پسر

فارسی
کام بین/kāmbin/

نیک بخت، سعادتمند، توانگر، کامیاب، خوشدل و بهره مند


پسر

فارسی
کابیان/kābiyān/

درفش کاویان، ( = کاویان )، کاویان


پسر

فارسی

تاریخی و کهن



انتخاب نوع اسم

انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها