اسم پسر عربی - صفحه 15
توبه کننده، به حق بازگردنده
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی هیون
شتر تندرو
پسر
عربی واقد
تابناک، مشتعل
پسر
عربی تولا
دوستی، محبت و مهربانی
پسر
عربی ثاقب
هوشیار، روشن، نافذ، فروزان، ستاره روشن، تند دریابنده ( ذهن، فکر )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی جاوید حسین
ترکیب دو اسم جاوید و حسین ( جاویدان و نیکو )
پسر
فارسی، عربی جمهور
پادشاه هند که نامش در شاهنامه امده است، عامّه مردم
پسر
عربی جوشن
زره، لباس ویژه جنگ، نوعی لباس جنگی قدیمی شبیه زره، ( به مجاز ) محافظت کننده از خطر و آسیب
پسر
عربی جیحون
رود، دریا، آمودریا، رود بزرگ، نام رودی در آسیای میانه، ( عربی )، نام رودخانه ای در آسیای میانه
پسر، دختر
عربی، فارسی
طبیعت حسین فربد
ترکیب دو اسم حسین و فربد ( خوب و شکوهمند )، از نام های مرکب، حسین و فربد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی حشمت اله
نشانه شکوه و برزگی خداوند
پسر
عربی حمدالدین
مرکب از حمد ( سپاس، ستایش ) + دین
پسر
عربی حمیدحسین
ترکیب دو اسم حمید و حسین ( ستوده و نیکو )
پسر
عربی حمیدصالح
ترکیب دو اسم حمید و صالح ( ستوده و شایسته )
پسر
عربی حنیف رضا
ترکیب دو اسم حنیف و رضا ( راستین و خشنود )، از نام های مرکب، حنیف و رضا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی خداکریم
خدا ( فارسی ) + مراد ( عربی ) نام یکی از سرداران کریمخان زند
پسر
فارسی، عربی خلیل محمد
ترکیب دو اسم خلیل و محمد ( دوست و ستوده )، از نام های مرکب، خلیل و محمّد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی خیرعلی
خیری که از علی ( ع ) رسیده است، آن که خبر و نیکی اش چون خیر و نیکی علی ( ع ) است
پسر
عربی دادعلی
داد ( فارسی ) + علی ( عربی )، داده علی ( ع )، آن که عدل و دادی چون علی ( ع ) دارد
پسر
فارسی، عربی حریف
هم پیشه، همکار، هماورد، هم پیاله، دوست، ( در قدیم ) همنشین و معاشر، یار، ( در قدیم ) معشوق
پسر
عربی حزین
اندوهگین، غمگین، لقب یکی از شاعران قرن دوازدهم، حزین لاهیجی
پسر
عربی حصین
استوار و محکم، مستحکم، محکم، استوار
پسر
عربی حفیظ
حافظ نگهبان، هوشمند و یادگیرنده
پسر
عربی حمام
کبوتر
پسر
عربی حمیم
خویشاوند نزدیک، دوست و همراه بسیار صمیمی، آب جوشان جهنم
پسر
عربی حنین
نام یکی از غزوه های پیامبر در مسیر مکه به طائف، ( عربی ) ( مصغر حِنّ )، به معنی «جماعتی کوچک از جنّ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی حی
از نام های خداوند
پسر
عربی داعی
دعاکننده، طلب کننده، خواهنده، کسی که مردم را به دین و مذهب خود دعوت کند، دعاگو، دعوت کننده، ( در حق ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی درفش
علم، پرچم، درفش کاویانی در داستان های ملی ایران، پرچمی که کاوه از پیشبند چرمین خود ساخت و مردم در ز ...
پسر
عربی، پهلوی
تاریخی و کهن دها
جودت رأی، زیرکی و کاردانی، تیزهوشی، هوشمندی، ( عربی ) ( در قدیم ) زیرکی
پسر
عربی ذوالنور
خداوند روشنایی، صاحب روشنایی، لقب یکی از صحابه پیامبر اسلام ( ص )، صاحب و خداوند نور
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی راسخ
برقرار، استوار، پابرجا
پسر
عربی راضی
خشنود، قانع
پسر
عربی راوی
نقل کننده ی حدیث و حکایت، ( در قدیم ) آن که شعر شاعری را در بارگاه حاکمان یا در بازار برای مردم می ...
پسر
عربی رزین
محکم، استوار، متین، باوقار، ساکت، آرام، موقر، سنگین، خوش نظر، خوش فکر، نیک رأی، ( اَعلام ) نام دو ر ...
دختر، پسر
عربی رقیب
آن که می کوشد در به دست آوردن امتیازی، از یک یا چند نفر پیشی بگیرد، آن که با یک یا چند نفر درباره ی ...
پسر
عربی رمزی
منسوب به رمز، به صورت رمز، نهانی، پوشیده، ( اَعلام ) ) شیخ محمّد هادی رمزی کاشانی: شاعر [قرن هجری]، ...
پسر
فارسی، عربی زربان
از نام های حضرت ابراهیم خلیل ( ع )، ا، مصحف زرمان، ن، ک، زروان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی زکی
پاک، طاهر، پارسا
پسر
عربی سابق
مربوط به گذشته، پیشین، مقدم، پیشی گیرنده، سبقت گیرنده، نام چندتن از شخصیتهای تاریخی از جمله نام یکی ...
پسر
عربی سادن
چاکر و خدمتگزار بت خانه
پسر
عربی ساعی
کوشش کننده، کوشا، ( در قدیم ) گرد آورنده ی زکات
پسر
عربی سالک
رونده، راه رو، آن که راهی را طی کند، ( در تصوف ) آن که مراحل سلوک عرفانی را معمولاً با ارشاد پیری م ...
پسر
عربی سایر
سیرکننده، رونده
پسر
عربی سایق
سوق دهنده، کسی که پیش می رود، بر انگیزاننده
پسر
عربی سدید
درستکار و مطمئن، قابل اعتماد، استوار و راست، درست، محکم و استوار، ( اَعلام ) لقب منصور ابن نوح ساما ...
پسر
عربی سلام
درود، آرزوی خیر و تندرستی، از نام های پروردگار
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی سلطان
پادشاه، به صورت پیشوند و پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند سلطان مراد، سلطا ...
پسر
عربی سمک
ماهی، نام قهرمان داستان سمک عیار
پسر
عربی سهل
مرد نرم خوی، مرد نیک خوی، ( اَعلام ) ) سهل ابن هارون: [قرن و هجری] ادیب و حکیم ایرانی، از مردم دشت ...
پسر
عربی شامل
حاوی، دارنده، کامل، فراگیرنده، نام یکی از رهبران مذهبی و سران عشایر قفقاز
پسر
عربی شان
شأن، مقام و مرتبه، درجه، ( = شأن )، ارزش، اعتبار، شکوه، جلال و عظمت، ( در قدیم ) کار مهم، رسم، قاعد ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی شباب
جوانی، مرد جوان، ( در موسیقی ایرانی ) نام پرده ای
پسر، دختر
عربی شعاع
فاصله، پرتو، نور
پسر
عربی شفیعا
منسوب به شفیع، شفاعت گر، ( شفیع، ا ( پسوند نسبت ) )، م شفیع، ( اَعلام ) نام نوعی خط فارسی ( شکسته ن ...
پسر
فارسی، عربی شهیر
معروف، نام آور، نامدار
پسر
عربی شکیل
زیبا، پسر خوش چهره
پسر
عربی شیذر
یکی از نامهای خداست، ( = شیذیر )، یکی از نام های خدا، [ظاهراً مصحف و مخفف ( هوشیدر ) نخستین موعود ز ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صاعد
بالارونده، صعودکننده، ( در نجوم ) ویژگیِ ستاره ای که نسبت به زمین از سمت شمال بر می آید، ( اَعلام ) ...
پسر
عربی صدوق
راستگو، صدیق، دوست، ( اَعلام ) نام شهرستانی در مرکز استان یزد
پسر
عربی صفر
نام ماه دوم از سال قمری، نام کوهی در نزدیکی مدینه
پسر
عربی صفوان
روشنی، بی آلایشی، صفا، ( اَعلام ) نام برخی از صحابه و محدثان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صلات
دعای بنده به سوی خداوند، نماز
پسر
عربی صیاد
شکارچی
پسر
عربی ضحاک
در عربی بسیار خنده کننده، از شخصیتهای ستمگر شاهنامه، ایرانیان از گذاشتن این نام روی پسران پرهیز می ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن ضیافت
مهمانی
پسر
عربی طائف
طواف کننده، ( اَعلام ) شهر تابستانی عربستان سعودی در غرب آن کشور
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی طالع
طلوع کننده، بخت و اقبال
پسر
عربی طرب
شادی، نشاط، شادمانی، خوشی
پسر
عربی طهور
آنچه آلودگی را پاک کند، پاک کننده
پسر
عربی طوس
از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده و پهلوان ایرانی، نام شاهزاده و پهلوان ایرانی ملقب به زرینه کفش، فر ...
پسر
عربی، فارسی
تاریخی و کهن داوودرضا
ترکیب دو اسم داوود و رضا ( محبوب و خشنود )، از نام های مرکب، ← داوود و رضا
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی دینوند
متصف به اوصاف دین، دیندار، دینور، ( دین، وند ( پسوند نسبت ) )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی دینیاد
پای بند به مبانی دین و عامل بر دستورهای آن
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی رادعلی
راد ( فارسی ) + علی ( عربی ) علی جوانمرد
پسر
فارسی، عربی رافت الله
مهربانی خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رفیدا
نام مردی در منظومه ویس و رامین، ( رَفید، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به رفید، یار و یاور، مساعد و کمک ...
دختر، پسر
فارسی، عربی رهام الدین
بارانِ دین، ( به مجاز ) نعمت و بخشش دین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رهامیر
ترکیبی از اسم های رهام و امیر
پسر
فارسی، عربی ظهور
پدیدار شدن، آشکار شدن
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عاشق
دلباخته، دلداده، نام شاعر ایرانی قرن دوازدهم، عاشق اصفهانی
پسر
عربی عدل
دادگری، داد
پسر
عربی عدن
بهشت زمینی، جاویدان، ( در قدیم ) ( در ادیان ) جاویدان [بهشت]
دختر، پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی عرش
تخت، کرسی، ( در ادیان ) نامی که در روایات دینیِ آسمانی ورای همه ی آسمانها، جسم محیط به همه ی عالم، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عروج
بالا رفتن، پیشرفت کردن، ترقی
پسر
عربی عشیر
معاشر، خویش نزدیک، معاشِر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عضد
بازو، یار و یاور
پسر
عربی عطارد
نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی، نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی که نماد ...
پسر
عربی
کهکشانی عفیف
پای بند به اصول اخلاقی، پارسا و پرهیزکار، دارای عفت، ( عفت، به علاوه پای بند به اصول اخلاقی، پرهیزک ...
پسر، دختر
عربی عندلیب
بلبل
پسر
عربی
پرنده غازی
جنگجوی مذهبی، عنوان چندتن از پادشاهان و افراد تاریخی
پسر
عربی غضنفر
شیر بیشه
پسر
عربی غلام
پسر بچه، شاگرد، بنده، کودک، پسر از هنگام ولادت تا آمد جوانی، ارادتمند و فرمانبردار، به صورت پیشوند ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی غلی
جوشیدن، غلی
پسر
عربی فالق
شکافنده، [این واژه برگرفته از «فالق الاصباح» به معنی شکافنده ی صبح گاهان، روشن کننده ی صبح و همینطو ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فایز
نایل، رستگار
پسر
عربی فایض
فیض رسان، فایده بخش
پسر
عربی فایق
دارای برتری، مسلط، فائق، چیره، عالی، برگزیده
پسر
عربی فتوت
جوانمردی، بخشندگی، سخاوت
پسر
عربی فراست
زیرکی، هوشیاری، درک و فهم، ( در تصوف ) هوشیاری و دریافت امور پنهانی از روی ظواهر امور، یا اشراف بر ...
پسر
عربی