اسم پسر عربی - صفحه 13
ترکیب دو اسم امیر و فضل الله ( فرمانروا و بخشش خدا )، از نام های مرکب، ی امیر و فضل الله
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرفواد
ترکیب دو اسم امیر و فواد ( فرمانروا و قلب )، امیر قلب ها، پادشاه دل ها، به تعبیری امیر صاحب دل، پاد ...
پسر
عربی امیرفیاض
ترکیب دو اسم امیر و فیاض ( فرمانروا و پربرکت )، از نام های مرکب، امیر و فیاض
پسر
عربی امیرقادر
ترکیب دو اسم امیر و قادر ( فرمانروا و توانا )، امیر دارای قدرت و توانایی
پسر
عربی امیرماکان
ترکیب دو اسم امیر و ماکان ( فرمانروا و شجاع )، از نام های مرکب، ی امیر و ماکان
پسر
عربی امیرمجید
ترکیب دو اسم امیر و مجید ( فرمانروا و بزرگوار )، از نام های مرکب، امیر و مجید
پسر
عربی امیرمحتشم
ترکیب دو اسم امیر و محتشم ( فرمانروا و دارای حشمت )، از نام های مرکب، امیر و محتشم
پسر
عربی امیرمحراب
ترکیب دو اسم امیر و محراب ( فرمانروا و عبادتگاه )، از نام های مرکب، امیر و محراب
پسر
عربی امیرمردان
ترکیب دو اسم امیر و مردان ( پادشاه دلیر و شجاع )، ( به مجاز ) پادشاه دلیر و شجاع، حاکم جوانمرد و بخ ...
پسر
عربی امیرمرصاد
ترکیب دو اسم امیر و مرصاد ( فرمانروا و محل گذر )، از نام های مرکب، امیر و مرصاد
پسر
عربی امیرمسلم
ترکیب دو اسم امیر و مسلم ( فرمانروا و پیرو دین اسلام )
پسر
عربی امیرمشهود
ترکیب دو اسم امیر و مشهود ( فرمانروا و آشکار )، از نام های مرکب، ا امیر و مشهود
پسر
عربی امیرمظفر
ترکیب دو اسم امیر و مظفر ( فرمانروا و پیروزی )، امیر و پادشاه پیروز، حاکم و فرمانروای ظفر یافته
پسر
عربی امیرمهدیار
ترکیب دو اسم امیر و مهدیار ( فرمانروا و محافظ )
پسر
فارسی، عربی امیرمهراس
ترکیب دو اسم امیر و مهراس ( فرمانروا و نام پدر الیاس پیغمبر ( ع ) )، از نام های مرکب، ( امیر و مِهر ...
پسر
عربی، عبری امیرمهرداد
ترکیب دو اسم امیر و مهرداد ( فرمانروا و داده ی مهر )، از نام های مرکب، امیر و مهرداد
پسر
فارسی، عربی امیرمهرگان
ترکیب دو اسم امیر و مهرگان ( فرمانروا و مهربانی )
پسر
فارسی، عربی امیرمومن
ترکیب دو اسم امیر و مومن ( فرمانروا و مسلمان )، از نام های مرکب، امیر و مؤمن
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرمیعاد
ترکیب دو اسم امیر و میعاد ( فرمانروا و وعده )، از نام های مرکب، امیر و میعاد
پسر
عربی امیرمیکائیل
ترکیب دو اسم امیر و میکائیل ( فرمانروا و نام یکی از فرشتگان )، از نام های مرکب، امیر و میکائیل
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیرنیما
ترکیب دو اسم امیر و نیما ( فرمانروا و نامور )، از نام های مرکب، امیر و نیما
پسر
فارسی، عربی امیرهاتف
ترکیب دو اسم امیر و هاتف ( فرمانروا و ندا دهنده )، از نام های مرکب، امیر و هاتف
پسر
عربی امیرهدایت
ترکیب دو اسم امیر و هدایت ( فرمانروا و ارشاد )، از نام های مرکب، ه امیر و هدایت
پسر
عربی امیرهمت
ترکیب دو اسم امیر و همت ( فرمانروا و اراده )، امیر صاحب اراده، امیر صاحب همت، پادشاه بلند نظر و بلن ...
پسر
عربی امیرهوشیار
ترکیب دو اسم امیر و هوشیار ( فرمانروا و باهوش )، از نام های مرکب، امیر و هوشیار
پسر
فارسی، عربی امیرهومان
ترکیب دو اسم امیر و هومان ( فرمانروا و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ک امیر و هومان
پسر
فارسی، عربی امیروحید
ترکیب دو اسم امیر و وحید ( فرمانروا و یگانه )، امیر و پادشاه یگانه، حاکم و پادشاه بی نظیر، فرمانده ...
پسر
عربی امیروصال
ترکیب دو اسم امیر و وصال ( فرمانروا و رسیدن به چیزی )، از نام های مرکب، امیر و وصال
پسر
عربی امیروفا
ترکیب دو اسم امیر و وفا ( فرمانروا و به جا آوردن عهد )، امیر و پادشاه پایدار در قول و قرار، امیر و ...
پسر
عربی امیروهاب
ترکیب دو اسم امیر و وهاب ( فرمانروا و بسیار بخشنده )، از نام های مرکب، امیر و وهاب
پسر
عربی امیرکارن
ترکیب دو اسم امیر و کارن ( فرمانروا و جنگجو )
پسر
فارسی، عربی امیرکاظم
ترکیب دو اسم امیر و کاظم ( فرمانروا و بردبار )، از نام های مرکب، امیر و کاظم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرکامیار
ترکیب دو اسم امیر و کامیار ( فرمانروا و کامیاب )
پسر
فارسی، عربی امیرکاوه
ترکیب دو اسم امیر و کاوه ( فرمانروا و از شخصیت های شاهنامه )
پسر
فارسی، عربی امیرکرار
ترکیب دو اسم امیر و کرار ( فرمانروا و حمله کننده )
پسر
عربی امیرکسری
مرکب از امیر ( عربی ) به معنای حاکم و فرمانروا + کسری ( فارسی ) به معنای خسرو و پادشاه است
پسر
فارسی، عربی امیرکنعان
ترکیب دو اسم امیر و کنعان ( فرمانروا و بردبار )، از نام های مرکب، امیر و کنعان
پسر
عربی امیرکوشا
ترکیب دو اسم امیر و کوشا ( فرمانروا و تلاشگر )، از نام های مرکب، ه امیر و کوشا
پسر
فارسی، عربی امیرکوشان
ترکیب دو اسم امیر و کوشان ( فرمانروا و کوشا )، از نام های مرکب، امیر و کوشان
پسر
فارسی، عربی امیرکیارش
ترکیب دو اسم امیر و کیارش ( فرمانروا و پادشاه دلیر )، امیر و پادشاه دلیر، حاکم شجاع
پسر
فارسی، عربی امیرکیانوش
ترکیب دو اسم امیر و کیانوش ( فرمانروا و بزرگ جاودان )، از نام های مرکب، امیر و کیانوش
پسر
فارسی، عربی امیرکیهان
ترکیب دو اسم امیر و کیهان ( فرمانروا و جهان )، امیر جهان، پادشاه عالم
پسر
فارسی، عربی امیریارا
ترکیب دو اسم امیر و یارا ( فرمانروا و قدرت )
پسر
فارسی، عربی امیریدالله
ترکیب دو اسم امیر و یدالله ( فرمانروا و دست خدا )، ( به مجاز ) امیر و پادشاهی که دست خدا یاور اوست ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیریعقوب
ترکیب دو اسم امیر و یعقوب ( فرمانروا و پدر حضرت یوسف )، از نام های مرکب، امیر و یعقوب
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امین ابراهیم
ترکیب دو اسم امین و ابراهیم ( امانتدار و پدر مهربان )، از نام های مرکب، امین و ابراهیم
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امین پارسا
ترکیب دو اسم امین و پارسا ( امانتدار و پاکدامن )، زاهد و پرهیزگار، دیندار و درستکار و متدین
پسر
فارسی، عربی امین رحمان
ترکیب دو اسم امین و رحمان ( امانتدار و مهربان )، از نام های مرکب، امین و رحمان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امین سالار
ترکیب دو اسم امین و سالار ( امانتدار و رهبر )، سردار مورد اطمینان، حاکم درستکار، سالاری که در امانت ...
پسر
عربی امین سجاد
ترکیب دو اسم امین و سجاد ( امانتدار و بسیار سجده کننده )، کسی که بسیار سجده کننده، در نماز، است و د ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امین صدرا
ترکیب دو اسم امین و صدرا ( امانتدار و بالابرنده )، شخص مهتر و بزرگ که امین و درستکار باشد، بزرگ و م ...
پسر
عربی امین عطا
ترکیب دو اسم امین و عطا ( امانتدار و بخشش )، از نام های مرکب، امین و عطا
پسر
عربی انوشتکین
پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی، انوش ( فارسی ) + تکین ( ترکی )
پسر
ترکی، فارسی، عربی
تاریخی و کهن بخش علی
بخش ( فارسی ) + علی ( عربی )، کسی که نصیب و بخت از علی ( ع ) یافته، بخشیده شده از سوی علی ( ع )
پسر
فارسی، عربی براخاص
برادر خاص، برا ( کردی ) + خاص ( عربی ) برادر خاص
پسر
کردی، عربی برید 2
گوارا، ( مصغر بَرد ) به معنای گوارا، ( اَعلام ) برَید ابن معاویه عِجلی از صحابه و فقهای بزرگ شیعه د ...
پسر
عربی بمان علی
بمان ( فارسی ) + علی ( عربی ) نامی که با آن طول عمر کودک را با توسل به اسم علی ( ع ) بخواهند
پسر
عربی، فارسی بنسان
پسر برکت
پسر
عربی بنیام
بنیامین، ( مخفف بنیامین )
پسر
عربی به تام
ویژگی شخصِ خوب و دارای اخلاق نیکو که به کمال رسیده است، [ به = خوب، بهتر، خوبتر، شخص خوب و دارای اخ ...
پسر، دختر
فارسی، عربی بهرامعلی
ترکیب دو اسم بهرام و علی ( پیروزمند و بلندقدر )
پسر
فارسی، عربی بوذر
ابوذر، نام یکی از صحابه پیامبر ( ص )
پسر
عربی پنجعلی
مرکب از پنج ( پنجه )، علی ( بلند مرتبه )، پنج ( فارسی ) + علی ( عربی ) مرکب از پنج ( پنجه ) + علی ( ...
پسر
فارسی، عربی آبد
همیشگی، جاودانه، دائمی
پسر
عربی ابرار
نیکان، نیکوکاران، نیکان و نیکوکاران، ( در تصوف ) عده ای از مردان خدا که در مرتبه ی بالاتر از ابدال ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ابو
پدر
پسر
عربی اثیر
شریف، کریم
پسر
عربی ادب
دانش، فضل، معرفت، هنر، حسن معاشرت، آزرم، حرمت، پاس
پسر
عربی ارباب
پادشاه کارفرما رئیس
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ارجا
امیدوار کردن، امید بخشی، به تأخیر انداختن
پسر
عربی ارشاد
راهنمایی، هدایت، ( عربی ) رهبری، هدایت کردن، راه نمودن، نشان دادن راه درست
پسر
عربی ارفع
رفیع تر، بلندتر، ( به مجاز ) ارزنده تر، ارجمندتر، بلندقدرتر، شریف تر
پسر
عربی اباصلت
کنیت خادم حضرت علی بن موسی الرضا
پسر
عربی احنف
کسی که در دین پایدارتر است، ( اَعلام ) احنف ابن قیس: [قرن اول هجری] از سرداران عرب که در فتح بخشهای ...
پسر
عربی آساد
شیرها و شیران، ( اَعلام ) پسر مهر گشسب، پدر فرخ داد پارسی، ( در عربی ) آساد جمع اَسَد است به معنی ش ...
پسر
عربی اسعد الدین
خوشبخت در دین، سعیدالدین، نیک بخت در دین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی افصح
فصیح ترین، شیوا ترین، ( در قدیم ) زبان آورترین، فصیح تر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ال یاسین
الیاس، ( = الیاس )
پسر
عربی امیر رشید
ترکیب دو اسم امیر و رشید ( فرمانروا و شجاع )، امیر و پادشاه رستگار، حاکم دلیر و شجاع، ( اَعلام ) لق ...
پسر
عربی امیر عارف
ترکیب دو اسم امیر و عارف ( فرمانروا و دانا )، از نام های مرکب، ی امیر و عارف
پسر
عربی امین احمد
ترکیب دو اسم امین و احمد ( امانتدار و بسیار ستوده تر )، از نام های مرکب، امین و احمد، ( اَعلام ) ام ...
پسر
عربی انیم
انام، خلق، آفریدگان
پسر
عربی اورخان
پسر و جانشین امیرعثمان اول
پسر
عربی باسل
شجاع، بهادر، دلیر، مرد دلیر، دلاوری، شیر
پسر
عربی بایرام علی
ترکیب دو اسم بایرام و علی ( جشن و بلندقدر )
پسر
ترکی، عربی بوراک
درخشش، رعد و برق منبع
پسر
عربی احرار
آزادگان، آنان که از وابستگی ها و تعلقات، به ویژه وابستگی های مادی آزادند
پسر
عربی حاذق
زیرک و دانا در کاری، ماهر، استاد، مجرب، ( عربی )، کارآزموده و دارای تجربه ی کافی در دانش یا فنی، چی ...
پسر
عربی حارس
حفظ کننده، نگه دارنده، نگهبان، پاسبان، محافظ
پسر
عربی دین دار
کسی که دارای دین و آیینی باشد، متدین، متدین بدین اسلام، متقی، با تقوی، آن که به مبانی دینی اعتقاد د ...
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی صراط
راه، طریق، ( به مجاز ) پل صراط
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فخر
نازیدن، مباهات کردن، سربلندی، سرافرازی، افتخار، ( در قدیم ) مایه ی سربلندی، مایه ی نازش، ( در قدیم ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فکور
در حال فکر، آن که بسیار فکر می کند، دانا، خردمند، ( در حالت قیدی ) به معنی در حال فکر، ( در قدیم ) ...
پسر
عربی منیع
استوار و بلند، بلندمرتبه، بلند، رفیع، دارای مرتبه ی بلند
پسر
عربی موتمن
مورد اعتماد، امین، معتمد
پسر
عربی جارالل
لقب زمخشری دانشمند معروف در قرن پنجم و ششم، لقب زمخشری دانشمند معروف در قرن پنجم و ششم که استاد سفی ...
پسر
عربی جلیل الدین
بزرگ و بزرگوار در دین و شریعت
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی جوادرضا
ترکیب دو اسم جواد و رضا ( بخشنده و خشنود )، از نام های مرکب، جواد و رضا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی حامد رضا
ترکیب دو اسم حامد و رضا ( ستایشگر و خشنود )
پسر
عربی ارسل
جمع رَسول
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی