رضی الدین

فرهنگ اسم ها

اسم: رضی الدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: raziy(y)oddin) (فارسی: رضي‌الدين) (انگلیسی: raziyoddin)
معنی: پسندیده ی آیین و دین، ( اَعلام ) ) رضی الدین استرآبادی [قرن هجری] زبان شناس ایرانی، مؤلف شرح کافیه و شرح شافیه، ) رضی الدین نیشابوری [قرن هجری] فقیه، شاعر و نویسنده ی ایرانی، مؤلف مکارم الاخلاق، ) رضی الدین آرتیمانی، شاعر و عارف عهد صفوی، ن، ک، آرتیمان، پسندیده دین، نام دانشمند و شاعر قرن ششم
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( ع اِ مرکب ) پسندیده دین. ( فرهنگ فارسی معین ).

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) ابراهیم بن سلیمان حموی. رجوع به ابراهیم ( بن سلیمان... ) شود.

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) لقب ابراهیم بن مسعودبن محمود غزنوی است. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ابراهیم غزنوی شود.

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) ابوالقاسم بن حسین بکری. رجوع به ابوالقاسم ( بن حسین... ) شود.

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) رضی الدین اربلی. یونس بن محمدبن منعه. رجوع به یونس ( بن محمد... ) شود.

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) رضی الدین استرآبادی. رجوع به رضی ( امام رضی الدین محمد... ) شود.

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) رضی الدین بابا قزوینی.ملک رضی الدین بابا از گویندگان قرن هفتم هجری قمری بود. وی در زمان اباقاخان چند گاه حاکم دیاربکر بود و چون از آن منصب معزول شد و جلال الدین نامی که به علت ظهریت اتهام داشت قایم مقام او گشت این رباعی نظم نمود و نزد خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان فرستاد:
شاها ستدی کشورت از همچو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
زین کار چون آفتاب روشن گردید
پیش تو چه دف زنی چه شمشیرزنی.
( از حبیب السیر چ کتابخانه خیام ج 3 ص 117 ).
رجوع به فرهنگ سخنوران و تاریخ گزیده ص 820، 819 و 844 و سفینه خوشگو حرف «ر» و الذریعة ج 9 بخش 2 و مجالس النفائس ص 238 شود.

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ]( اِخ ) رضی الدین بن عبدالرحمان بن احمد هیتمی سعدی. فاضل مصری از بنی سعد ( وفات : مکه 1041 هَ. ق./ 1631 م. ). نسبت وی به محله ابوالهیتم [مصر] است. وی متصوف بود و عده ای از کتب را مختصر کرد و رساله ای در ترجمه شیخ اکبر بنام «شذرة ذهب » دارد. ( از فرهنگ فارسی معین بخش اعلام ). رجوع به اعلام زرکلی چ جدید ج 3 شود.

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) رضی الدین بن علاءصدرالحمید تاج الدین محمدبن محمدبن محمد سرخسی حنفی.او راست : محیط رضوی. او سه محیط دارد: 1 - ده جلد [کبری ]. 2 - چهار جلد [وسطی ]. 3 - دو جلد [صغری ]. وفات وی به سال 671 هَ. ق. بود. ( از یادداشت مؤلف ).

رضی الدین. [ رَ ضی یُدْ دی ] ( اِخ ) رضی الدین بن یوسف مقدسی. او راست : تعلیقه بر تفسیر ابوالسعود تا قریب نصف آن. ( یادداشت مؤلف ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نیشابوریاستادالائمه دانشمند و شاعر نیمه دوم قر.۶ (ف.۵۹۸ه.ق. ) عوفی او را در فقه و خلاف صاحب اطلاع و اثر دانسته و گفته است که هر گاه از اشتغال باین گونه مطالب ملول میشد قصیده ای نظم میکرد و شعری می پرداخت .نام ممدوحان وی در دیوان او جلال الدین قلج طمغاج خان ابراهیم بن حسین و پسرش قلج ارسلان را که مصادف با حدود سال ۵۹۷ یا ۵۹۸ ه. ق . بوده درک کرده و عمر او ازین غایت تجاوز نکرده . غیر از دیوان اشعار کتابی بنام (( مکارم الاخلاق ) ) بپارسی بدو نسبت داده اند . در اشعار وی تازگی و وجه امتیاز خاصی ملاحظه نمیشود با این حال استادی و مهارتش در سخن از کلام او آشکار است وی شعر عربی هم میگفت (دکتر صفا .تاریخ ادبیات .۵٠-۸۴۹ :۲ )
یوسف بن حیدره بن حسن رهبی مکنی به ابو الحجاج طبیب شاگرد ابراهیم سامری است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رضی الدین (ابهام زدایی). رضی الدین ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • رضی الدین آبی، رضیّ الدین محمد بن محمد بن زید بن داعی حسینی آبی، (د ۶۵۴ق/۱۲۵۶م) فقیه و محدث امامی• رضی الدین استرآبادی، معروف به شیخ رضی و ملقب به نجم الائمه از مفاخر دانشمندان شیعه در عرصه ادبیات عرب، صرف و نحو و بلاغت• رضی الدین حافظ برسی، عارف و عالم شیعی قرن هشتم و نهم• رضی الدین حلی، از فقهای نامدار شیعه• رضی الدین سید بن طاوس، سید رضی الدین، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، از نوادگان امام حسن مجتبی و امام سجاد (علیهماالسلام)• رضی الدین محمد باقی، از مشایخ بزرگ نقشبندیه و از مروّجان این طریقه در هندوستان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس