اسم پسر عربی - صفحه 20
ترکیب دو اسم محمد و نورالدین ( ستوده و نور دین )، از نام های مرکب، ←محمّدونورالدین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد نویان
ترکیب دو اسم محمد و نویان ( ستوده و سردار )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد هامان
ترکیب دو اسم محمد و هامان ( ستوده و مشهور )، از نام های مرکب، ا محمّد و هامان
پسر
فارسی، عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محمد هدایت
ترکیب دو اسم محمد و هدایت ( ستوده و ارشاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و هدایت
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد هشام
ترکیب دو اسم محمد و هشام ( ستوده و سخاوت )، از نام های مرکب، ا محمّد و هشام
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد همام
ترکیب دو اسم محمد و همام ( ستوده و سرور )، از نام های مرکب، ا محمّد و همام
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد همایون
ترکیب دو اسم محمد و همایون ( ستوده و خجسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و همایون
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد هورام
ترکیب دو اسم محمد و هورام ( ستوده و پیرو نیکی )، از نام های مرکب، ا محمّد و هورام
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محمد هومان
ترکیب دو اسم محمد و هومان ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد هومن
ترکیب دو اسم محمد و هومن ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومن
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد وصال
ترکیب دو اسم محمد و وصال ( ستوده و رسیدن به چیزی )، از نام های مرکب، ا محمّد و وصال
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد وهب
ترکیب دو اسم محمد و وهب ( ستوده و بخشش )، از نام های مرکب، ه محمّد و وَهَب
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد کامران
ترکیب دو اسم محمد و کامران ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و کامران
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد کیهان
ترکیب دو اسم محمد و کیهان ( ستوده و جهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیهان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی محمدآئین
از نام های مرکب، محمد و آئین، مسلمان، کسی که پیرو آیین حضرت محمد است
پسر
عربی محمدآبتین
ترکیب دو اسم محمد و آبتین ( ستوده و انسان نیکوکار )
پسر
فارسی، عربی محمدآدرین
ترکیب دو اسم محمد و آدرین ( ستوده و زیباروی )
پسر
فارسی، عربی محمدآرسام
ترکیب دو اسم محمد و آرسام ( ستوده و نیرومند )
پسر
فارسی، عربی محمدباراد
ترکیب دو اسم محمد باراد ( ستوده و جوانمرد )
پسر
فارسی، عربی محمدتارخ
ترکیب دو اسم محمد و تارخ ( ستوده و نام پدر حضرت ابراهیم )
پسر
عربی، عبری محمدتوحید
ترکیب دو اسم محمد توحید ( ستوده و یکتاپرستی )
پسر
عربی محمدتیام
ترکیب دو اسم محمد تیام ( ستوده و عزیز )
پسر
لری، عربی محمدرافع
ترکیب دو اسم محمد و رافع ( ستوده و فرازنده )
پسر
عربی محمدرامان
ترکیب دو اسم محمد و رامان ( ستوده و شاد )
پسر
فارسی، عربی محمدرضوان
ترکیب دو اسم محمد و رضوان ( ستوده و خشنودی )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدزبیر
ترکیب دو اسم محمد و زبیر ( ستوده و نیرومند )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدسامی
ترکیب دو اسم محمد و سامی ( ستوده و عالی )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدسامیار
ترکیب دو اسم محمد و سامیار ( ستوده و یاور آتش )
پسر
فارسی، عربی محمدسردار
ترکیب دو اسم محمد و سردار ( ستوده و رهبر )
پسر
فارسی، عربی محمدسمیر
ترکیب دو اسم محمد و سمیر ( ستوده و داستان پرداز )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدسنان
ترکیب دو اسم محمد و سنان ( ستوده و نابودکننده دشمن )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدصانع
ترکیب دو اسم محمد و صانع ( ستوده و آفریننده )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدصفی
ترکیب دو اسم محمد و صفی ( ستوده و خالص )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مطیب
معطرکننده، خوشبو کننده
پسر
عربی مطیع الله
مطیع و فرمانبردار خداوند
پسر
عربی مطیعا
منسوب به مطیع، ( به مجاز ) کسی که فرمانبردار و مطیع است، ( عربی ـ فارسی ) ( مطیع = اطاعت کننده، فرم ...
پسر
فارسی، عربی مظفرعلی
مرکب از مظفر ( پیروز ) + علی ( بلندمرتبه )، نام نقاش معروف ایرانی در دوره صفویه
پسر
عربی معاذالله
پناه بر خدا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی معارج
پله ها، نردبان ها، پلکان ها، نام سوره ی هفتادم از قرآن کریم، ( عربی ) ( جمعِ مَعرَج و مِعراج )، ( ا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی معبود
مورد ستایش
پسر
عربی معتضد
یاری گیرنده، نام یکی از خلفای عباسی
پسر
عربی معزالدین
گرامی دارنده دین، نام یکی از امیران سلسله آل کرت
پسر
عربی معطی
بخشنده، عطاکننده، از نامهای خداوند
پسر
عربی معمر
طویل العمر و مسن
پسر
عربی معیر
سنجیده شده، نوعی پارچه ی ابریشمی منقش، عیارگیر، ( در تصدی دیوانی ) در دوره ی قاجار مسئول ضراب خانه ...
پسر
عربی مغیث
فریادرس، یاری کننده، نامی ازنام های خدای تعالی، از نام های خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مفضل
برتری داده شده، افزون کرده، ارجح، راجح، ( اَعلام ) مفَضَّل ضبی ( = مفضل ابن محمّد ) : [قرن هجری] نح ...
پسر
عربی مفلح
رستگار، پیروز، نیکبخت
پسر
عربی مقبل
روی آورنده، صاحب اقبال و دولت، قبول کننده، ( در قدیم ) خوشبخت، خوش اقبال، رو کننده به چیزی
پسر
عربی مقتدر
قدرتمند، مرد توانا
پسر
عربی مقصد
هدف نهایی، غایت
پسر
عربی مقیما
از شاعران قرن یازدهم هجری است که در طهران اقامت داشت، ( اَعلام ) از شاعران قرن یازدهم هجری ( مقیم ت ...
پسر
فارسی، عربی نهام
آهنگر، نجار، همچنین راهب دیر نشین
پسر
عربی نبوت
رسالت، پیغمبری، مبعوث بودن کسی از سوی خداوند به راهنمایی مردم، یکی از سه اصل اعتقادی مسلمانان
پسر
عربی نثار احمد
ترکیب دو اسم نثار و احمد ( فدا کردن و بسیار ستوده تر )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی نجات الله
آن که خدا او را نجات داده است
پسر
عربی نجف
نام شهری در عراق، نام شهری در عراق که آرامگاه علی ( ع ) در آن واقع شده است
پسر
عربی نجی
نجات یافته، لقب حضرت نوح پیغمبر ( ع )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نجیب الدین
شریف و پارسا در دین، ( اَعلام ) نجیب الدین سمرقندی: ( = محمّدابن علی ) [قرن و هجری] پزشک ایرانی، مؤ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ندیم
همنشین، دوست، همصحبت، همنشین و هم صحبت، به ویژه با بزرگان
پسر
عربی محمدمازیار
ترکیب دو اسم محمد و مازیار ( ستوده و صاحب کوهستان )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدمنان
ترکیب دو اسم محمد و منان ( ستوده و بخشنده )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدهیرسا
ترکیب دو اسم محمد و هیرسا ( ستوده و پرهیزگار )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدکارن
ترکیب دو اسم محمد و کارن ( ستوده و جنگجو )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدکاوه
ترکیب دو اسم محمد و کاوه ( ستوده و از شخصیت های شاهنامه )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدکسری
ترکیب دو اسم محمد و کسری ( ستوده و خسرو )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمدیار
محمد ( عربی ) + یار ( فارسی ) یار و یاور محمد
پسر
فارسی، عربی محمدیاسان
ترکیب دو اسم محمد و یاسان ( ستوده و نام یکی از پیغمبران باستانی ایران )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محی الدین
زنده کننده دین
پسر
عربی محیط
فراگیرنده، احاطه کننده، پاره خطی که دور سطحی را فرا می گیرد، اقیانوس، آگاه و باخبر، از نام ها و صفا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محیی
زنده کننده، احیاکننده، از نامهای خداوند
پسر
عربی مدبر
تدبیرکننده، باتدبیر، چاره جو، از نام های خداوند، اندیشمند، چاره گر، از نام ها و صفات خداوند، ( در ق ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی هبیةلله
بخشیده شده از جانب خداوند، نام چندتن از شخصیتهای ادبی و تاریخی
پسر
عربی مهرثنا
ترکیب دو اسم مهر و ثنا ( مهربانی و ستایش )
پسر
فارسی، عربی
کهکشانی مهررضا
ترکیب دو اسم مهر و رضا ( محبت و خشنود )
پسر
فارسی، عربی نورافشان
نوردهنده، پرتوافکن، نوربخش، آنچه نور به اطراف خود می پراکند، نور پاش، ( در قدیم ) نور افشانی کردن، ...
پسر، دختر
فارسی، عربی نورالحق
نور حق، روشنایی و فروغ از سوی پروردگار، نورِ حق
پسر
عربی نورالمهدی
نور مهدی، فروغ هدایت شده، ( عربی ) نورِ مهدی
پسر
عربی نورعلی
روشنی امام علی ( ع )
پسر
عربی نورمند
دارای نور، منور، روشن، پرنور، پور نور
پسر
فارسی، عربی نوفل
دریا، دهش، مرد بخشنده، جوان زیبا، مرد بخشنده و عطا کننده، ( اَعلام ) نام چند صحابی
پسر
عربی
تاریخی و کهن نوید حسین
ترکیب دو اسم نوید و حسین ( خبرخوش و نیکو )، از نام های مرکب، م نوید و حسین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی منجی
رهایی بخش، نجات دهنده، رهایی دهنده، نجات بخش
پسر
عربی منشور
حکم، فرمان، سند، پیمان، از شخصیت های شاهنامه ( یکی از بزرگان توران )، ( عربی )، اصول، نظریات و عقای ...
پسر
عربی، فارسی
تاریخی و کهن منهاج
راه راست، راه روشن و آشکار، راه، راه آشکار و گشاده، روش
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی منهاج الدین
راه راست آیین، راه روشن و آشکار دین و آیین، ( اَعلام ) مِنهاج الدین عثمان ابن سراج الدین جوزجانی از ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی هیون
شتر تندرو
پسر
عربی واثق
استوار، قطعی، ( در قدیم ) دارای اطمینان، مطمئن، دارای حسن ظن و اعتماد کننده، ( اَعلام ) لقب ابوجعفر ...
پسر
عربی واجد
دارنده، دارا، از نامهای خداوند، ( در تصوف ) آن که در حال وجد است، از نام ها و صفات خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نقی الدین
برگزیده در دین
پسر
عربی همام
سرور، مهتر، پادشاه بلندهمت، مرد بزرگ و دلیر و بخشنده، شیر درنده، دارای مقام و منزلت و فضایل ارجمند، ...
پسر
عربی همام الدین
دارای مقام و منزلت در دین
پسر
عربی هنی
گوارا، خوب، خوش
پسر
عربی هود
نام پیامبر قوم عاد، نام سوره ای در قرآن کریم
پسر
عربی والی
حاکم، پادشاه، از نامهای خداوند
پسر
عربی وامق
دوستدار، کنایه از شخص عاشق، ( اَعلام ) وامق طرفِ عشق عذرا در داستان وامق و عذرا که در زمان انوشیروا ...
پسر
عربی واهب
عطاکننده، بخشنده، از نامهای خداوند، ( در حقوق ) آن که به موجب عقد هبه، مالش را مجاناً به ملکیت دیگر ...
پسر
عربی وثوق
اعتماد، اطمینان
پسر
عربی موتمن
مورد اعتماد، امین، معتمد
پسر
عربی موج
جنبش وچین خوردگی سطح آب
پسر
عربی