اسم پسر - صفحه 51

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

مقیما/moqimā/

از شاعران قرن یازدهم هجری است که در طهران اقامت داشت، ( اَعلام ) از شاعران قرن یازدهم هجری ( مقیم ت ...


پسر

فارسی، عربی
ملوین/melvin/

نجیب زاده، دوست و مشاور


پسر

لاتین
ملک آرا/molk ārā/

آن که موجب آرایش و رونق مملکت است، ( در قدیم ) ( به مجاز ) مایه ی زینت و آراستگی سلطنت یا مملکت، ( ...


پسر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
ملکا/maleka/

پادشاه، نام مردی مجتهد در مسیحیت


پسر

عربی، آرامی
ملکان/malakān/

نام پدر حضرت خضر پیغمبر ( ع )، ( اَعلام ) نام پدر حضرت خضر پیغمبر ( ع ) که از فرزند زادگان سام ابن ...


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
ملکشاه/malek shah/

شاه شاهان


پسر

فارسی، عربی
منجیک/monjik/

نام شاعر ایرانی قرن چهارم، منجیک ترمذی


پسر

فارسی
مندا/monda/

علم دانش ادارک شناخت، مندائیان مذهب مردمی صنعتگر و هنرمند ساکن جلگه خوزستان و حاشیه رود کارون است ک ...


پسر

فارسی، آرامی
مندی

از نامهای امروزی زرتشتیان


پسر

فارسی
منوش/manush/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پشنگ و نوه دختری ایرج از پادشاه پیشدادی، نام یکی از ناموران قدیم که ام ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
منوشان/manushan/

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرمانروایان دلاور ایرانی که از سپاهیان کیخسرو پادشاه کیانی بود


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مه باد/mahbad/

نام یکی از سرداران هخامنشی، مرکب از مه ( بزرگ ) + یاد ( بد، پسوند اتصاف )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مهذب الدین

پاک و پیراسته در دین


پسر

عربی
مهراسپند/m.espand/

کلام مقدس، نام فرشته نگهبان آب، نام روز بیست و نهم از هر ماه خورشیدی در ایران قدیم، ماراسپند، نام ر ...


پسر

فارسی
مهربرزین

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام گور پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
مهند/mahnad/

مَه پاره، ( به مجاز ) زیبارو، تکه ای از ماه، اندکی از ماه، به فتح میم و ه و سکون نون و دال، نامی خر ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهوند/mehvand/

منسوب به بزرگی و مِهتری، ( به مجاز ) مِهتر و بزرگتر، ( مِه = مِهتر، بزرگتر، وند ( پسوند نسبت ) )


پسر

فارسی
موتا/muta/

نام یکی از سرداران دیلمی


پسر

فارسی
موشا

موسی


پسر

عبری
میحاد/mihad/

تک تک، جداگانه


پسر

عربی
میخائیل

معرب از عبری، میکائیل


پسر

عبری
میرین/mirin/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری رومی و داماد قیصر روم


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
میشان/mishan/

نام روستایی در استان کهگیلویه


پسر

فارسی
میشه

مشی


پسر

اوستایی، پهلوی
میکال/mikāl/

میکائیل، نام یکی از چهار ملک مقرب


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
نادعلی/nad-ali/

علی را بخوان، نام دعایی


پسر

عربی
نادین/nadin/

پویا و پرتحرک، الهه رودخانه


پسر

فارسی، سانسکریت
نارام سین/naramsin/

محبوب ماه


پسر

فارسی
ناصح الدین

پنددهنده در دین


پسر

عربی
ناصرخسرو/n.-khosro(w)/

ترکیب دو اسم ناصر و خسرو ( یاری کننده و پادشاه )، از نام های مرکب، ناصر و خسرو، ( اعلام ) ناصرخسرو: ...


پسر

عربی، پهلوی

تاریخی و کهن
ناضر

شاد، مسرور، شاداب، بسیار سرسبز


پسر

عربی
نجات الله

آن که خدا او را نجات داده است


پسر

عربی
نجی/naji/

نجات یافته، لقب حضرت نوح پیغمبر ( ع )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
نجیب الدین/najiboddin/

شریف و پارسا در دین، ( اَعلام ) نجیب الدین سمرقندی: ( = محمّدابن علی ) [قرن و هجری] پزشک ایرانی، مؤ ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
نستور/nastor/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زریر پسر گشتاسپ پادشاه کیانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نشواد/našvād/

نام پهلوان تورانی، ( اَعلام ) نام پهلوانی تورانی است، نام پهلوانی تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نصیرا/nasira/

نام یکی از دانشمندان و شعرای قرن یازدهم


پسر

عربی
نضیر/nazir/

شاداب، سرسبز


پسر

عربی
نظام الملک

باعث نظم و سرزمین، نام وزیر معروف سلجوقیان در قرن پنجم


پسر

عربی
نظرعلی

چشم و دیده علی ( ع )


پسر

عربی
نقدعلی

مرکب از نقد ( ارزیابی و سنجش سره از ناسره ) + علی


پسر

عربی
نهام/noham/

آهنگر، نجار، همچنین راهب دیر نشین


پسر

عربی
نهل/nahl/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نوتاش/notash/

همیشه، دایم


پسر

فارسی
نوراهان

نورهان، تحفه، سوغات، ارمغان


پسر

فارسی
نورعلی/nur ali/

روشنی امام علی ( ع )


پسر

عربی
نوشاب/nushab/

آب گوارا، شربت مطبوع، آب زندگی، آب حیات


پسر

فارسی
نوشیار/nushyar/

یار شیرین چون عسل، یار بی مرگ، نام پسرعموی گرشاسپ در گرشاسپ نامه


پسر

فارسی
نوفل/no(w)fal/

دریا، دهش، مرد بخشنده، جوان زیبا، مرد بخشنده و عطا کننده، ( اَعلام ) نام چند صحابی


پسر

عربی

تاریخی و کهن
نیاسان/niyāsān/

شبیه به نیاکان، مانند اجداد، همانند نیاکان، ( نیا، سان ( پسوند شباهت ) )، ( نیا + سان ( پسوند شباهت ...


پسر

فارسی
نیاوند/niyāvand/

از نژاد نیاکان، از نسل اجداد، ( نیا، وند ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نیا، ( نیا + وند ( پسوند نسبت ) ...


پسر

فارسی
نیرمان

نریما ن، اصل این کلمه در اوستا نئیره منه به معنای مرد دلیر است و صفت گرشاسپ جهان پهلوان می باشد، هم ...


دختر، پسر

فارسی
نیشام/nisham/

فرشته نگهبان آذرخش، نام فرشته نگهبان آذرخش


پسر

فارسی
نیوتش/nivtash/

با کسی یکی شدن، همراهی، همراهی و مجامعت، بر وزن پیشکش


پسر

فارسی
نیوزاد/niv zād/

زاده دلیر و شجاع، ( نیو = دلیر، شجاع + زاد = زاده )، ( به مجاز ) دلیر و شجاع، ( در اعلام ) نام پسر ...


پسر

فارسی
نیک رای/nikray/

اندیشه خوب و نیک، دارای اندیشه نیک مرکب از نیک و رأی


پسر

فارسی
هادان/hadan/

معرب از عبری نام پدر ساوه همسر ابراهیم ( ع )


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
هاران/haran/

کوه نشین، برادر ابراهیم ( ع )، معرب از عبری


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
هامر/hamer/

ابر باران زا


پسر

عربی
هامرز/hāmerz/

نام سردار ساسانی، ( اَعلام ) از سرداران دوره ی ساسانی است، که از سرانِ سپاهِ انوشیروان و پرویز پسر ...


پسر

فارسی، اوستایی، پهلوی

تاریخی و کهن
هامن/haman/

هامون


پسر

فارسی
هامین/hamin/

تابستان


پسر

پهلوی، اوستایی
هانیبال

لاتینی از، نام سردار مشهور کارتاژ که با لشکر روم جنگید


پسر

فنیقی
هاوش/havash/

امت و پیروان یک پیغمبر، امت، پیروان یک پیامبر


پسر

پهلوی، اوستایی، فارسی
هرمان/herman/

نام یکی از پادشاهان یونانی


پسر

یونانی
هرمزان/hormozān/

منسوب به هرمز، ( هرمز، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) هرمزان: [قرن اول هجری] فرماندار خوزستان در ز ...


پسر

فارسی
هرنگ/herang/

آرامش و قوت قلب


پسر

لری
هزبر

هژبر، شیر


پسر

فارسی
هلاکو/holaku/

نام پسر تولوی و نوه چنگیزخان مغول


پسر

مغولی

تاریخی و کهن
هلموت

کنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلکو/halako/

کوه کوچک، تپه، کوةکوچک، تپه ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلکوت

فرصت، وقت ( نگارش کردی


پسر

کردی
هنی

گوارا، خوب، خوش


پسر

عربی
هوبر/hobar/

دربردارنده نیکی، نام میرآخور داریوش پادشاه هخامنشی


پسر

پهلوی، اوستایی

تاریخی و کهن
هوتک/hotak/

نام روستایی در نزدیکی کرمان


پسر

فارسی
هود

نام پیامبر قوم عاد، نام سوره ای در قرآن کریم


پسر

عربی
هورمز

هرمز


پسر

فارسی
هیراب/hirab/

نام فرشته باد


پسر

فارسی
هیرسا/hirsa/

پارسا و پرهیزگار، پارسا


پسر

فارسی
هیرون/hirun/

نوعی نی میان پر


پسر

فارسی
هیشوی/hishuy/

از شخصیتهای شاهنامه، نام مرزداری در مرز ایران و روم در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
وادان/vadan/

نام روستایی در نزدیکی دماوند


پسر

فارسی
وارتان/vartan/

نام پسر بلاش اول پادشاه اشکانی


پسر

ارمنی

تاریخی و کهن
واردان/vardan/

نام دادوری در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
وارش/vāreš/

باران، باریدن باران، ( کردی ) ( = وارشت ) بارش


دختر، پسر

کردی، مازندرانی

طبیعت
وارونا/varona/

نام یکی از خدایان هندو


پسر

سانسکریت
واسپور/vāspur/

لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، «پسر طایفه» و به تعبیری «ولیعهد» و به قولی «فرزند والاگهر شاه ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
واسپوهر

واسپور، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
وتار/vetar/

مقاله، سخنرانی، مقالة، سخنرانی ( نگارش کردی


پسر

کردی
وخش/vakhsh/

روشنایی، نام چهاردهمین جد آذرباد مهراسپند


پسر

فارسی
ودیع/vadie/

آرام، ساکن و نرم خوی، آرمیده، جوینده راحتی و آسایش، همچنین به معنای عهد و پیمان هم آمده است


پسر

عربی
وراز

گراز که در ایران باستان نشانه زورمندی بوده است


پسر

فارسی
ورازاد/varazad/

از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای سپیجاب که جزو قلمرو افراسیاب تورانی بوده است


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
وردانشاه/vardanshah/

نام جد مرداویج


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
وردین

گلهای بسیار


پسر

آشوری
ورزان/varzan/

محافظ، نگهبان، فصلها ( نگارش کردی


پسر

کردی
ورشاد/varshad/

وظیفه و مقرری


پسر

فارسی
ورنا/varnā/

برنا، جوان، ( = بَرنا )، ( در بلوچی ) نیز/varna/ به معنی جوان، ( = بَرنا ) ( در قدیم ) بُرنا، برنا ...


دختر، پسر

فارسی
ورهرام/varhrām/

بهرام، آتش بهرام، نام ستاره مریخ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته موکل بر مسا ...


پسر، دختر

پهلوی، اوستایی

تاریخی و کهن
وریا/verya/

حقیقت، قوی و درشت هیکل، چکش آهنی بزرگ


پسر

لاتین، فارسی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم