اسم - صفحه 91

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

برجاسپ

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران تورانی


پسر

فارسی
بردان/bardān/

نام یکی از پادشاهان اشکانی، ( اعلام ) ( = وردان، وارتان ) شاه اشکانی یا اشک نوزدهم پسر اردوان [، می ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
بردین/bardin/

همچون سنگ رویین تن


پسر

لری
برزویه/borzuyeh/

بلند بالا، ( اَعلام ) نامِ پزشک دانشمند عصر خسرو انوشیروان و بانی ترجمه ی پَنجه تَنترَه از سنسکریت ...


پسر

فارسی، پهلوی، کردی

تاریخی و کهن
برزی

جای بلند، سکو، کنایه ‏از بلند قامت ( نگارش کردی


دختر

کردی
برسیان

نام گیاهی است


پسر

فارسی
برسین/barsin/

زاده خداوند ماه


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
برقه/barghe/

درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چیز دیگر، درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چ ...


دختر

کردی
برمال

جلوی منزل، سجادة، خانةدار ( نگارش کردی


پسر

کردی
برهمند

برهمن


پسر

سانسکریت
برهون/barhon/

هاله، خرمن ماه


دختر

فارسی
بروار

آن قسمت از دامنةکوة کة زیباترین قسمت آن می‏باشد، نام منطقةای در کردستان نزدیک عمادیه ( نگارش کردی


پسر

کردی
برکان/borkān/

کوه آتش فشان، ( اعلام ) نام روستایی در شهرستان اصفهان و فسا


پسر

فارسی

طبیعت
برکاو/barkav/

دامنه کوه، دامنةکوه ( نگارش کردی


پسر

کردی

طبیعت
برکیارق/bare(a)kiāroq/

امیر و صاحب مقام، کلاهش پاره شده، آن که کلاهش شکسته است، ( اَعلام ) شاه سلسله ی سلجوقی [، قمری] در ...


پسر

ترکی
بزان

شکست دهنده، نام روستایی ( نگارش کردی


دختر

کردی
بزرجمهر

بزرگمهر، بسیار مهربان، نام وزیر انوشیروان پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
بزرگ امید

بسیار امیدوار، نام معلم خسرو پرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
بژن/bazhen/

قد و بالا، قد و بالا ( نگارش کردی


دختر

کردی
بسارنگ

نام سلطانی در زمان رودکی


دختر، پسر

فارسی
بشکو

شرکت سهامی ( نگارش کردی


دختر

کردی
بغرا/boghra/

نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید، نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید و پایتخت س ...


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
بلاش/balash/

از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند کوچک یزگرد دوم پادشاه ساسانی و نوزدهمین پادشاه ساسانی، نیز نام چند ت ...


پسر

پهلوی، اوستایی

تاریخی و کهن
بلباس/belbas/

به برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند، بة برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند ( نگارش کردی


پسر

کردی
بلکا/belkā/

دانا، دانشمند، عاقل، خردمند


دختر

ترکی
بلیان/baliyān/

نام خضر پیغمبر ( ع ) که برادرزاده ی الیاس پیغمبر ( ع )، ( اعلام ) ) نام خضر پیغمبر ( ع ) که برادرزا ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
بمانی/bemani/

نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند


دختر

فارسی
بن هور/benhor/

پسر خورشید


پسر

فارسی، عربی
بندوی/banduy/

نام دو تن از شخصیتهای شاهنامه، نام دو تن از شخصیتهای شاهنامه در زمان ساسانیان


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
بنیا/baniyā/

بنیاد، بنیه و توان، هنگامه، تو فرزند منی


دختر

کردی، عبری
به آفرید/beh āfarid/

نیکو آفریده، آفریده ی خوب، زیبا، خوش سیما، ( اَعلام ) نام خواهر اسفندیار در روایات ملی، به ( بهتر، ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
به آیین

دارای آیین بهتر


دختر

فارسی
به روش

آن که شیوه و روشی بهتر از دیگران دارد


پسر

فارسی
بهان/behān/

منسوب به خوبی و نیکی، خوبان، جمع به


دختر، پسر

فارسی
بهرامه/bahrāme/

ابریشم، بیدمشک


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
بهرمان/bahramān/

نوعی یاقوت سرخ، ( در قدیم )، نوعی پارچه ی ابریشمی رنگارنگ


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
بهروزه/behruze/

خوشبخت، سعادتمند، ( بهروز، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به بهروز، م بهروز، بلور کبود و شفاف، ( بهروز + ...


دختر

فارسی
بهستان/behestān/

نیک بنیاد، نام پسر اردشیر سوم پادشاه هخامنشی، ( به، ستان ( پسوند مکان ) )، جای خوبان و نیکان، ( اَع ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
بهک/behak/

نام موبد موبدان در زمان شاپور دوم پادشاه ساسانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
بودیان

نام یکی از قبایل ماد ( نگارش کردی


پسر

کردی
بوران دخت

پوران دخت


دختر

فارسی
بورنگ

نوعی ریحان کوهی


پسر

فارسی
بوژان/bozhan/

نمو کردن، شکوفا شدن، بةخود بالیدن ( نگارش کردی


پسر

کردی
بوژنه/bozhne/

شکوفه، غنچه


دختر

فارسی
بوستان افروز

بستان افروز


پسر

فارسی
بوکان/bukan/

زیبارویان، عروسها، نام شهری در کردستان ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی خال

بی نشان ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیاره

نام روستایی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیانه

نگا « بةیان» ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیتک/bitek/

نام جد منوچهر پادشاه کیانی، نام جد منوچهر پادشاه کیانی به نوشته بندهش


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
بیدخت/bidoxt/

سیاره زهره، ناهید، ( در نجوم ) زهره، ( اَعلام ) ) زنی زیبا که هاروت و ماروت فریفته ی او شدند، ) شهر ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
بیدگل/bid gol/

نوعی گیاه، نام شهری از بخش آران شهرستان کاشان


دختر

فارسی

طبیعت
بیرشاد/birshad/

یادمان خوشحالی، یادمان خوشحالی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیری

زنی که شیر می دوشد ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیژه/bizhe/

ویژه، خالص


دختر

فارسی
بیساران

بی سرها، بی دلیل قتل‏عام شدةها، نام روستایی نزدیک سنندج ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیسان/bisan/

بی همتا، بی مانند، جالیز ( نگارش کردی


دختر

فارسی، کردی
بیلو

جویبار کوتاه ‏مدت ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیور

بی بهره، عدد میلیون در ریاضی ( نگارش کردی


دختر

کردی
پاپک/papak/

استوار، از شخصیتهای شاهنامه، پدر کوچک، نام دلاور ایرانی، پسر ساسان موبِد معبد آناهیتا و پدربزرگ ارد ...


پسر

کردی، فارسی

تاریخی و کهن
پادار/padar/

ثابت، ثابت ( نگارش کردی


پسر

کردی
پاداشت

جزا ( نگارش کردی


پسر

کردی
پادشا

حاکم ( نگارش کردی


پسر

کردی
پادنا/pādenā/

نام یکی از بخشهای تابعه شهرستان سمیرم و نام رودخانه ای، ( اعلام ) ) نام یکی از بخشهای تابعه شهرستان ...


دختر

فارسی

طبیعت
پاشنگ

خوشه انگور


دختر

فارسی
پامیر/pamir/

پای میترا


پسر

فارسی
پاو/pav/

نام پسر شاپور، سردودمان اسپرمبدان، نام پسر شاپور سردودمان اسپهبدان باوندی در طبرستان خاوری


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پاوان/pavan/

نگهبان، حافظ


پسر

فارسی
پایار/pāyār/

سال گذشته، پار، ( در کردی ) پایدار، سربلند، مقاوم


پسر

کردی، فارسی
پایون/pāyun/

پیرایه، آرایش، زیور، زینت


دختر

فارسی
پرداد/pardad/

نخستین آفریده


پسر

پهلوی، اوستایی
پردیز

پردیس


دختر

فارسی
پرزاد/parzad/

مخفف پری زاده، پر + زاد ( زاده )


دختر

فارسی
پرزین/parzin/

پرچینی از گلهای ریز به دور باغات


دختر

کردی
پرستک/parastak/

پرستو


دختر

فارسی

پرنده
پرسین/persin/

نام ایران ( پارس ) در کتابِ تاریخِ موسی خورنی


دختر

فارسی
پرگام/pergam/

نام امپراطوری ای در زمان سلوکیان


دختر

فارسی
پرن/paran/

پروین، ثریا، پرنیان، ( مخففِ پروین )، و، پرنیان پروین و پرنیان


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
پرناک/parnāk/

پرپر، زاغ سیاه، جوان و برنا، پرپَر، [پَرناک با واژهی «پرناک» از ریشهی پهلوی ( apurnāk ) به معنی جوا ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت
پرندین/parandin/

چیزی که از حریر دوخته یا ساخته شده باشد، نرم و لطیف مانند پرند، لطیف و نرم مانند پَرَند، پَرَند، نر ...


دختر

فارسی
پرنون/parnun/

پرنیان، دیبای منقش، ( = پرنیان )


دختر

فارسی
پروش/parvash/

لطیف چون پر


دختر

فارسی
پریام/pariyam/

پریاموس آخرین پادشاه تروا، در افسانه های قدیم یونان، آخرین پادشاه تروا که شهر وی به دست یونانیان اف ...


پسر

یونانی

تاریخی و کهن
پریزاده/parizade/

پریزاد


دختر

فارسی
پژند

نام گیاهی است


پسر

فارسی
پساک/pasak/

نام پسر اردوان و برازنده داریوش یکم پادشاه هخامنشی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پشن

پشنگ


پسر

فارسی
پشنگ/pashang/

نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام برادرزاده فریدون پادشاه ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پشین/pashin/

از شخصیتهای شاهنامه، ز شخصیتهای شاهنامه، نام سومین پسر کیقباد ( کی پشین ) پادشاه کیانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پلاش

بلاش


پسر

فارسی
پنام/panām/

روبند، پوشیده، پنهان، ( در اوستایی، paiti dāna ) ( در پهلوی، padām، pandām، panum ) ( در قدیم ) پار ...


پسر

فارسی
پوپه/popeh/

آرزومندی، پوپک


دختر

فارسی
پورشسب

نام پدر زردشت


پسر

اوستایی، پهلوی
پوشنگ/pušang/

نام شهری در نزدیکی هرات، [= بوشنج = فوشنج] ( اَعلام ) نام شهری در خراسان قدیم میان هرات و نیشابور، ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پولا

فولاد


پسر

کردی
پولادوند/poladvand/

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد پادشاه کیانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پیران/piran/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر ویسه سپهدار افراسیاب تورانی و یکی از شخصیتهای محبوب در داستان سیاوش


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پیلسم/pilsam/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی، برادر پیران فرزند ویسه در زمان افراسیاب


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پیما/peymā/

پیماینده، رونده، اندازه گیرنده، ( بن مضارعِ پیمودن )، پیمودن، راه رونده، طی کننده


پسر

فارسی
تاتینا

پرنده ای شکاری


دختر

فارسی



انتخاب نوع اسم

انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها