پیشنهادهای سیده زهرا برقعی (٩٦)
ریز ریز خندیدن
سرو کردن
چند چیز از یک نوع
علامت دادن با چراغ یا نور
گذشته spend
قال گذاشتن، دو در کردن ( بیشتر در رابطه عاشقانه )
دست گرمی
بیرون زدن
مچاله کرده، گلوله کردن
آتو
دست پاچه، آشفته
I stomped on her heart روی قلبش پا گذاشتم.
بلند پروازی کردن
قضیه
شیرین کاری
when things dont go your way and you adapt to the changes and keep moving ahead instead of flipin out
دراز کشیدن
احساسات قوی
قهوه لاته
در برنامه نویسی برای پارامترهای ثابت به کار می رود.
با پنبه سر بریدن
زمزمه کردن، زیر لب چیزی گفتن
کم توجهی نسبت به اعمال و رفتار، قصور
ملا لغتی بودن
مخفف Federal Insurance Contributions Act قانون مشارکت بیمه فدرال
لشگر کشی
آشفته
مشخص کردن، برجسته کردن
ملچ ملوچ
لنز
تشخیص دادن
مراقب بودن
راهنما، نگهبان
قطعه
شلخته
زیر لیوانی
مدیر برنامه
وسیله
دست نیافتنی
فرصت، موقعیت
فرصت طلب
دزد
حنوکا، عید اخلاص یهودیان جشن یهودیان
اسب شهربازی
شهربازی
شهربازی
معطل کردن
یکی مونده به آخر
توهم
بتادین