پیشنهادهای زهرا کابلی (١١٧)
صدای گرومپ، تلپی
با کلافگی، با بی حوصلگی
با دستپاچگی با خجالت با حالت معذبی
با عصبانیت حرف زدن
ناشی از
وقت خریدن
غیر قابل کنترل
به خود مسلط شدن
گشاد شدن در Her eyes widened
احتمالا، شاید
سردرگم
pull onself through از چیزی عبور کردن و رد شدن و . . .
محکم بستن، وصل کردن
محتاط و دور اندیش
چی از این بهتر!
عالی، محشر
شیفته کسی شدن
در واقع، در حقیقت
واقع در . . .
برای انجام کاری لحظه شماری کردن
پُر انگیزه
با صدای جیغ مانند حرف زدن جیغ جیغی حرف زدن
با صبر و حوصله
با شور و شوق
آشفته بازار
با عصبانیت، با خشونت
جلوی جمع، در حضور دیگران
ضد حال خورده
با شادی با خرسندی
قراضه
چشم های متحرک ( عروسک ) در wobbly eyes
ابر توفان زا
محفظه گرد و غبار جاروبرقی
شرابه دار منگوله دار
جان به لب رسیدن
روی اعصاب روی مخ
با حرف شنوی با سر به راهی
مزیّن به
آتش دان
رها کردن آزاد کردن از بند
نیروی کمکی
مزرعه پرورش سبزیجات
to be trifled with دست کم گرفته شدن
رکورد زدن پیشی گرفتن
مقاومت کردن
چند پا چند دست limb عضو بدن
حواس جمع بودن حواست حسابی جمع باشد
خردکن
تیغ، تیغه، دستگاه برش
در جایگاه فعل: به سختی راه خود را باز کردن به چالش طلبیدن در افتادن