تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم زمانی، پیشآمد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرخطر، پرمخاطره، خطرناک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی، گهگاهی، گاه گداری، هرازگاهی، هر چندوقت یکبار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طرز فجیعی، به نحو وحشیانه ای، بی رحمانه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دل گرفته

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با افاده راه رفتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در موردعضلات ) گرم کردن I jump up and down to loosen my leg muscles بالا و پایین میپرم تا عضلات پاهایم را گرم کنم نرمش کردن، خود را گرم کردن loose ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اگه با stomach و tummy بیاد، منظور درد یا دلپیچه ناشی از استرس هست. . . . دلشوره داشتن my tummy is doing flips my tummy is doing flips the discomfor ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رو دست کسی بلند شدن چیزی را از جلوه انداختن آبروی کسی را بردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزاحم، مایه ی دردسر، آزارنده کسالت بار، طاقت فرسا، ملالت بار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خبر، یهویی، فوری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت کوش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

له کردن، فشار دادن chiefly US, informal to press ( something, such as food ) into a pulp or a flat shape : SQUASH, MASH به زور جا دادن، چپاندن c ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با توجه به معنی فعلش در فرهنگ هزار، معنای خارش هم داره، همون حس خارش یا قلقلک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرید، هوادار، طرفدار

پیشنهاد
٠

دوستی یعنی همین دوستی برای همین روزهاست/برای همچین موقع هاست دوستی به درد همینها / همین روزها/ همچین مواقعی می خوره

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تحقیر کردن، گستاخانه خندیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صندلی مسافرتی صندلی تاشو سفر صندلی کمپینگ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفکر رشد ذهنیت رشد نگرش رشد طرز فکر رشد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

adj. Slang term meaning good looking, stylish or cool. خوش قیافه، خوش تیپ، خفن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خوردن تا ته، بلعیدن، ته چیزی را درآوردن باور کردن، پذیرفتن بدون چون و چرا غرق لذت شدن، کیف کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زاویه دار، ناموزون، ناهموار ( اندام ) بی قواره، قناس، تکیده، استخوانی ( رفتار ) خشک، نساز، نچسب، نافرهیخته

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوب موازنه، چوب تعادل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی زود در چشم بهم زدنی تا بجنبم very quickly or soon We'll be there before you know it The game was over before I knew it

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معمولا بصورت ( brum brum ) می آید و می تواند قام قام، غام غام و معنا شود ( Child's play idiom expressing the sound of a vehicle )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تحقیر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چند پا چند دست limb عضو بدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جلوی جمع، در حضور دیگران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محفظه گرد و غبار جاروبرقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رها کردن آزاد کردن از بند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کوه یخ یخ شناور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مقاومت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چشم های متحرک ( عروسک ) در wobbly eyes

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

با هیجان با شور و حرارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بارقه، پرتو، کورسو مثلا بارقه ی امید، پرتو امید، کورسوی امید برای Sliver of Hope

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترشرویی کردن بداخلاقی کردن آه و ناله کردن شکایت کردن نق زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

( به طنز ) نابغه، مخ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

زنده نگه داشتن، تداوم بخشیدن و حفظ کردن ( حیات )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرابه دار منگوله دار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با شور و شوق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

sliver of hope

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با عجله انجام دادن کسی را هول کردن و وادار به عجله کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیروی کمکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیار. . . به مقدار زیاد. . . قبل از صفت در جایگاه تشدیدکننده یا intensifier هم میاد Decidedly means to a great extent and in a way that is very o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعتماد داشتن اطمینان کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در جایگاه فعل: 1. کور کردن 2. ( در مورد نور و . . . ) چشم را زدن 3. چشم کسی را بستن، غافل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تیغ، تیغه، دستگاه برش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مرموز، اسرار آمیز، مافوق طبیعی supernatural - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - رعب انگیز، هراس انگیز، وحشتناک weird and frightenin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از چنگ درآوردن چیزی را با مکر و حیله از چنگ دیگری درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( ابر ) نازک و کمرنگ