پیشنهادهای یاسمن ص (٤٨)
هنجار / تفکر غالب/ عرف جامعه
جذاب، گیرا
مسحور کننده
تحت فشار قرار دادن
مرهون لطف کردن
تخفیف، کاهش، discount
فرد فرهیخته و درست پرورش یافته
تقاضا کردن، درخواست کردن
دالان
کفپوش لاستیکی
سرعت/شدت گرفتن
تقصیرکار، مستحق سرزنش شدن
زهرآگین
نفرت انگیز
1. شنیع 2. مستهجن
گله، رمه
فلک، گردون
اختصار، گزیده گویی
جامه ( از کلمات clothes و outfit فرمال تر است ) .
نشان دهنده، گویای چیزی بودن، دال بر چیزی بودن، حاکی از . . .
آغاز استارت یک کار یا برنامه یا دوران
قا بل شرب، آشامیدنی، قابل نوشیدن
پرشمار
قابل تحسین، شگفت انگیز
حذف/ پاکسازی
عود کردن، تشدید شدن
عود کردن، وخیم تر شدن
پرتغالی / مربوط به کشور پرتغال
دوبلکس/ دو تایی
گلی بسیار خوشبو و دختری بسیار جذاب و ناز : ) ) ) ) )
قایق کوچک
آب دوست ( متضاد Hydrophobe )
مخفف / دوستان دقت کنید abbreviation به معنای این نیست که حروف اول چند تا اسم رو کنار هم بچسبونیم ( مثل مثالهایی که کاربر آقای مانی زده ) ، بلکه به م ...
مقرری سالانه
یادگاری ( فرقش با Souvenir این است که Souvenir معمولا به معنی سوغات است که از برای به یاد آوردن جایی که رفته اند استفاده میشود. ولی Memento کلا به مع ...
سامان یعنی آشیانه، خانه، سرزمین امن. . . زاد سروی بدین خرامانی چون سمن بر بساط سامانی
سرکوب کردن، در خود خفه کردن متضاد express
ظریف، ترکه ای
اعتصاب برای ابراز همدردی
بازدارنده، ترساننده
با پریشانی، با دلشکستگی
دل شکسته، مشوش، پریشان احوال
شیک
حیف و میل کردن، حرام کردن، نفله کردن مال : )
سیری ناپذیر، رفع نشدنی
کلیشه ای
آزمندی، حرص و طمع
تفریحگاه، تفرج گاه