پیشنهاد‌های پریجان بابایی (١٠٩)

بازدید
٢٢٥
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتی؟ فهمیدی؟ افتاد؟ اوکیه؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوراکی به نوعی هله هوله را شامل می شود پس می توان از junk food استفاده کرد

پیشنهاد
١

هر کی خربزه بخوره پای لرزش هم می شینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Not flexible انعطاف ناپذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Square used to describe a person who is not cool. خشک و حوصله سر بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر احساسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

شور و حرارت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در حال کم پشت شدن البته وقتی در مورد مو صحبت می کنیم. My husband's hair is receding

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Plumpبیشتر معنای مثبت داره. Fatبار معنایی منفی داره و به معنای توپُر است. مثال: He's quite plump Means: quite fat in a nice way

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر مخالف dark - skinned به کار برده شود به معنای بور است pale - skinned

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

File a suit اقامه دعوی کردن دادخواست کردن شکایت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

درنگ کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

فکر کردن، تفکر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گز نکرده بریدن از روی بی عقلی و فکر کاری انجام دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کارآمدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مواظب رفتار و گفتار بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بسوز و بساز کنار امدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Unhappy خوشحال نبودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از خوشحالی رو ابرا بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Inf. Do something because it is exciting, usually something dangerous انجام دادن کار خطرناک برای لذت بردن میشه اینطوری هم معنی کرد خود رو تو دهن شیر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

سالهای متمادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سردرگم شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خودت را دردسر انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خودت را در دردسر انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در معرض چیزی قرار گرفتن

پیشنهاد
١٠

زهره ترک کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

روی حرفت وایستادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پا رو تو یه کفش کردن مصر بودن پافشاری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در این رابطه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

Internet trolling آزار و اذیت اینترنتی مزاحمت اینترنتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در لاک خود فرو رفتن منزوی شدن گوشه گیر شدن

پیشنهاد
٢

برتری دادن apart from giving them an edge in their careers in today’s global setting. صرفنظر از اینکه در عرصه ی جهانی به آنها برتری می دهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ارسال مجدد باز ارسال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اختلال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

توسعه پویایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ورودی دیجیتال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تایید کردن تضمین کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سامانه چهارچوب سیستم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تله گذاشتن/ دام پهن کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک مرحله یکباره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کودکان تحت سرپرستی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در حال کامل شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

انتخاب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بی اجازه چیزی را برداشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

متن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پایان خوشایند Clear ending

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به شکلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

خیلی زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عجب! چه خبره! ای بابا!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

He bobbled او کله پا شد