پیشنهادهای پریجان بابایی (١٠٩)
گرفتی؟ فهمیدی؟ افتاد؟ اوکیه؟
خوراکی به نوعی هله هوله را شامل می شود پس می توان از junk food استفاده کرد
هر کی خربزه بخوره پای لرزش هم می شینه
Not flexible انعطاف ناپذیر
Square used to describe a person who is not cool. خشک و حوصله سر بر
غیر احساسی
شور و حرارت
در حال کم پشت شدن البته وقتی در مورد مو صحبت می کنیم. My husband's hair is receding
Plumpبیشتر معنای مثبت داره. Fatبار معنایی منفی داره و به معنای توپُر است. مثال: He's quite plump Means: quite fat in a nice way
اگر مخالف dark - skinned به کار برده شود به معنای بور است pale - skinned
File a suit اقامه دعوی کردن دادخواست کردن شکایت
درنگ کردن
فکر کردن، تفکر
گز نکرده بریدن از روی بی عقلی و فکر کاری انجام دادن
کارآمدی
مواظب رفتار و گفتار بودن
بسوز و بساز کنار امدن
Unhappy خوشحال نبودن
از خوشحالی رو ابرا بودن
Inf. Do something because it is exciting, usually something dangerous انجام دادن کار خطرناک برای لذت بردن میشه اینطوری هم معنی کرد خود رو تو دهن شیر ...
سالهای متمادی
سردرگم شدن
خودت را دردسر انداختن
خودت را در دردسر انداختن
در معرض چیزی قرار گرفتن
زهره ترک کردن
روی حرفت وایستادن
پا رو تو یه کفش کردن مصر بودن پافشاری کردن
در این رابطه
Internet trolling آزار و اذیت اینترنتی مزاحمت اینترنتی
در لاک خود فرو رفتن منزوی شدن گوشه گیر شدن
برتری دادن apart from giving them an edge in their careers in today’s global setting. صرفنظر از اینکه در عرصه ی جهانی به آنها برتری می دهد
ارسال مجدد باز ارسال
اختلال
توسعه پویایی
ورودی دیجیتال
تایید کردن تضمین کردن
سامانه چهارچوب سیستم
تله گذاشتن/ دام پهن کردن
یک مرحله یکباره
کودکان تحت سرپرستی
در حال کامل شدن
انتخاب کردن
بی اجازه چیزی را برداشتن
متن
پایان خوشایند Clear ending
به شکلی
خیلی زیاد
عجب! چه خبره! ای بابا!
He bobbled او کله پا شد