trolling

جمله های نمونه

1. Boats trolling for mackerel.
[ترجمه گوگل]ترول قایق برای ماهی خال مخالی
[ترجمه ترگمان] قایق پر از ماهی mackerel بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were trolling the colder waters of the Channel.
[ترجمه گوگل]آنها در حال ترول کردن آب های سردتر کانال بودند
[ترجمه ترگمان]داشتند آب های سردتر کانال را می گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are trolling the Internet for new customers.
[ترجمه گوگل]آنها اینترنت را برای مشتریان جدید ترول می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای مشتریان جدید اینترنت را تبلیغ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stewart spent hours trolling the Web for information.
[ترجمه گوگل]استوارت ساعت‌ها به گشتن در وب برای کسب اطلاعات پرداخت
[ترجمه ترگمان]استوارت ساعت ها وقتم را برای کسب اطلاعات صرف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His hobby is trolling for newbies.
[ترجمه گوگل]سرگرمی او ترول کردن برای تازه کارها است
[ترجمه ترگمان]سرگرمی او برای تازه واردها آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Trolling through the files revealed a photograph of me drinking coffee in the office.
[ترجمه گوگل]با مرور پرونده ها عکسی از من در حال نوشیدن قهوه در دفتر نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]از میان پرونده ها تصویری از من برای نوشیدن قهوه در دفتر آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Potential underwriters who are trolling for worthy projects sponsor almost all of the competitions.
[ترجمه گوگل]پذیره نویسان بالقوه که برای پروژه های ارزشمند ترول می کنند تقریباً همه مسابقات را حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]بیمه گذاران بالقوه که به دنبال پروژه های شایسته هستند تقریبا تمام رقابت ها را حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Note: Foul language. trolling and advertising not allowed. Be constructive.
[ترجمه گوگل]توجه: زبان ناپسند ترولینگ و تبلیغات مجاز نیست سازنده باشید
[ترجمه ترگمان]نکته: زبان زشت تبلیغات و تبلیغات مجاز نیستند سازنده و سازنده باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sure, trolling for a mate online is easy; but it's also potentially treacherous: On the Internet,[sentence dictionary] you can't tell if a prospective date is a dog.
[ترجمه گوگل]مطمئنا، ترول کردن برای جفت آنلاین آسان است اما به طور بالقوه خائنانه است: در اینترنت، [فرهنگ جملات] نمی‌توانید تشخیص دهید که تاریخ احتمالی سگ است یا خیر
[ترجمه ترگمان]مطمئنا، trolling برای یک جفت به صورت آنلاین آسان است؛ اما این هم چنین بالقوه خطرناک است: در اینترنت، [ فرهنگ لغت [ جمله ] شما نمی توانید بگویید که یک قرار آینده یک سگ است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I began trolling the Web for information and code.
[ترجمه گوگل]من شروع به ترول کردن وب برای اطلاعات و کد کردم
[ترجمه ترگمان]من شروع به استفاده از وب برای اطلاعات و کدها کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He rowed her ashore and then continued trolling around the lake.
[ترجمه گوگل]او را پارو زدن به ساحل و سپس به ترول کردن در اطراف دریاچه ادامه داد
[ترجمه ترگمان]او او را با پارو زدن به ساحل پارو زد و سپس به گشتن اطراف دریاچه ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Finally, the type of lure is Trolling.
[ترجمه گوگل]در نهایت نوع لول ترولینگ است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نوع of trolling است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Elaine theorizes that trolling at work is the problem.
[ترجمه گوگل]الین نظریه می دهد که ترول کردن در محل کار مشکل است
[ترجمه ترگمان]ایلین theorizes که trolling در محل کار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Trolling, defined as the act of posting inflammatory, derogatory or provocative messages in public forums, is a problem as old as the Internet itself, although its roots go much farther back.
[ترجمه گوگل]ترولینگ، که به عنوان اقدامی برای ارسال پیام های تحریک آمیز، تحقیر آمیز یا تحریک آمیز در انجمن های عمومی تعریف می شود، مشکلی به قدمت خود اینترنت است، اگرچه ریشه های آن بسیار دورتر است
[ترجمه ترگمان]trolling، که به عنوان عمل ارسال پیام های تحریک کننده، موهن یا تحریک کننده در فروم های عمومی تعریف می شود، به اندازه خود اینترنت مشکل است، اگر چه ریشه های آن بسیار دورتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tuna can be caught using nets or by trolling hooks on long lines through the water, O'Connor says.
[ترجمه گوگل]اوکانر می‌گوید ماهی تن را می‌توان با استفاده از تور یا با ترول کردن قلاب‌ها در خطوط طولانی در آب صید کرد
[ترجمه ترگمان]او می گوید: Tuna را می توان با استفاده از تورها و یا قلاب های trolling در خطوط طولانی از طریق آب دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of a person who trolls; sending of intentionally erroneous messages to message boards in order to lure others to respond (internet); fishing by trailing a baited line through the water

پیشنهاد کاربران

the act of leaving an insulting message on the internet in order to annoy someone
منبع :
https://dictionary. cambridge. org/spellcheck/english/?q=rizz
1 - INSULTING
the act of leaving an insulting message on the internet in order to annoy someone
فرستادن پیام توهین آمیز در اینترنت برای کسی
They proposed a new law on internet trolling
There are people who create several different profiles at once for the purposes of trolling
...
[مشاهده متن کامل]

I asked whether trolling hurt people
2 -
the act of searching among a large number or many different places in order to find people or information you want
جستجو در میان جاهای مختلف برای پیدا کردن کسی یا اطلاعات
This type of trolling for criminals troubles some observers
It takes me 45 minutes of trolling on the internet and I’m still confused

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/trolling
Internet trolling
آزار و اذیت اینترنتی
مزاحمت اینترنتی
شرور، شرورانه، اوباش مآب

بپرس