tie oneself into knots

انگلیسی به انگلیسی

• be involved in trouble, be in a difficult situation

پیشنهاد کاربران

سردرگم شدن
خودت را در دردسر انداختن
خودت را دردسر انداختن
خودتو به خطر بنداز ( رسیک پذیر باش )
گیج شدن هنگام توجیه کردن چیزی
در وضعیت سختی بودن، در وضعیت ناراحت کننده ای بودن
گیج شدن

بپرس