ترجمههای محمدرضا شریفی (٤١)
فراری با خانواده اش از مرز رد شد
پلیس به او دستور داد که بایستد و دست به کاری نزند.
تمام هزینه هایی که شما متحمل می شوید به طور کامل بازپرداخت خواهد شد
نبرد سهمگین بود و بسیاری از رزمنده های هر دو طرف جنگ کشته شدند
مارگارت بهانه ی او را به گونه ای نامقبول یافت
آژیر پر سر وصدای آمبولانس اهالی خانه را بیدار کرد
سایه ای روی دیوار حرکت می کند پارکتی جیر جیر می کند
او حضور شما را به نشانه ای از اقبال نیک خواهد گرفت.
من تلفن را برداشتم و او ملاحظه کارانه به اتاق نشیمن رفت.
کنجکاوم بدانم درباره ی فیلم چه فکری می کردید.
یک مرد جنگلی و خانواده اش در وسط جنگل زندگی می کردند
قابله بند ناف نوزاد را برید و گره زد.
یک باجه ی عوارضی تو مسیرمان است، پول خرد کجاست؟
قاشق و چنگال را روی یک دستمال سفره جلوی من گذاشت
وقتی که در مسیر قدم می زدیم، شاخه ها زیر پایمان شکستند.
او یک تناقض بود، گوشه گیری که دوست داشت با غریبه ها چت کند
همزمان می خواستم بال بیاورم، از حال بروم، جیغ بکشم و گریه کنم.
من نمی دانستم که یکی از همسایگان ما فوت کرده بود، تا زمانی که آگهی فوت او را در روزنامه دیدم.
مدیران حساب در اتاقک ها کار می کنند، اما ناظران دفاتر خود را دارند.
آلوین سختگیر و حتی کمی بچه مثیت بود
استاد در نهایت مجبور شد بپذیرد که سر آخر حق با دانشجو بوده است.
متاسفانه، متصدی کاریابی فراموش کرد که داوطلب را مطلع کند، بنابراین ملاقات بین داوطلب و موکل در سو تفاهم شکست خورد
و او تمایل داشت هر مشکلی را بزرگ جلوه دهد.
برایتان کریسمسی مبارک و سال جدیدی پر از شگفتی های خوش آرزومندم
برای هر ساقدوش عروس نیاز به یک ساقدوش داماد داریم
دوستم آلن از من دعوت کرد تا نقش ساقدوش داماد را در عروسی او داشته باشم
همه چیز ترتیب داده شده، برای کنار کشیدن خیلی دیر است
اگر این زبان است، پس آن یکی باید زبان کوچک باشد
صحنه ی نمایش آنها برای تلویزیون زیادی بی کلاس بود.
مجبوری برای هر چیزی تراکت چاپ کنی؟
مرا به دنیاهای دیگر برد تا کمک کند درد را فراموش کنم.
خیرخواهی، درستکاری معنوی و نزاکت سه مولفه ی مهم نظام اخلاقی کنفوسیوس بودند.
برای مدت زیادی خانه نرفته بود و آرزوی گفت و گو با پدرش را داشت
آنها یک شرکت تبلیغاتی را به کار گماشتند تا دستی به سر و روی وجهه شرکت بکشد.
سهم عمده ای از منافع به خیریه اختصاص یافت.
من از این نیش و کنایه که فقط به پول علاقه دارم عمیقا دلخور می شوم