پیشنهاد‌های حامد جباری (٣,٧١٥)

بازدید
٣,٣٥٠
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطرح کردن make of مطرح شدن be made of

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رها کردن ( مثلا از زیر بار مسئولیت )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تغییر جهت دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. جراحی کردن 2. عمل کردن بر روی چیزی 3. تاثیر گذاشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دچار عذاب وجدان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مملو بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری گوشت خوار نکروزان غلاف ( ان اف ) ، که معمولاً با نام بیماری گوشت خوار خوانده می شود نوعی عفونت است که منجر به مرگ بافت نرم بدن می شود. این بیم ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. الحاقی، مشارکتی 2. گنجاندن، گنجاندنی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to take food, drugs, etc. into your body, usually by swallowing وارد کردن غذا، دارو و غیره به داخل بدن، معمولاً با بلعیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناکامی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقلانی سازی، دلیل تراشی ( در نظریه فروید نوعی مکانیزم دفاعی است که به موجب آن، برای اینکه رفتار ما عقلانی تر و مقبول تر به نظر برسد آن را به صورت م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

جلوگیری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمل بازتابی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آتوسکشوآل به این معنی است که افراد بیشتر به خودشان جذب می شوند تا دیگران و ممکن است خودارضایی را به رابطه جنسی با شریک ترجیح دهند. این بدان معنا نیست ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراتر رفتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اغفال

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار کشیده خارج شده عقب کشیده دست کشیده پا پس کشیده برداشت شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

گمارش تخصیص واگذاری

پیشنهاد
٠

فرض داده های گمشده تصادفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مطالعه عدم نقص: این مطالعه بررسی می کند که آیا یک درمان جدید نسبت به درمان فعالی که با آن مقایسه می شود، بدتر نیست. مطالعات عدم نقص زمانی انجام می شو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترل فعال ( یا مقایسه گر فعال ) به این معنی است که یک درمان شناخته شده و مؤثر ( برخلاف پلاسیبو ) با یک درمان تجربی مقایسه می شود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

کرختی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناسب برای

پیشنهاد
٠

احساس آینده ای کوتاه شده: این احساس به این معناست که فرد فکر می کند عمرش کوتاه خواهد بود و به اهداف و آرزوهایش در زندگی نمی رسد. کسانی که با چنین احس ...

پیشنهاد
٠

احساس آینده ای کوتاه شده: این احساس به این معناست که فرد فکر می کند عمرش کوتاه خواهد بود و به اهداف و آرزوهایش در زندگی نمی رسد. کسانی که با چنین احس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشواری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wiseacre ( n ) ( waɪzˌeɪkər ) =a person who is annoying because they're very confident and think they know a lot, e. g. the wiseacres forecast a coll ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wise up ( phrasal verb ) =to become aware of the unpleasant truth about a situation, e. g. It's about time employers wised up to the fact that employ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wise woman ( n ) =a woman with knowledge of traditional medicines and magic

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

wise guy ( n ) =a person who speaks or behaves as if they know more than other people, e. g. OK, wise guy, what do we do now. =a member of the Mafia

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

widespread ( adj ) ( waɪdˈsprɛd ) =existing or happening over a large area or among many people, e. g. widespread damage.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

weak - kneed ( adj ) =lacking courage or strength, e. g. weak - kneed cowards. a weak - kneed defense policy.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

weak tea =a weak tea contains a lot of water

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

weak force ( n ) =one of the four fundamental forces in the universe, which is produced between particles in an atom

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

wanton 2 ( adj ) = ( usually of a woman ) behaving in a very immoral way; having many sexual partners, e. g. her cheeks burned as she recalled how fo ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

wanton 1 ( adj ) ( wɑntən ) =causing harm or damage deliberately and for no acceptable reason, e. g. wanton destruction. the wanton killing. wantonly ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

volumize ( v ) ( vɑlyʊˌmaɪz ) =to make hair look thicker, e. g. Volumize the hair with a little backcombing at the crown. volumizer ( n )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

voluminous 1 ( adj ) ( vəˈlumənəs ) = ( of clothing ) very large; having a lot of cloth, e. g. a voluminous skirt. voluminously ( adv )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

voluminous 2 ( adj ) = ( of a piece of writing, a book, etc. ) very long and detailed, e. g. There is voluminous literature on modernism and post - m ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

voluminous 3 ( adj ) = ( of a container, piece of furniture, etc. ) very large, e. g. I sank down into a voluminous armchair.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

volume 5 ( n ) =a book, e. g. a library of over 50, 000 volumes

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

volume 6 ( n ) ( abbreviation vol. ) =a series of different issues of the same magazine, especially all the issues for one year, e. g. New Scientist, ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

volume 2 ( n ) =the amount of sth, e. g. New roads are being built to cope with the increased volume of traffic. This work has grown in volume recent ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

volume 3 ( n ) =the amount of sound that is produced by a television, radio, etc. , e. g. to turn the volume up.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

volume 4 ( n ) ( abbreviation vol. ) =a book, that is part of a series of books, e. g. an encyclopedia in 20 volumes.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

volume 1 ( n ) ( vɑlyəm ) =the amount of space that an object or a substance fills, e. g. jars of different volumes.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

unravel ( v ) ( ʌnˈr�vl ) =if you unravel threads that are twisted, woven, or knit, or if they unravel, they become separated, e. g. I unraveled the ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

truncate ( v ) ( trʌŋkeɪt ) =to make sth shorter, especially by cutting off the top or end, e. g. My article was published in truncated form. truncat ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

trapdoor ( n ) ( tr�pˈdɔr ) =a small door in a floor or ceiling

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

trap 4 ( n ) ( also sand trap, bunker ) =a small area filled with sand on a golf course, e. g. He hit his second shot into a bunker.