پیشنهادهای Mobina javaheri (٧١)
دوباره بیان کردن، دوباره ذکر کردن
اهمیت
من علاقه مند به بازی تنیس هستم.
ییلاق، روستا، محل خوش آب و هوا
قطعاً، به قطع
غیر منطقی
بی فکر بی ملاحظه
تماشاچی
فراتر از مرزها
Mater
وظیفه شناس مسئولیت دار عهده دار
مقایسه : compare means صفت های مقایسه ای : comparatives adjectives : مانند : . The less 80s pop music I hear , the better
نامناسب ناشایست
پر درامد
با فکر با ملاحظه
موسیقی رَپ: )
فشار
سازگار استوار نا متناقض
کم شانس
مناسب شایست
تنهایی
افسانه
آنقدر. . . که
بی گذشت بی صبر
فیلمی با طول زیاد، فیلمی با مدت زیاد
این جمله به معنای �دیده شده بود� نیست! بلکه این یک اصطلاح در زبان انگلیسی و به معنای �از کار افتاده� است!: )
این کلمه مربوط به گذشته است پس: دور ریخته شده:thrown away
دور ریختن
باخت شکست عدم موفقیت
استنشاق کردن، القا کردن
کاهش یافتن آب رفتن
قطعی
will ) refers to future ) for example : she will be successful کلمه will بر زمان آینده دلالت دارد. برای مثال : او ( زن ) موفق خواهد شد.
وقف کردن، اختصاص دادن
یافتن دست یافتن به چیزی کشف کردن
وظیفه نشناس بی مسئولیت
دو دِل ناقاطع
خواب خیال رویا آرزو آرمان ( آرزو )
با دقت و تمرکز به چیزی نگاه کردن
برتر ، ، ، ، فراتر
توصیه نصیحت پند مطلب آموزنده مشاوره
افسانه
اجباری
افسانه
متناقض ناسازگار
It presents the writer's feelings. او ( آن ) بیان میکند ( نشان میدهد ) احساسات نویسنده را. همانطور که میدانیم presentation یعنس سخنرانی کردن. پس ...
به صورت روان
بعید ، غیر میسر ، دور از ذهن
آنچنان . . . که
باگذشت صبور شکیبا