تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

لُخت برهنه:/

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

انگیزه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

به طور اتفاقی برخورد کردن با چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بالغ باتجربه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

بدون ترس ، جرأتمندانه ، بی باک و جسور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

کلیشه ای، معمولی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

یهویی شنیدن ، ناگهانی به گوش رسیدن، ناخواسته شنیدن، نکته: بعضی هاا فکر می کنند معنی overheard یعنی گوش دادن. . . :/ ( اما این معنی اشتباه میباشد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

ناخواسته شنیدن ، به گوش خوردن صدایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ایمان یقین اعتقاد : ) ) ) ) ) ) ) an example ) : pursue your dreams with conviction to become successful ) مثال : دنبال کنید آرزوهایتان را با ایمان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

همراه شدن برای مثال : Ruddick and Litman CAME UP whit the idea رودیک ( اسم یک شخص ) و لیتمن ( اسم یک شخص ) همراه شدند با یک ایده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

اولیه اولین پایه برای مثال:فکر ( ایده ) اولیه ، اولین ایده، ایده اصلی ، ایده پایه:Basic idea

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شور و هیجان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

این کلمه معانی بسیاری دارد: مانند: جلسه انتخاب بازیگران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تاثیر گذار، موثر، سوزناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

برخاستن روی دادن اتفاق افتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

زیاده روی کردن در بیان جملات. . . شور چیزی را در آوردن. . . افراط برای مثال: !. its such a great show that i bought all eight seasons

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

غیره، ادامه جمله ای، سایر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تک ، مجرد ، مستقل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حد حدود مرز ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

منظره ، ، ، ، ، ، ، نمایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

علاقه مند بودن به چیزی عاشق چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

باگذشت صبور شکیبا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

آنچنان . . . که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بعید ، غیر میسر ، دور از ذهن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به صورت روان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

It presents the writer's feelings. او ( آن ) بیان میکند ( نشان میدهد ) احساسات نویسنده را. همانطور که میدانیم presentation یعنس سخنرانی کردن. پس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

افسانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

متناقض ناسازگار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اجباری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

افسانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

توصیه نصیحت پند مطلب آموزنده مشاوره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برتر ، ، ، ، فراتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

با دقت و تمرکز به چیزی نگاه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خواب خیال رویا آرزو آرمان ( آرزو )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

دو دِل ناقاطع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

وظیفه نشناس بی مسئولیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یافتن دست یافتن به چیزی کشف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

وقف کردن، اختصاص دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قطعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

will ) refers to future ) for example : she will be successful کلمه will بر زمان آینده دلالت دارد. برای مثال : او ( زن ) موفق خواهد شد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

استنشاق کردن، القا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کاهش یافتن آب رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

باخت شکست عدم موفقیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این کلمه مربوط به گذشته است پس: دور ریخته شده:thrown away

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دور ریختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

این جمله به معنای �دیده شده بود� نیست! بلکه این یک اصطلاح در زبان انگلیسی و به معنای �از کار افتاده� است!: )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فیلمی با طول زیاد، فیلمی با مدت زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی گذشت بی صبر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

آنقدر. . . که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

افسانه

١