presents

جمله های نمونه

1. he brought presents for his children
برای فرزندانش هدایایی آورد.

2. this painting presents a shocking scene from the war
این نقاشی یک صحنه ی تکان دهنده از جنگ را نشان می دهد.

3. in spring, damavand presents a beautiful view
در بهار دماوند دورنمای زیبایی را ارائه می دهد.

انگلیسی به انگلیسی

• this document, these writings (law)

پیشنهاد کاربران

برای واژه presents:نمایان می کند، نشان می دهد، پیشکش می دهد، پیش نهادن، پدیدار می کند
نشان دادن
به معنی کادو، هدیه برای مثال the biggest presents in history!
بزرگترین هدیه تاریخ
فراهم می آورد
حاضران، حضار
I was in this room with all the presents
Gift
presents در جواب داریوش یعنی �تقدیم می کند�.
سلام کسی میدونه presents که در اول یا آخر فیلم ها و موسیقی ویدیو ها میارند به چه معناست؟
presents
هدیه کادو
It presents the writer's feelings.
او ( آن ) بیان میکند ( نشان میدهد ) احساسات نویسنده را.
همانطور که میدانیم presentation یعنس سخنرانی کردن.
پس present یعنی بیان کردن یا سخن گفتن: )
بیان می کند
کادو . هدیه
هدیه
مثال:i enjoy getting presents from my brother
معنی درستی ننوشته بودن
😐
ارائه دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس