پیشنهادهای Mobina javaheri (٧١)
علاقه مند بودن به چیزی عاشق چیزی بودن
منظره ، ، ، ، ، ، ، نمایش
حد حدود مرز ها
تک ، مجرد ، مستقل
غیره، ادامه جمله ای، سایر
زیاده روی کردن در بیان جملات. . . شور چیزی را در آوردن. . . افراط برای مثال: !. its such a great show that i bought all eight seasons
برخاستن روی دادن اتفاق افتادن
تاثیر گذار، موثر، سوزناک
این کلمه معانی بسیاری دارد: مانند: جلسه انتخاب بازیگران
شور و هیجان
همراه شدن برای مثال : Ruddick and Litman CAME UP whit the idea رودیک ( اسم یک شخص ) و لیتمن ( اسم یک شخص ) همراه شدند با یک ایده.
اولیه اولین پایه برای مثال:فکر ( ایده ) اولیه ، اولین ایده، ایده اصلی ، ایده پایه:Basic idea
ایمان یقین اعتقاد : ) ) ) ) ) ) ) an example ) : pursue your dreams with conviction to become successful ) مثال : دنبال کنید آرزوهایتان را با ایمان ...
یهویی شنیدن ، ناگهانی به گوش رسیدن، ناخواسته شنیدن، نکته: بعضی هاا فکر می کنند معنی overheard یعنی گوش دادن. . . :/ ( اما این معنی اشتباه میباشد ...
ناخواسته شنیدن ، به گوش خوردن صدایی
کلیشه ای، معمولی
بدون ترس ، جرأتمندانه ، بی باک و جسور
بالغ باتجربه
به طور اتفاقی برخورد کردن با چیزی
انگیزه
لُخت برهنه:/