پیشنهادهای ژاسپ (١,٠٣٥)
فرجستن = خارج شدن ، بیرون جهیدن
فرجفتن = انجام دادن ، به فرجام رساندن ، پایان دادن.
فرهیست = عمده ، غالب
تک خدایی به پهلوی ایوخدایی ( Monotheism ) با یکتاپرستی ( Monolatry ) فرق می کند. تک خدایی یعنی فقط یک خدا هست. یکتا پرستی به بیان دقیق تر تک پرستی یع ...
در پهلوی داشته ایم: ایوَر / ایوَره / ایوَریک = مطمعن ایوَری / ایوَریه/ ایوَرِگی = اطمینان
اتونیه / Etonih به معنای کیفیت نیز به کار می رفته.
اتونیدن: / اتونیهیدن: 1 - چنان بودن ، چنان شدن 2 - اتفاق افتادن ، مقدر شدن ، روی دادن
ایراختن
اِرنگ= اشتباه ، لغزش ، خطا . . . . . . Error
اِچینیدن = هیچ کردن ، به هیچ تبدیل کردن ، به صفر رساندن
دُواریستَن = دویدن ، گریختن ، سرگردان بودن ، با شتاب رفتن
دُشگندی = عفونی دشگند = عفونت
برای این که با افراییدن و افرایش اشتباه گرفته نشود می توان آن را به صورت کوتاه شده ی "افرهیدن ، افرهش" استفاده کرد.
دِزیدن = بنا کردن دژ ، برپایی استحکامات جنگی ، خاکریز سازی ، ساختن یک ساختمان یا دیوار
کوشیدن
برگاشت = فرار = Disclaim برگاشتن = فرار کردن ، شانه خالی کردن از مسئولیت
برگاشت = فرار برگاشتن = فرار کردن ، شانه خالی کردن از مسئولیت
برابر پارسی برای حالت های ماهیچه: انقباض ( Contraction ) = فشردگی اتساع ( Dialation ) = گشودگی انبساط ( elongation ) = کشیدگی تحریک ( Excitation ) = ...
برابر پارسی برای حالت های ماهیچه: انقباض ( Contraction ) = فشردگی اتساع ( Dialation ) = گشودگی انبساط ( elongation ) = کشیدگی تحریک ( Excitation ) = ...
برابر پارسی برای حالت های ماهیچه: انقباض ( Contraction ) = فشردگی اتساع ( Dialation ) = گشودگی انبساط ( elongation ) = کشیدگی تحریک ( Excitation ) = ...
برابر پارسی برای حالت های ماهیچه: انقباض ( Contraction ) = فشردگی اتساع ( Dialation ) = گشودگی انبساط ( elongation ) = کشیدگی تحریک ( Excitation ) = ...
برابر پارسی برای حالت های ماهیچه: انقباض ( Contraction ) = فشردگی اتساع ( Dialation ) = گشودگی انبساط ( elongation ) = کشیدگی تحریک ( Excitation ) = ...
دُرُستبُد = پزشک ، بشازنده
سه معنی دارد : 1 - سفت کردن ، بستن 2 - تکرار کردن ، زمزمه کردن یک ورد به صورت مکرر ، سرود خواند ، شعار دادن 3 - شکوه و شکایت کردن 4 - صحبت کردن
به جای واژه ی متن یا تکست می توان از "دیپ" استفاده کرد.
به جای متن یا تکست می توان از "دیپ" استفاده کرد.
دِزیدن = بنا کردن دژ ، برپایی استحکامات جنگی ، خاکریز سازی ، ساختن یک ساختمان یا دیوار
دیسیدن ، دیسش، دیستن = شکل دادن
دیستن = شکل دادن
کاذب = دون ، دروغ
دشن
چاشش = تربیت ، تعلیم ، آموزش
آموختن ، تعلیم دادن ، دانستن
چاشش = تعلیم
چندنیدن = تکان دادن ، به ارتعاش در آوردن ،
بورزش ، برزیدن ، گرامی داشت
برِهِنیدن = خلق کردن ، آفریدن ،
نجات دادن ، نجات یافتن
بِکردن = رفع کردن ، درو کردن ، بیرون کردن
در پهلوی "بانبیشن"
اَخوار = مشکل اَخواری = سختی و مشقت
اَویشتن= مُهر و موم کردن ، بستن
غنی و ثروتمند = آتاو ، آتاوه ثروتمندی = آتاوگی فقیر = ناتاو ، ناتاوه فقر = ناتاوگی
غنی و ثروتمند = آتاو ، آتاوه ثروتمندی = آتاوگی فقیر = ناتاو ، ناتاوه فقر = ناتاوگی
اپراهیتن ، افراهیدن = منحرف کردن ، از گمراه کردن به انحراف کشاندن افراهش=تحریف افراهیدگی= انحراف
اپراهیتن ، افراهیدن = منحرف کردن ، از گمراه کردن به انحراف کشاندن افراهش=تحریف افراهیدگی= انحراف
اپراهیتن ، افراهیدن = منحرف کردن ، از گمراه کردن به انحراف کشاندن افراهش=تحریف افراهیدگی= انحراف
آنوست= نااستوار ، بی ثبات
آنهیتن ، آنهیدن = هدایت کردن ، رهبری کردن ، آدرس دادن
آناتاویه ، آناتاوگی . . . . . . ناتاوِگی ناتاوِه = فقیر