پیشنهادهای ژاسپ (٣,٧٧٤)
توماک = تاریکی ، سیاهی
تیزابگی
تیگ = سلاح ( به پازند )
وکیل = جادگو ( به پازند ) ، کارران ، کاران
جاد گو = وکیل ( پازند )
گان = روح ( پازند )
جودبِش = بی درد ، بی رنج، اَبِش
جودسرده = نا هم جنس ، نامتجانس ، دگرگون
چهار بار خواندن ذکر
چاروق همان چاروغ است! هرچی ق داشت سریع نیا وردار برا خودتون!
چپاول از از چَپو می آید ولی چپو ترکی نیست! هم در پازند هست ، هم پهلوی ، و در دری یهو پیدا نشده است!
لقمه= چِشته ، لَپ، گَراس
چِکمیزی یا چکمیزک. [ چ َزَ ] ( اِ مرکب ) چکه چکه میزیدن و شاشیدن و آن مرضی است که بول آدمی قطره قطره چکدو آن را بعربی تقطیر البول گویند. ( انجمن آر ...
چَمیک = علت و دلیل
چَمه / چَمیک = علت و معنی
چَمُشتن = ادرار کردن ، دستشویی رفتن
چَمنای = علت ، معنی
چَندیدار = لرزش ، تکان، جنبش
چوخایی = تلاش ، کوشش ر. ک چوخیدن
چوخا = کوشنده ر. ک چوخیدن
فصل ( سال ) = چَهره
چیرتوم = چیره ترین ، غالب ترین
چیرتوم = غالب ترین ، چیره ترین ، نیرومند ترین
چَهِش / چَهِشَن = سوگ ، عزا ، ماتم
خشاراندن = خشک کردن ، آب لباس را چکاندن
ویزاردن = توضیح دادن
خوارین = تغذیه
خیر = هیر ، هِر ، هِریه ، مال ، دارایی و ثروت ( پازند )
مملکت = دَهیو / دَخیو
اَندَرزبُد
دَرَگ نبیگ = باب کتاب
دُژیاری = سال ید ، سال قحطی ، خشک سالی
#پیشنهادی ""دَوآس"" تردمیل به معنی آسیاب است. آس در آسیاب به سنگ مخصوص آسیاب کردن گفته می شده و از آن واژگان زیر را در فارسی داریم: آسیاب = آس آب = ...
دُشابه = زشت روی ، بدنام و بی آبرو
دُشبُرداری = ناشکیبایی ، عدم تحمل و صبر
جنین = دَشتَگ
دامک / دامه = سرشت و طینت ( پازند ) دُشدامه / دُشدام = بد سرشت ، بد ذات
دُشدادی = نظم و قانون بد
دُشمانایی = ناهمانندی
دُشویچار = تشخیص اشتباه
بیته = دوباره ، ثانوی ، بار دوم ( اوِستایی )
دُشبَرِش = بدخواه ، بدرفتار
دُشاگاه = غافل ، نا آگاه
خارج ( از کشور ) = اُزدهیک دَهیک = کشور ، دهستان لرد. [ ل َ ] ( اِ ) خارج. بیرون. مقابل درون. مقابل داخل
دیر زیوشی = عُمر دراز
دیسومند = تنومند ، خوش اندام
طوفان = دیوباد
رامِستار = صلح ، رامَنی ، آشتی
رامَنیدن = آشتی دادن ، خوش بودن
رِسایش = 1 - بلوغ ، کمال 2 - کفایت