پیشنهادهای ژاسپ (٢,٢٢٦)
شَسپ = غیبت ، عدم حضور
شِست = قصد و نیت
شسن / گوش ماهی
مشروع = شفاد
چاوه / چاره
شُفت
واریشیدن = دورباره زخمی را باز کردن ، زخمی را منجر به خونریزی دوباره ی کردن ، تازه کردن زخم
شُفُردَن
بی استعداد = شَفَک / بی هنر / بی مایه / بی بذره
شفود / شفور = نامشروع
وَرومند = مشکوک ، بی تصمیم ، دارای ابهام شکاک = شَکَروَنده ، شَکمَند
شَکَروناک ، شک آمیز
شَکَرویدن ( Shakarvidan ) = شک کردن ، گمان بردن ، تردید کردن
به فارسی هم "شِکال" به معنی پابند می شود. و واژگانی مانند شکال گاه داریم
شُکُردن = قتل کردن ، آدم کشتن
شَکرا شَکرِش = شهرت و اشتهار به چیز های بد ، بدآوازگی ، بدنامی
شکَم گرفتگی / کُم گرفتگی
شکوخیدگی
شِکِهیدن/ شُکُهیدن
شکیفتن
غصب = شُلُم
قد = شِلو ( Shelv )
شَما
شماخ
شَمریدن
شَمَند = تندرست ، سالم ، قوی
جمعیت = شَمول
شمه
شَمیا
استیگما = اَنگ ، شِنار
سِن = شَنَت سنین = شَنَتان ( زند و پازند )
دمامه / دمام ( تبل ) = شَندَف
شنگ ماهی
شِنوِش شنودن = اطاعت کردن
شَنونیدن / شنونیتن = ( به زند و پازند ) یعنی نوشتن
شخودن
تکمیل = شودی
شودن
شَوِگان
علاج = شونست
علت = شَوِه / بایکر
ملاحظه = شَوهیر
ممنوع = شَهاد
جزا = شیان
منوَر = شیده
شیفتگی= عشق بیمارگون و وسواسی واعتیاد وار
شیناب = سعی ، کوشش و ممارست
شیوه = نگاه شهوانی
شیوه = نگاه از روی شهوت
در فارسی " شیویدن" = لرزیدن To Shiver